حلقههای مفقوده صنعت مد در ایران
طرحهایی که هیچوقت تولید نمیشوند
برگزارکنندگان جشنواره زنان سرزمین من، امیدوارند تا این جشنواره به تولید انبوه پوشش جدیدی برای زنان ایرانی کمک کند و زمینهساز تحول در نوع و نحوه پوشش آنان باشد، در حالی که با گذشت سه سال از عمر این جشنواره، صنعت پوشاک هنوز با الگوهای ایرانی-اسلامی جدید بیگانه است. این که چرا در این مدت طراحان این مدلها با صاحبان صنعت پوشاک بیگانه ماندهاند، حلقه مفقودهای است که بدون یافتن آن، نقش جشنواره در حد نمایش تفریحوار و زنده لباس پایین میآید.
کتایون مصری
برگزارکنندگان جشنواره زنان سرزمین من، امیدوارند تا این جشنواره به تولید انبوه پوشش جدیدی برای زنان ایرانی کمک کند و زمینهساز تحول در نوع و نحوه پوشش آنان باشد، در حالی که با گذشت سه سال از عمر این جشنواره، صنعت پوشاک هنوز با الگوهای ایرانی-اسلامی جدید بیگانه است. این که چرا در این مدت طراحان این مدلها با صاحبان صنعت پوشاک بیگانه ماندهاند، حلقه مفقودهای است که بدون یافتن آن، نقش جشنواره در حد نمایش تفریحوار و زنده لباس پایین میآید. جشنواره زنان سرزمین من که از ۲۵ تیرماه آغاز شده به روزهای پایانی خود نزدیک میشود و هر روز صدها بازدیدکننده از نمایشگاه و شوی زنده لباس آن دیدن میکنند. این جشنواره را میتوان ادامه پیگیری نمایندگان مجلس در سال ۸۴ برای ارائه طرح لباس ملی دانست. طرحی که اولین بار در سال ۱۳۶۴ از سوی رهبر معظم انقلاب در سفر به استان همدان مطرح و در دهه ۸۰ نیز توسط ایشان یادآور شد تا سرانجام نمایندگان مجلس هفتم را واداشت تا در نخستین طرحهای این دوره از مجلس به بررسی طرح لباس ملی بپردازند.
این طرح در سطح طراحان و حتی صنعتگران پوشاک کشور به یکنواختی و یکسان کردن لباس زنان تعبیر شد، به همین علت مقاومتهایی از درون و بیرون مجلس این طرح را مسکوت گذاشت...
با ورود مدلهای غربی به عرصه تولید لباس زنان آن هم با قیمت بسیار ارزانتراز طرحهای بومی، تقاضا برای این پوشاک را افزایش داد و به تبع آن حجم وسیعی از تولیدات داخلی به آن اختصاص یافت، شاید همین امر منجر به نگرانی بیش از پیش دستگاههای اجرایی شد که در نخستین گام جشنواره زنان سرزمین من، کوشید تا با ارائه الگوهای اسلامی و ملی و در عین حال با بهکارگیری ترفندهای طراحی پارچه و نوع دوخت و نیز رنگهای شاد، سلیقه زنان را به این گونه پوشاک جلب کند. استقبال بازدیدکنندگان از این نمایشگاه از سال ۸۵ تاکنون نشاندهنده تمایل زنان برای استفاده از این گونه لباسها است، اما چرا این پوشاک در سه سال اخیر به تولید انبوه نرسید و در حد طرح باقی مانده است؟
فرحناز قندفروش، دبیر جشنواره و مشاور استاندار تهران، در این باره معتقد است که اولین مسوولیت نمایشگاه و نیز نمایش زنده لباس، جهت و عادت دادن به سلیقه زنانی است که میخواهند لباس شاد، راحت و در عین حال اسلامی و با ویژگیهای ملی و ایرانی بپوشند. وی به حلقه مفقودهای اشاره میکند که هنوز نتوانسته طرحهای ارائه شده در جشنواره را به عرصه تولید برساند.
به گفته وی از میان دو هزار طرح ارسال شده به دبیرخانه جشنواره، ۲۰۰ مورد آن گزینش شده که براساس معیارهای اسلامی و بومی میتواند به تولید انبوه برسد. مشاور استاندار در پاسخ به این سوال «دنیای اقتصاد» که مسوولیت این اهمال دقیقا برعهده کدام نهاد یا وزارتخانه است، جمعی از دستگاههای اجرایی را نام میبرد که در جمع آنها از وزارت بازرگانی و شورای اصناف و مجمع امور صنفی و کلیه تشکلهای صنعتی انتظار همکاری بیشتری دارد.
اما آنچه در این جشنواره گزینش الگوهای ارائه شده را از سوی مشتریان دشوار میکند، قیمت تمام شده هر دست لباس است که برخی از آنها گاه تا ۸۰هزار تومان هم برآورد میشود. هر چند که مسوولان و برگزارکنندگان جشنواره کوشیدند تا با تاکید بر کیفیت محصول و حفظ ذائقه مشتریان از اعلام دقیق قیمت پوشاک خودداری کنند، اما تجربه سایر نمایشگاهها و شوهای لباس نشان میدهد که قیمت این پوشاک بسیار بیش از توان خرید مصرفکنندگان است.
در این باره عشرت بدر، عضو هیات مدیره انجمن صنفی بانوان صنایع دستی فارس توضیح میدهد: لازمه عمومی شدن این لباسها، ارزان بودن و قابل دسترس بودن آن است. به میزانی که تولیدات افزایش قیمت داشته باشند از میزان تقاضا برای آن کاسته میشود.
به عقیده او هزینه بالای تولید پوشاکی که در جشنواره و به تاثیر از لباسهای محلی عرضه میشود، عاملی است تا فعال عرصه صنعت پوشاک نتواند از آن الگو بگیرد، به علاوه اینکه توجه به تولید این پوشاک در میانمدت منجر به کارآفرینی به خصوص برای زنان خواهد شد، همانگونه که خود او هم با همین روش برای ۳۵ خانوار در استان فارس کارآفرینی کرده است.
به هر حال یکی از بخشهای پربیننده جشنواره زنان سرزمین من، بخش شوی زنده لباس است که هر روز در دو نوبت برگزار میشود، هر چند که بسیاری از بینندگان این شوی لباس، بخشی از الگوهای ارائه شده را مناسب نمیدانند و حتی معتقدند که منجر به برخورد نیروی انتظامی با آن خواهد شد، اما ضعف عمده این شوهای لباس، نبود طراحان و تولیدکنندگان و فعالان صنعت پوشاک است. چنانچه ادعای برگزارکنندگان جشنواره را مبنی بر ارائه الگوهای جذاب لباس و تلاش برای اشاعه فرهنگ استفاده از آن و سرانجام تولید انبوه آن بدانیم، خلا حضور سازمان یافته طراحان لباس و تولیدکنندگان، چنین ادعایی را با موانع جدی روبهرو میکند.
نمایش زنده لباس در تمام کشورها، بیش از آنکه جنبه تفریحی و پرکردن اوقات فراغت داشته باشد، مکانی برای تبادل ایده در تولید پوشاک جدید و به خصوص صدور این ایدهها به خارج از مرزها است. محدودیت و منع ورود طراحان و فعالان صنعت پوشاک یکی از مهمترین موانع به تولید نرسیدن الگوها و ناآشنایی این قشر با اهداف جشنواره است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که وجود مقررات دست و پاگیر و نبود ارتباط میان جشنواره و طراحان لباس در کشور منجر به عقیم ماندن دستاوردهای برگزارکنندگان سومین جشنواره شده است.
شاید نبود یا کمبود شدید تبلیغات در صنعت مد هم ناشی از همین مقررات دست و پاگیر باشد.
به طور کلی بهرغم این که طی سه سال متوالی استانداری تهران به ارائه الگوهای جدید لباس بانوان پرداخته، اما تبلیغ برای جذب و جلب نظر طراحان، تولیدکنندگان و مشتریان این پوشاک بسیار ناچیز بوده است. چنانچه این حلقههای مفقوده در صنعت مد و پوشاک کشور پیدا نشود، به آسانی جشنواره چهارم زنان سرزمین من نیز برگزار میشود، بی آنکه تحولی در پوشش زنان و مقابله با الگوهای غربی پدید آید.
ارسال نظر