مورگان شوستر، خزانهدار کاردان
گروه تاریخ و اقتصاد، فریماه فلاحی: نیمه دوم اردیبهشت ماه ۱۲۸۹ مصادف است با سالروز استخدام مورگان شوستر آمریکایی برای سرو سامان دادن به وضع مالی ایران. در اینجا با گریزی بر مقاله «حکایت آمدن و رفتن مورگان شوستر» نوشته عبدالله کوثری و اختناق ایران اثر مورگان شوستر، تصویری مختصر، از این رویداد تاریخی- اقتصادی بسیار تاثیرگذار و مهم در تاریخ مالیه ایران ارائه میشود: مورگان شوستر در «اختناق ایران» به شرح استخدام خود در ایران و ماجرای اولتیماتوم روسیه پرداخته است و بسیاری جزئیات از چگونگی شروع کار، وضعیت خزانه ایران، مصائب و مشکلات اساسیای که با آنها مواجه بوده و دخالتهای دول روس و انگلیس و درباریان منفعت طلب و.
گروه تاریخ و اقتصاد، فریماه فلاحی: نیمه دوم اردیبهشت ماه ۱۲۸۹ مصادف است با سالروز استخدام مورگان شوستر آمریکایی برای سرو سامان دادن به وضع مالی ایران. در اینجا با گریزی بر مقاله «حکایت آمدن و رفتن مورگان شوستر» نوشته عبدالله کوثری و اختناق ایران اثر مورگان شوستر، تصویری مختصر، از این رویداد تاریخی- اقتصادی بسیار تاثیرگذار و مهم در تاریخ مالیه ایران ارائه میشود: مورگان شوستر در «اختناق ایران» به شرح استخدام خود در ایران و ماجرای اولتیماتوم روسیه پرداخته است و بسیاری جزئیات از چگونگی شروع کار، وضعیت خزانه ایران، مصائب و مشکلات اساسیای که با آنها مواجه بوده و دخالتهای دول روس و انگلیس و درباریان منفعت طلب و... را شرح دادهاست.
آنچه مسلم است اینکه در آن دوره پرآشوب با آن خزانه خالی و دخالتهای پنهان و آشکار دو دولت روس و انگلیس، دولتها یکی پس از دیگری میآمدند و میرفتند بیآنکه تغییری اساسی در وضع مملکت حاصل شود. در چنین احوالی بود که مجلس دوم شورای ملی در آبان و آذر ۱۲۸۹ تصمیم گرفت مستشاری از آمریکا بخواهد تا به وضع «قرون وسطایی» مالیه مملکت سروسامانی بدهد. به این ترتیب دولت از سفیر خود در واشنگتن درخواست کرد که فردی خوشنام و کاردان برای این کار بیابد و به ایران روانه کند. تا پیش از برقراری نظام مشروطه مالیات که مهمترین منبع درآمد حکومت بود در مرکز تعیین میشد؛ یعنی هریک از ولایات میبایست مبلغی را که برعهده آنها مینوشتند بپردازند. اما روشن است است که در آن دوران این حداقل پرداختنی به شمار میآمد، چراکه امور مالیه نیز مثل امور دیگر در ید اختیار تام شاه و کارگزاران او بود و از آنجا که فساد و رشوهخواری و بیخبری رجال ایرانی از قواعد و تدابیر علمی جدید در امورمالی برخود ایرانیان روشن بود، رجال اصلاحطلب بعدی برای اصلاح مالیه روی به مستشاران خارجی آوردند. امین الدوله صدراعظم مظفرالدینشاه مسیو نوز بلژیکی را با همکارانش استخدام کرد، اما نوز، از همان بدو ورود وابستگیاش به سفارتخانههای خارجی را نتوانست پنهان کند و از آشوب و بیحساب بودن کارهای مملکت بهره بسیار گرفت.
اما این بار ایرانیان به آمریکاییان روی آورده بودند و این دلایلی چند داشت: در آن زمان هنوز ایالات متحده وارد بازیهای بینالمللی خاصه در خاورمیانه نشده بود و ایرانیان هم به این دلیل که از آن کشور دور افتاده گزندی ندیده بودند و هم بهدلیل ترقیات حیرت آور آن کشور که خبرش به ایران هم رسیده بود و نیز، احتمالا، به سبب خاطره خوشی که از یک آمریکایی شهید راه مشروطه، یعنی هاوارد باسکرویل، داشتند، آمریکاییان را به چشم دیگر میدیدند. اما ناگفته پیدا است که استخدام این مستشار آمریکایی چقدر بر روس و انگلیس گران آمد. این دو دولت از همان روز نخست بنای کارشکنی گذاشتند، خاصه از آن روی که شوستر که با آن تربیت خاص آمریکایی و آزاد منشی آن روزی این ملت، اصولا از روابط و آداب و رسوم شرقی و نحوه رفتار با همسایگان قدرتمند چیزی نمیدانست (و اگر هم میدانست حاضر نبود زیر بار آن برود) چندان اعتنایی به خواستههای نامشروع آنان نداشت و در مقابلشان میایستاد.
مورگان شوستر در سال ۱۲۸۹ خزانه کم و بیش خالی ایران را به دست گرفت، اما اگر خزانه خالی بود، حرص و آز مدعیان متکبر و خودخواه هنوز ته نکشیده بود. درمورد شوستر، تا آنجا که خواندهایم همه ایرانیان منصف به کاردانی و صداقت او اشاره کردهاند. روشنفکران آن زمان هوادارش بودند و مردم هم که از مقاومت او در برابر رجال آزمند و دولتهای روس و انگلیس چیزهایی شنیده بودند از او به نیکی یاد میکردند. البته برخی ایرانیان نیز ایرادهایی به شوستر میگیرند. ازجمله احمدکسروی در تاریخ هجده ساله آذربایجان چند ایراد او را برمیشمرد: نخست اصرار بیش از حد و نابخردانه برای استخدام ماژور استوکس انگلیسی که هم روسها را تحریک میکرد و هم خود انگلیسیها را. دوم وارد نبودن در روابط قدرت در ایران و نفوذ دو دولت بیگانه و در نتیجه رفتار خشن او در برابر دولت روس در ماجرای شعاعالسلطنه، دیگر تقاضای اختیارات کامل برای اداره خزانه و امور مالیه که بعدها به مرنارد بلژیکی رسید و این مرد هیچ شباهتی به شوستر نداشت و با این اختیارات صدمات فراوان به ایران زد. کسروی دموکراتها را هم سرزنش میکند که بیش از آنچه باید مفتون شوستر شده بودند و در تکریم او پای از حد معقول فراتر نهادند.
ارسال نظر