طهران قدیم؛ شهر دیوارها و باروها
گروه تاریخ و اقتصاد: نام طهران را نخستینبار در متون قدیم اسلامی و در ترجمه احوال یکی از محدثین بزرگ به نام «محمد بن ابوعبدالله حافظ طهرانی رازی» میبینیم. در «فارسنامه» ابن بلخی نیز از طهران به خاطر انارهای خوبش یاد شده است. همچنین در کتاب «آثارالبلاد» زکریای قزوینی اطلاعات جالبی درباره مردم دهکده طهران وجود دارد. در این اثر طهرانیها بهعنوان مردمانی سرسخت و یاغی، باجنده و ستیزهجو معرفی میشوند. در این کتاب به این نکته نیز اشاره شدهاست که تهران ۱۲ محله دارد و اهل هر محله با محله دیگر در نزاع هستند و به سلطان وقت خراج نمیدهند.
گروه تاریخ و اقتصاد: نام طهران را نخستینبار در متون قدیم اسلامی و در ترجمه احوال یکی از محدثین بزرگ به نام «محمد بن ابوعبدالله حافظ طهرانی رازی» میبینیم. در «فارسنامه» ابن بلخی نیز از طهران به خاطر انارهای خوبش یاد شده است. همچنین در کتاب «آثارالبلاد» زکریای قزوینی اطلاعات جالبی درباره مردم دهکده طهران وجود دارد. در این اثر طهرانیها بهعنوان مردمانی سرسخت و یاغی، باجنده و ستیزهجو معرفی میشوند. در این کتاب به این نکته نیز اشاره شدهاست که تهران ۱۲ محله دارد و اهل هر محله با محله دیگر در نزاع هستند و به سلطان وقت خراج نمیدهند. در متون قدیم از محلههایی همچون «عودلاجان»، «چالمیدان»، «بازار» و «سنگلج» بهعنوان قدیمیترین مناطق طهران قدیم نام برده میشود. یاقوت حموی از دیگر مورخانی است که در اثر معروف خود به نام «معجمالبلدان» به طهران اشاره کردهاست و درباره معماری خانههای اهالی آن مینویسد: «خانههای ایشان را دیدم که به تمامی در زیر زمین ساخته شده است و راه عبور درهایی که به خانهها میرسد، در نهایت تاریکی و صعوبت عبور است، این کار را برای جلوگیری از تهاجم شبانه و غارت سپاهیان میکنند و هرگاه خانهها چنین نمیبود، کسی در آنجا باقی نمیماند.»
علاوه بر آثار مکتوب ایرانیان و مسلمانانی که به طهران پرداختهاند در سفرنامه سیاحانی که به ایران سفر کردهاند نیز نام و نشانی از این دهکده را مییابیم. مهمترین این سیاحان که در سفرنامههایشان به طهران اشاره کرده و فرهنگ و زندگی مردم آن را مورد بررسی قرار دادهاند میتوان به «موسیو اولیویه» و «پیترو دلاواله» اشاره کرد. موسیو اولیویه سیاستمدار و پزشک معروف فرانسوی که در اوایل سلطنت محمدخان قاجار به ایران سفر کرد، در توصیف طهران مینویسد: «طهران در سطحی خوب و هموار، که به خوبی آبیاری شده است، واقع است. قله دماوند، که قریب به ۱۰ فرسخ در جهت شرقی تهران است، از همه قلههای این سلسله جبال مرتفعتر است و همواره در تمام فصول مستور از برف است و بعضی اوقات دود از قله آن بیرون میآید. عقیده اهالی این است که روح یکی از سلاطین بدکار ایران در این کوه در عذاب است.» پیترودلاواله، جهانگرد ایتالیایی که در زمان شاه عباس بزرگ صفوی به ایران آمد اینطور مینویسد: «این آبادی وسیع و بزرگ است، اما جمعیت کمی دارد. بیشتر محلات این شهر باغستانهایی است که درختان میوه دارند. تمامی کوچهها آب جاری دارند و با سایه درختان چنار پوشیده شدهاند، به همین جهت این شهر را «شهر چنار» نامیدهاند. غیر از این چیزی که درخور گفتن باشد در این شهر دیده نشد.»
منبع: بهارستان
ارسال نظر