نگاهی به اوضاع اجتماعی ایران در سده سیزدهم
زنان مشروطهخواه
گروه تاریخ اقتصاد- تاریخنویسان از شرکت زنان در شورشهای مشروطیت ایران و دلیریهای آنان در راه آزادی، سخنها گفتهاند. ایوانف، از خاورشناسان روس، در مقالهای مینویسند: «در بیستم ژانویه ١٩٠۷م (١٩ دی ١٢٨۵ش) میتینگی از بانوان در شهر تهران تشکیل شد که در آن ده ماده از خواستههای زنان و از آن جمله تاسیس مدارس دخترانه و تعدیل و تخفیف در میزان صداق(مهریه) به تصویب رسید. » در رسالهای که تریا، پاولوویچ و ایرانسکی به نام «انقلاب مشروطه ایران» نوشتهاند، میخوانیم: «در نهضت مشروطه ایران، زنان ایرانی نیز پای در میان داشتند.
گروه تاریخ اقتصاد- تاریخنویسان از شرکت زنان در شورشهای مشروطیت ایران و دلیریهای آنان در راه آزادی، سخنها گفتهاند. ایوانف، از خاورشناسان روس، در مقالهای مینویسند: «در بیستم ژانویه ١٩٠۷م (١٩ دی ١٢٨۵ش) میتینگی از بانوان در شهر تهران تشکیل شد که در آن ده ماده از خواستههای زنان و از آن جمله تاسیس مدارس دخترانه و تعدیل و تخفیف در میزان صداق(مهریه) به تصویب رسید.»
در رسالهای که تریا، پاولوویچ و ایرانسکی به نام «انقلاب مشروطه ایران» نوشتهاند، میخوانیم: «در نهضت مشروطه ایران، زنان ایرانی نیز پای در میان داشتند. عکس یک دسته شصت نفری از زنان چادر به سر و تفنگ به دست اکنون در اختیار ماست. اینان نگهبانان یکی از سنگرهای تبریز بودند.»
و باز در همان کتاب از قول روزنامه «حبلالمتین» نقل شده است: «در یکی از زدوخوردهای انقلابی معروف ستارخان با لشکریان شاه، در میان کشتهشدگان انقلابیون جنازه بیست زن مشروطه خواه در لباس مردانه پیدا شده است.» و هم در آن کتاب آمده است: «در میتینگهای مربوط به مبارزه مشروطیت ایران، زنان ایرانی به تعداد زیادی دست داشتند و بسیاری از مبارزان ایرانی از کمکهای ذیقیمت خواهران و زنان خود برخوردار میشدند.»
از تاریخنویسان ایران احمد کسروی، در ذکر رویدادهای روز یکشنبه ٤ خرداد ١٢٨٦ش. مینویسد: «امروز زنان تهران نیز در خیزش پا در میان داشتند و چنان که «حبلالمتین» نوشته، پانصد تن از ایشان در جلوی بهارستان گرد آمده بودند.»
به گفته شوستر، مستشار آمریکایی ایران، در آن اوان، سازمانها و باشگاههای زنانه در تهران وجود داشته و اعضای این سازمانها سوگند یاد کرده بودند که با استقراض از روس و انگلیس که استقلال کشور را به خطر میانداخت، مبارزه نمایند. مساله تربیت زن و آزادی او همیشه روشنفکران و آزادی خواهان ایران را نگران میداشت. میرزا یوسف خان اعتصام الملک، پدر پروین اعتصامی و صاحب مجله «بهار»، گویا نخستین کسی است که به گفته دهخدا «لوای این حریت را برافراشته و بذر این شجر بارور را کشته است.»
میرزا یوسف خان، چند سال پیش از مشروطیت، در مرداد ١٢۷٩ش کتاب «تحریرالمرئه»، تالیف قاسم امین مصری، را در حقوق و آزادی زنان به فارسی ترجمه و به نام «تربیت نسوان» در تبریز چاپ کرد و طالبوف، پس از دریافت نسخه این کتاب، چند ماه پس از آن، به مترجم آن نوشت: «صد مرحبا بر آن سلیقه معنوی که سنگ گوشه بنای عمارت بزرگ تمدن لابُد مِنه وطن را گذاشتی که در آتیه در مجالسی که نسوان ایران دعوی تسویه حقوق خود را با نطقهای فصیح و کلمات جامعه اثبات میکنند، از مترجم «تربیت نسوان» تذکره و وصافی خواهند نمود.»
به راستی، ترجمه و طبع چنین کتابی، بهویژه در تبریز آن روزی، «یکی از نوادر شجاعتهای ادبی بود، همسنگ... ابرام در حرکت کره ارض در مجمع انکیزیتورهای نصاری*».
اما پس از عهد مشروطیت، نخستین کسی که موضوع حقوق زنان را پیش کشید، دهخدا، نویسنده روزنامه «صور اسرافیل»، بود. او در مقالات «چرند و پرند»، در چند جا، به این مطلب پرداخت و مساله ازدواجهای اجباری و نابهنگام، ظلم و استبداد پدر و مادر و شوهر، تعدد زوجات و خرافات و تعصبات زنانه را با لحن طنز و طعن مورد بحث و انتقاد قرار داد.
همچنین، در آن زمان، سیداشرفالدین حسینی، مدیر روزنامه «نسیم شمال»، برخی از شعرهای خود را به تربیت و حقوق زنان و دختران ایرانی وقف کرد.ناگفته نماند که در دوران انقلاب مشروطه ایران، روزنامه «ملانصرالدین» قفقاز، در صفحات خود، جایگاه شایستهای برای مساله زن و زنان شرق باز کرد که به روشن کردن افکار و ادامه این بحث در جراید و مطبوعات ایران کمک موثری مینمود.چندی نگذشت که روزنامهها و مجلات زنانه در مطبوعات فارسی پدید آمد. نخستین نشریهای که به دست خود زنان برای بیدار کردن توده زنان منتشر شد، مجله «دانش» بود که آن را خانم دکتر حسین خان کحال، در سال ١٢٨٩ش، در تهران بنیاد نهاد.پس از «دانش»، روزنامه مصور «شکوفه»، در سال ١٢٩١ش، در تهران انتشار یافت که مدیر آن خانم مزینالسلطنه، رئیس مدرسه مزینیه، بود.در سالهای نزدیک به کودتای رضاشاه، بر شمار مطبوعات بانوان افزوده شد. در اصفهان، بانو صدیقه دولتآبادی، خواهر حاجی میرزا یحیی دولتآبادی، در شهریور ١٢٩٨ ش، روزنامه «زبان زنان» را منتشر کرد و چون این کار بر مردم عوام متعصب گران افتاد، خانهاش را سنگسار کردند و او ناچار به تهران آمد و در خرداد ١۳٠٠ش، آن را، به صورت مجله،
دوباره در تهران انتشار داد.
در سال ١٢٩٩ش، چند مجله دیگر از این قبیل در عالم مطبوعات پدید آمد. در مهرماه آن سال، مجله «عالم نسوان»، به همت شاگردان مدرسه زنان آمریکایی تهران، منتشر گردید و ظاهرا دوازده سال، تا آبان ١۳١١، دوام داشت. در هر شماره این مجله، شعر یا عبارتی، به نام شعار مخصوص، درج میشد.
در همان سال، «نامه بانوان»، به مدیریت شهناز آزاد، همسر ابوالقاسم آزاد مراغهای، در تهران انتشار یافت. خانم شهناز از پیشقدمان جنبش بانوان بود و در این راه صدمات زیادی دید و خود و شوهرش به جرم رهبری جنبش آزادی زنان گرفتار حبس و زندان شدند.
و نیز در اواخر همان سال (بهمن ١٢٩٩ش)، خانم فخرآفاق پارسا «جهان زنان» را در شهر مشهد دایر کرد و تنها چهار شماره از آن منتشر شده بود که دارنده آن به تهران آمد و شماره پنجم را در مهرماه ١۳٠٠ ش انتشار داد. مندرجات این شماره که چیزی جز لزوم آموزش و پرورش زنان نبود، غوغایی در تهران برپا کرد و جمعی آن را مخالف دین دانسته، مجازات نویسنده را خواستار شدند و سرانجام، خانم فخرآفاق و همسرش به اراک تبعید گردیدند.
روز دهم بهمن ماه ١۳٠١ش، شاهزاده خانم ملوک اسکندری، مدیر مدرسه شماره ۳۵ دولتی، از جمعی بانوان برای حضور در جشن امتحانات شاگردان دعوت نمود و در آن جلسه نطق پرهیجانی ایراد و ترقیات زنان ملل فاضل و زنده دنیا را با وضع زنان ایران مقایسه کرد و از بیحسی و پسافتادگی زنان ایرانی و از خطراتی که برای آینده ملت و مملکت در پیش است شکوه سر داد و بانوان را به ترویج معارف تشویق نمود و در همان مجلس، بانوان پیمان فداکاری بسته، جمعیتی به نام «جمعیت نسوان وطنخواه» به وجود آوردند و مجلهای به همان نام دایر کردند که از سال ١۳٠٢ش منتشر شد و تا درگذشت بنیادگذار آن (تیرماه ١۳٠٤ش) دایر بود.
در همه این جراید و مجلات، از آموزش و پرورش کودکان بحث میشد و مقالههایی درباره خانهداری و کارهای بهداشتی و مانند آنها درج میگردید؛ ولی هنوز زود بود که از موضوع آزادی زنان و روابط مرد و زن و الغای شرایط سخت زندگی زنان در اندرونخانه، آشکارا سخنی به میان آید.
کتابنامه:
- ایوانف، م. س.: « تاثیر انقلاب ١٩٠۵ روسیه در انقلاب ١٩٠۵ - ١٩١١ ایران »، مجله «یادداشتهای علمی»، ج١.
- به به ل، اوگوست: «زن و سوسیالیزم»، ترجمه روسی، مسکو، ١٩٢٦م.
- تریا، پاولوویچ و ایرانسکی: «انقلاب مشروطه ایران»، ترجمه م. هوشیار، تهران، ١۳۳٠.
- تورات، سفر پیدایش.
- چایکین، ک: «تاریخ مختصر جدیدترین ادبیات ایران» (به روسی)، مسکو، ١٩٢٨م.
- خاتسروین، ز. ل.: «زن ایرانی» (به روسی)، مسکو، ۱۹۲۸م.
*منظور سران دادگاه تفتیش عقاید است که گالیله را به جرم طرح فرضیه متحرک بودن زمین محاکمه میکردند.
منبع: دکتر یحیی آریانپور، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی
ارسال نظر