گروه تاریخ اقتصاد- بخش دوم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز شنبه، 30 آبان 1286 شمسی را می‌خوانید: حاج سیدعبدالحسین شهشهانى: آنچه مقصود است امنیت داخلى است که جناب آقا میرزا ابوالحسن خان اظهار داشتند از همه مقدم‌تر است، باید در این باره مذاکره کنیم، نه اینکه بگوییم قشون ملى لازم است یا نه! اگرهم لازم باشد به این زودى صورت نخواهد گرفت، پس باید امنیت داخلى را خواست.

آقاى حاج امام جمعه: سرباز ملى و قشون داوطلب باید یک کرور آماده باشند آن‌ هم از روى ترتیب و نظم صحیح که مجلس و وزیر جنگ تصویب نماید.
آقا شیخ حسین: پریروز این همه زحمات کشیده شد کمیسیون‌ها تشکیل شد براى اینکه مطالب از مجراى خود جارى شود و اوقات مجلس بیهوده نگذرد.
آقا سیدمهدى: در اول مجلس گفتند که راجع به کمیسیون شود محل توجه نشد! این انجمن‌ها سه مساله خواسته‌اند؛ یکى راجع به مجلس است و دو تاى دیگرى یکى راجع به کمیسیون وزارت جنگ و دیگر راجع به داخله است. این مجلس باید وضع قانون کند، چرا قانون انطباعات تنقیح نمی‌شود و این همه تاخیر براى چیست؟
آقا سیدمهدى: از خدمات انجمن‌ها باید اظهار تشکر و امتنان کرد و این صحبت‌ها قدرى درباره ایشان سخت و فشار است. عقیده بنده این است که حق با آنها است، چه کنند به تنگ آمدند آن روز که امرا آمدند قسم یاد کردند یک اطمینان و مسرتى براى آنها روى داد که همه کارها به اتحاد اصلاح خواهد شد، بعد از آن قرار شد که یک وجهى به عنوان استقراض بدهند که به ارباب حقوق داده شود و تاکنون داده نشده است در این صورت هرچه اظهار می‌کنند حق دارند و باید به ایشان جواب صحیح داد.
وکیل‌الرعایا: این لایحه که امروز انجمن‌ها نوشته‌اند یک‌قدرى از آن راجع به ما قبل است و بعضى جواب‌ها هم داده شده است همه چیز را می‌شود جلوگیرى کرد مگر فهم را که نمی‌شود گفت تو نفهم این بیچاره‌ها می‌فهمند که مطلب چیست؟ این است اظهار می‌دارند آنها فقط اجازه خواسته‌اند که مشق نمایند و این مساله تقریبا مثل تحصیل علم است. آیا رواست که این اجازه به آنها داده نشود؟ اینها نه پول خواستند براى این کار نه چیز دیگر، اما از بابت پول قرار بود که یک قدرى پول به آنها بدهند که کمک کرده باشند و اما از بابت امنیت، حضور وزیر داخله لازم است که جواب صحیح بدهند.
اسدالله میرزا: فرمایش جناب حاج امام جمعه محل توجه بوده است و بنده متمم آن را عرض می‌نمایم. امروز هم در کمیسیون وزارت جنگ که تشکیل شده بود بدوا به همین مذاکره شروع نمودیم و در حقیقت اگر ما بخواهیم که ایران ایران باشد، به طورى که آن مورخ یونانى نوشته که ایران همیشه اهلش جنگجو بوده و در استقلال خود کوشش می‌کرد در کمیسیون مذاکره کردیم که تمام جوانان ایرانى باید فنون نظامى را بدانند و این مساله باید در کمیسیون مذاکره شده و با وزارت جنگ نقشه آن را معین نموده لایحه بشود و بعد از آن نظامنامه صحیحى نوشته از روى یک اساس صحیح باید اقدام شود، آن وقت پس از مدتى مى‌بینیم که تمام جوانان ما نظامى هستند پس به محض اظهار نمی‌شود در این مساله راى داد تا چند روز دیگر کمیسیون در این خصوص راى خود را به مجلس اظهار می‌دارد.
آقا سید حسین: این خواهش را که انجمن‌ها نمودند جواب می‌خواهند امنیت داخله هم که به هیچ وجه نیست از حکومت شهر باید پرسید که چرا نظم نمی‌دهد.
آقا سیدحسن تقى‌زاده: دیروز در مجلس بعضى صحبت‌ها شده بود؛ یکى از آنها در خصوص نظام جدید بود که آن را تصویب دارند و باید که مشغول ترتیب آن بشوند. یکى از آنها که دراصل مساله همه به طور اشتراک اتفاق دارند مساله قشون داوطلب است که اساسا متفق علیه است، ولى در جزئیات و صور آن اختلاف است و این هم مسلم است هر مطلبى که به مجلس می‌آید، هرگاه اساس آن را تسلیم داشته باشند قانونا رجوع به کمیسیون کرده بعد از ملاحظه اطراف و تنقیح به مجلس می‌آورند و مجلس در این صورت می‌تواند که جواب از آن مطلب به قبولى بدهد که رجوع به کمیسیون شد، اما در باب تامین داخله اگرچه می‌دانید که این عرض من امروز بی‌حاصل است و کسى با من اتفاق نظر ندارد ولى یک وقتى دولت مجبور می‌شود که به همین ترتیب عمل نماید و آن این است که ما باز وقتی که بناى تغییر اشخاص شد و گفته شد که فلان‌جا حاکم می‌خواهد انگشت شمار می‌کنیم و همان اشخاصی که بودند همان‌ها را دوباره سرکار می‌آورند با اینکه قسم خوردند بعد از چندى مى‌بینیم که اسباب اغتشاش فراهم می‌آورند تا ترتیب کار به‌این نحو و اشخاص محدودند همین است باید یک قدرى دایره اشخاص را توسعه داد و کسانی که قایلند و داخل کار نبودند آنها را داخل نمود و کار داد تا رفع این اختلال و اغتشاش بشود.
احسن‌الدوله: این اداره قزاقخانه که این همه پول می‌گیرد چه فایده از اینها به ما رسیده و حال آنکه در زمان شاه شهید چه امنیتى به شهر و خارج آن داده بودند، همین طور در سفر فرنگستان مظفرالدین شاه مرحوم که عین‌الدوله بودند پس حالا چرا امنیت نمی‌دهند و چه شدند اینها که پول می‌گیرند خدمت نمی‌کنند چه برسد قشون داوطلب که پول نمی‌گیرند.