گروه تاریخ اقتصاد- بخش بزرگی از مالیات کشور به مصرف سپاهیان ظل‌السلطان می‌رسید که عده آنان بالغ بر بیست و یک‌هزار نفر می‌شد. اعتماد السلطنه در یادداشت‌های روزانه خویش از قول ظل‌السلطان عده سپاهیان او را چهل هزار نفر ذکر کرده و چنین می‌گوید: 18ربیع الثانی1301، مغرب خانه ظل‌السلطان رفتم در خلوت ما را پذیرفت.
شاهزاده از قشون خودشان صحبت داشت که چهل هزار قشون هر وقت بخواهم در اندک وقتی با توپخانه و سایر لوازم می‌توانم حاضر کنم.... ناصرالدین شاه به واسطه وسعت قلمرو حکمرانی و داشتن نفرات نظامی زیاد، از وی به غایت ظنین و وحشت زده شده بود که مبادا خیال طغیان در سر داشته باشد. معروف است یکی از دفعات که ظل‌السلطان از اصفهان به تهران احضار شده ‌بود، چون از دور در دربار پیدا شد، شاه تفنگ کشید، می‌خواست او را بزند. حکیم‌الممالک (میرزا علی‌نقی) دست شاه را گرفته، نگذارده بود که تفنگ را دَر کند و نیز معروف است که پس از عزل ظل‌السلطان، حاجی فرهاد میرزا معتمدالدوله پیش رفت و تعظیم کرد و گفت: امروز روز شاهی تو است و شاه حکومت‌های او را فورا ما بین ارکان معتبر دولت تقسیم نمود.
- برگرفته از بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، ج۴، تهران، انتشارات زوار، ۱۳۸۷