روایت دیگر
اقتصاد و تفریحات زنان در دوره قاجار
زنان در عهد قاجار، خواه از طریق تولید برای خانواده و خواه تولید برای امرار معاش نقش مهمی در معیشت خانواده ایفا میکردند و این نقش در اقتصاد کشور نیز بیتاثیر نبود. همین امر یکی از دلایلی بود که به نظام چندزنی در این دوران نیز دامن میزد، به این ترتیب که از نیروی جسمی زنان در تولیدات کشاورزی استفاده میشد. بنا به همین دلایل درمیان قبایل ترکمان، ازدواج با زنان بیوه، به دلایل تجربیاتی که آنان در قالی بافی و دامپروری داشتند، از اولویت بیشتری برخوردار بود. منابع تاریخ موجود، به دفعات از نقش مهم زنان نواحی مختلف کشور در مسائل اقتصادی یاد میکنند. پاتینجر که در زمان سلطنت فتحعلی شاه(۱۲۱۲-۱۲۵۰ هـ.ق) به ایران آمده بود، گزارشی مبنی بر نقش سودمند زنان کرمان در تولید و تبادلات جاری آن زمان دارد و اعلام میدارد که صنایع شالبافی،نمد بافی و تفنگسازی این منطقه در سراسر آسیا شهرت دارد و یک سوم جمعیت سیهزار نفری کرمان، اعم از زن و مرد، به این صنایع اشتغال دارند. یکی از مهمترین کالاهایی که زنان نقش مهمی در تولید آن داشتند قالی بود. در واقع در دوره قاجار، بیشتر زنان با تولید این کالا آشنایی داشتند و قالیهایی که از سوی زنان در شهرهای اصفهان، کرمان، همدان، شیراز، مشهد، اردبیل، کرمانشاه و تبریز تهیه میشدند، از شهرت بیشتری برخوردار بودند. قالیهای ایرانی در عهد قاجاریه، دارای چنان کیفیت و شهرتی بودند که راهی بازارهای جهانی میشدند.
تفریحات و مشغولیتهای بیرون از خانه
وظایف و اشتغال گوناگون زنان در اندرون، هرگز به معنای حبس کامل و محروم بودن مطلق آنان از تماس با اجتماع نبود و همواره ضرورتها و دلایلی چند، زنان را به محیط خارج از اندرونی میکشاند. از جمله اصلیترین این ضرورتها، تهیه مایحتاج عمومی از بازار بود. پولاک، با صراحت ازاین واقعیت یاد میکند که: «زن ایرانی،در خروج از منزل آزادی بسیاری دارد.» علاقه زنان به تردد در بازارها، تنها به منظور تهیه مایحتاج خانه نبود و عواملی چون ارضای حس کنجکاوی، مصاحبت با انبوه زنان - آشنا و بیگانه - آسودن از رنجهای خانه درمدت حضور در بازار، و ذوق شنیدن اخبار عجیب و غریبی که در محدوده اندرونی همواره از آن محروم بودند، به این علاقه بیشتر دامن میزد. ازاین رو زنان در بازار، قبل از اینکه به فکر خرید باشند، به اقناع تمایلات یاد شده میپرداختند و به قول دروویل: «آنها به دکانی سر میکشند تا درمیان کنجکاوان، مقام برجستهای برای خود بهدست آورند.» او میافزاید: من بارها ناظر زنانی بودهام که قریب سه ساعت، در شلوغترین نقطه بازار مشغول صحبت بودند. ایرانگرد دیگری به نام «بل » در این مورد چنین مینویسد: «هر چه بیشتردر شهرقزوین پیش میرفتیم، خیابانها باریکتر و پرجمعیتتر میشد. پر از مردان عبا به دوش و زنان چادرپوش که در جلو دکانها مشغول خرید و فروش، میوه خوردن و گپ زدن بودند».
تردد زنان اشرافی در بازارها برای تهیه مایحتاج ضروری و دید و بازدید، کمابیش باشکوه و طنطنهای که توجه عموم را به خود جلب میکرد، همراه بود. به گزارش پولاک: «زنان بسیار ثروتمند، با اسب، در معیت خدمه متعدد به دید و بازدید میروند. پشت سر آنها، «گیسس فید» شان سوار بر اسب و خواجه یا یکی از نوکران، عنان اسب را به دست دارد.» در پارهای از مواقع، استقبال و ابراز احساسات مردم در قبال ورود و خروج رجال بزرگ حکومتی در یک شهر، دستاویز مناسبی بود تا زنان از کنج اندرونیها بیرون آیند: «در روز جمعه هفدهم، شهر ذیقعده الحرام ۱۲۴۸ هـ، ناصرالدین شاه، باشکوه و حشمت تمام، از نیاوران شمیران به دارالملک تهران نهضت گزید و در عمارت قصر فوقانی میدان، که محل جلوس ایام اعیاد است، توجه و جلوس فرمود. عموم خلایق از پیر و جوان رجال و نسوان، به رخصت امنای دولت، بر در و بام و اطراف میدان اجتماع و ازدحام کرده، تهنیت و تحیت گفتند، و دعا کردند و ثنا خواندند.» جالب است بدانیم که بعضی از اماکن تفریحی و زیارتی مختص به زنان بوده است و مردان حق ورود بدان جا را نداشتند. فلاندن در سفرنامه خود گزارش میدهد که دربین راه همدان به کنگاور، به باغی برخوردند که به علت اختصاصی بودن آن برای تفریح زنان، نتوانستند درآن استراحت کنند. علاوه بر این زنان آن دوران گاه به جای همسر خود وظایف حکمرانی را نیز به عهده میگرفتند به عنوان مثال لیدی شل همسر وزیر مختار انگلیس دراوایل سلطنت ناصرالدینشاه (۱۸۵۳-۱۸۴۹)، درباره حکمرانی زنی به جای شوهرش در اسک ـ حاکم نشین منطقه کوهستانی لاریجان در مازندرانـ این گونه گزارش میدهد: «درموقع اقامت ما در اسک،به علت غیبت عباس قلی خان لاریجانی زن او امور حکومتی را به جای همسرش اداره میکرد و درباره او باید گفت که این زن، درمیان اهالی محل از شهرت بسیار خوبی برخوردار بود و علاوه بر اینکه از مایملک و منطقه حکمرانی شوهرش به عالیترین وجه سرپرستی میکرد، زنی بسیار زیرک و مورد احترام عامه نیز شمرده میشد. [این] خانم بهرغم انزوا و اقامت در شهری دورافتاده، زنی بسیار دانا و روشنفکر بود و وظایف اداره امور شهرنیز به بصیرت و دانش او افزوده بود.»
ارسال نظر