روایت دیگر
روشهای مالیاتی نامرسوم
در کنار روشهای مالیاتی مرسوم نقدی و جنسی که در دو گونه ساختار اقتصادی پولی و طبیعی اعمال میگردید، گونه دیگری از مالیاتها هم بود که به شیوههای نامرسوم اعمال و وصول میشد. آنچه تا اینجا بحث شد، مربوط به نحوه وصول مالیاتهای مرسوم بود که سلجوقیان در تجارت مالیاتی خود به شیوههای گوناگون آن را بهصورت مالیاتهای ثابت و غیرمستقیم و مالیاتهای منظم دیوانی به شکل مستقیم و متمرکز، دریافت میداشتند. مالیاتهای نامرسوم دیگر نیز در نظام مالیاتی دولت سلجوقی وجود داشت. این مالیاتها چون مضاف بر مالیاتهای مرسوم به شکل غیرمنطبق با سنتهای جامعه دریافت میشد، به این نام معروف شده و مصادیقی از مظالم اقتصادی حکومت تلقی میگردید. به همان اندازه که در کتابهای تاریخی مربوط به عصر سلجوقی درباره نظامهای مالیاتی مرسوم و نحوه وصول آنها و زمینههای اعمال اینگونه مالیاتها، اطلاعات کمتری ارائه میشود، در مورد مالیاتهای نامرسوم به علت حساسیتهای موجود در جامعه و پیامدهای منفی اینگونه سیاستها در زمینه نظام مالیاتی، اطلاعات نسبتا قابل توجهی وجود دارد. مالیاتهای نامرسوم بیشتر جنبه مصادره داشت و دارای شکل مصادرات جمعی بود. وصول اینگونه مالیاتها به صورت غیرمسالمتآمیز و با دخالت مستقیم قوای نظامی و مقامهای مسوول مالیاتی در کنار آنها صورت میگرفت. مقام شحنه و تشکیلات نظامی تحت امر وی در وصول اینگونه مالیاتها نقش اساسی داشت. اعمال اینگونه مالیاتها از آنجا نامرسوم تلقی میشد که از یک سو با زور و تصاحب و اجبار همراه بود و مخالف سنتهای رایج جامعه تلقی شد و از دیگر سوی گونهها در شرایط خاص برقرار و ابطال میشد. کلا اعمال و ابطال اینگونه مالیاتها با دستور مستقیم شخص سلطان صورت میگرفت. براساس اطلاعات موجود در زمینه اینگونه مالیاتها میتوان اظهار کرد که وضع و اعمال اینگونه مالیاتها در شکل مصادرات جمعی ناشی از شرایط خاص بود. بحرانهای اقتصادی و کاهش و نقصان در خزانه سلطان و حکام که دیگر مالیاتهای مرسوم قادر به جبران آن نبودند، تنبیه رعایا و جریمه کردن مردم شهرها و نواحی خاص، موقعی که از نظر سلطان نسبت به وی سوءنیت نشان میدادند، نقش اساسی در اعمال اینگونه مالیاتها داشت. در مقابل، ابطال و تحریم اینگونه مالیاتها از طرف حکام و سلاطین سلجوقی معلول شرایط خاص بود. ضرورتهای سیاسی در جلب قلوب رعایا و وفاداری آنها در ایام مورد نیاز، عامره بودن نسبی خزانه سلاطین و بهبود وضعیت مالی آنها و نهایتا اهداف خیریه در حکم ادای نذورات و صدقات و خیرات به قصد ثواب اخروی، در ابطال مالیاتهای نامرسوم که در واقع خلاف شرع و عرف و سنتهای رایج جامعه بود، تاثیرگذار بودند.
مشهورترین این گونه مالیاتها عبارت بودند از «مکوس»، «ضرایب»، «مواصیر»، «اجتیازات»، «خفارت» و «نعل بها» که همگی شکل جریمه و مصادرات جمعی داشتند. مالیات مکوس گونهای از مالیاتهای نامرسوم بود که بر تجارت و امر خرید و فروش و مبادلات اقتصادی و مراکز تجاری در شهرها اعمال میشد و طبق آن مبالغ معینی از طرف سلطان سلجوقی بسته به میزان نیازهای وی اعلام میشد تا از حوزههای تجاری وصول گردد. به اعمال این گونه مالیاتها در فواصل مختلف در شهرهای مهم قلمرو سلجوقی به دستور سلاطین سلجوقی در شهرهای نیشابور، همدان، ری، بغداد و بیهق، به مبالغ گوناگون از بیست هزار تا دویست هزار دینار اشاره شده است.
البته این گونه مالیاتها بارها ممکن بود در هر سال در شهرهای مختلف قلمرو سلجوقی اعمال شود این گونه مالیاتها به شکل پول نقد اعمال، محاسبه و وصول میشد. حتی در دوره سلطان ملکشاه با وجود اینکه حکومت دارای خزانه قابل توجهی بود،مالیاتهای نامرسوم بخش مهمی از منابع درآمدی حکومت را تشکیل میداد. چرا که در دوره وی سالانه مبلغ ششصدهزار دینار از طریق مکوسات و ضرایب وارد خزانه میشد. بعد از سلطنت سلطان ملکشاه به واسطه جنگهای ممتد داخلی و بحرانهای اقتصادی حاصله از آن، اعمال مالیاتهای نامرسوم شکل شایع و فراگیر پیدا کرد. به طوری که در دوره سلطان مسعود در سال ۵۳۳هـ اعمال مالیاتهای نامرسوم به حدی گسترش یافته بود که به روش مالیاتی «ضمان مکوس» اشاره میشود. مانند همان روشی که در اوایل حکومت سلجوقی، مالیاتهای مرسوم از طریق آن وصول میشد. به طوری که عدهای امتیاز وصول مالیات نامرسوم مذکور را به شکل ضمان به مبلغ صد هزار دینار از سلطان سلجوقی خواستار شده بودند. شیوه ابطال معکوس هم قابل توجه است. برای آگاهی همگان در لغو این گونه مالیات که به دستور سلطان صورت میگرفت، الواحی در مکانهای عمومی، خصوصا بازارها و مساجد جامع مبنی بر ابطال مالیات مکوس نصب میشد تا همگان از آن مطلع باشند و جلوی سوءاستفادههای احتمالی به بهانه مالیات مکوس گرفته شود. علت فراگیر بودن این گونه مالیات که بر بازار و مراکز تجاری اعمال میشد، سهلالوصول بودن آن بود و بهترین شیوه برای تامین نیازهای ضروری حکومت در مواقع اضطراری محسوب میشد. بهویژه اینکه قدرت نظامی و سیاسی حکام در شهرها متمرکز بود و به پشتوانه آن به راحتی این گونه مالیاتها اعمال و وصول میشد. اما این مالیاتها در نظر مردم به حدی منفور و مزموم بود که ابوطالب سمیرمی، وزیر سلطان محمود به علت اصرار بیش از حد در اعمال این گونه مالیاتها بر اهل بغداد، در سال ۵۱۶ هـ در هنگام گذر از بغداد در یکی از محلات شهر به دست معترضان کشته شد.
ارسال نظر