تاریخ ایران - وضعیت معیشتی زنان در دوره قاجار
سه زن، سه سفرنامه
سفرنامهها در واقع پردههایی خوشنقش از صحنههای مختلف زندگی اجتماعی کشورها هستند، با این حال، انعکاس اوضاع و تصویر جوامع در سفرنامهها براساس قاعده و قانون خاصی نیست و بیشتر تابع ذوق و سلیقه نویسنده است.
ربابه گودرزی
سفرنامهها در واقع پردههایی خوشنقش از صحنههای مختلف زندگی اجتماعی کشورها هستند، با این حال، انعکاس اوضاع و تصویر جوامع در سفرنامهها براساس قاعده و قانون خاصی نیست و بیشتر تابع ذوق و سلیقه نویسنده است. بنابراین تصویرهایی که از جامعه ایران در آثار سیاحان اروپایی انعکاسیافته، بسیار متفاوت است. به عنوان نمونه؛ پولاک با دقت و حوصله زیاد، به بررسی جامعه ایران عصر قاجار پرداخته، سولتیکف روس با دقت کمتری سفرنامه خود را تدوین کرد. اما برخی نظیر لیدی شیل انگلیسی با ذهنیت غلط و غرضورزی تصویر نادرستی از جامعه ایران در سفرنامه خود انعکاس دادهاند، برخلاف شیل، ادوارد براون با تفکر و ذهنیتی فرهنگی دستاوردهای فرهنگی و معنوی ایران را تایید و ستایش کرده است. پژوهش حاضر تحت عنوان «سفرنامه، تحقیقی، توصیفی انتقادی» درباره انعکاس اوضاع زنان جامعه ایران در سفرنامههای سه زن اروپایی است که در عصر قاجار به ایران آمدهاند. و سوال این پژوهش این گونه است: آیا آنان توانستهاند در نوشتههایشان تصویر درستی از زنان ایرانی دوره
قاجار ارائه دهند؟
پیشینه تحقیق
متاسفانه در منابع تاریخی ما کمتر به زنان اشاره شده و اطلاعات محدودی هم که از این منابع بهدست میآید، ناچیزتر از آن است که حتی اطلاعات دقیقی درخصوص زنان دربار یا دیگر زنان صاحب قدرت آن دوره در اختیار ما قرار دهند، چه رسد به آنکه از زنان ایرانی طبقات متوسط و پایین جامعه ذکری به میان آورند. بیشترین اطلاعات ما درباره زنان ایرانی از زمانی آغاز میشود که سیاحان فرنگی به ایران سفر کردند و در گزارشها و سفرنامههای خود بنا به مناسبتهایی مطالبی درباره زنان طبقات مختلف نوشتند. بیشک اینگونه اطلاعات، بهرغم مفیدبودن، بینقص نخواهند بود؛ چراکه از دیدگاه فردی غیرایرانی و ناآشنا با فرهنگ و آداب و سنن جامعه نوشته شدهاند. اما با وجود همه این نواقص و کاستیها، از آنجا که تقریبا تنها اطلاعات ما درباره نحوه زندگی زنان گذشته را تشکیل میدهند، کموبیش مجبور هستیم به آنها استناد کنیم.
اهمیت پژوهش
سفرنامهها با توجه به اینکه در دورههایی از تاریخ ایران تدوین شدهاند که متون تاریخی عمدتا تحت نظارت دربارها و حکومتها تدوین میشد و مملو از تحریف و تملقهای غیرواقعی بود، از اهمیت زیادی برخوردارند زیرا متون تاریخی عموما بخشی از حوادث را نگارش میکردند که مبنای تحولات تاریخی شاهان و سلاطین بودند، بنابراین مورخان به اموری که خارج از دستگاه سلطنت بود اعتنایی نداشتند، در حالی که سفرنامهها با بررسی موضوعاتی که اشاره شد، خلأ تاریخ اجتماعی را برطرف ساختهاند و از سوی دیگر، به جهت اینکه سیاحان اجبار یا ماموریتی جهت تدوین موضوعهای مورد اشاره نداشتهاند، مطالبشان برای تحقیقهای تاریخ اجتماعی بکر و جالب به نظر میرسد.
سفرنامه، گنجینه اطلاعات
سفرنامه، نوعی گزارش است که نویسنده در قالب آن مشاهدات خود را از اوضاع شهرها یا سرزمینهایی که بهآن مسافرت کرده است شرح میدهد و اطلاعاتی از بناهای تاریخی، مساجد، کتابخانهها، بازارها، بزرگان، آداب و رسوم ملی و مذهبی مردم و موقعیت جغرافیایی، جمعیت، آب و هوا، زبان اهالی، مناطقی که بازدید کرده است در اختیار خواننده قرار میدهد.
سفرنامهها گنجینهای از اطلاعات هستند که از طریق آنها گاه میتوان به واقعیتهایی از وضع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی از تاریخ مردم یا منطقهای پی برد که دستیابی به آنها از طریق کتب تاریخی میسر نیست. سفرنامهها بسته به آنکه مسافرت نویسنده از نوع سفرها و سیاحتهای معمول و گردش در آفاق و انفس باشد یا سیری درونی و معنوی، متفاوت است.
سفرنامهنویسی در ایران، از زمان صفویه مورد توجه قرار گرفت و از آن پس در دوره قاجار، آثاری توسط سلاطینی چون ناصرالدینشاه و پسر او مظفرالدین قاجار و گروهی از رجال درباری و سیاسی آنان نوشته شد، سیاحان اروپایی نیز از قرن هفدهم به ایران مسافرت کردند و اوضاع سیاسی و اجتماعی و آداب و رسوم مردم ما و وضع دربارهای صفوی و قاجاریه را در آثار خود منعکس کردند.
یکی از جنبههای مهم و پربار فرهنگی عصر قاجاریه، تعدد منابع و اطلاعات برجای مانده از این دوره است، یک دسته از این منابع به محور اهمیت بینالمللی ایران برای قدرتهایی چون انگلیس، روسیه و فرانسه شکل گرفته، از جمله نوشتههای سفرا، وزرا و باستان شناسان خارجی است که مبتنی به شرح سفر و خاطرات آنها میباشد. اگرچه در این آثار موضع گیریهایی سیاسی و غرضورزیهایی خودخواهانه به چشم میخورد، اما به مثابه گوشهای از تصویر آن روزگار ایران به ویژه تصویر اجتماعی درخور اهمیت و بحث و بررسی اند.
در این بین علاقه به نوشتن سفرنامه یا خاطره نه تنها از سوی وزرای مختار و کارداران و سفرا و... مشاهده میشود بلکه از جانب کسانی چون لیدی مری شیل، همسر جستن شیل وزیر مختار انگلیس، مادام کارلاسرنا سیاح ایتالیایی و کلارا کولیور رایس در اوایل دوره ناصری خاطراتی ارزنده به رشته تحریر درآمده است. این سفرنامهها بهرغم وجوه مشابه با سایر منابع خارجی در قضاوتهایی نادرست در مورد اوضاع سیاسی و اجتماعی و خوی و خصلت ایرانیان، تفاوت نگاهشان را به عنوان یک زن اروپایی به زن ایرانی ارائه میدهند.
نگاه لیدی شیل به زنان ایران در دوره قاجار
لیدی مری شیل دختر یک بارون ایرلندی و همسر جستن شیل وزیر مختار انگلیس بوده است. او در ۲۹ اکتبر ۱۸۴۹ به همراه همسرش و چهار خدمه به ایران وارد شد. سفر این گروه ۳ سال و ده ماه به طول انجامید. خانم شیل در این مدت به نوشتن خاطرات سفر خود و جریان امور و اتفاقات داخلی ایران پرداخت و اثر خود را به عنوان «جلوههایی از زندگی و آداب و رسوم ایران » در سال ۱۸۵۶ م به چاپ رساند.
این اثر در ایران در ابتدا در مجله نگین و سپس به صورت پاورقی در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید و سپس به صورت کتاب منتشر شد.
مری شیل به سبب قرارداشتن در عرصه سیاسی ایران دیدگاههایی خاص دارد که با جست وجوی هرچه بیشتر در نوشتهاش میتوان به تحرکات مرموزانه و زیرکانه سیاستهای انگلیس در زمان ناصرالدین شاه از جمله دخالت همسر او در جریان تحریکات خصمانه علیه امیرکبیر و قتل او دست یافت. اثر حاضر علاوه براهمیت سیاسی، جنبه اجتماعی روزگار قاجاریان بهویژه جایگاه زنان ایرانی را از دریچه چشم مری شیل به وضوح نشان میدهد.
خانم شیل در جای جای خاطراتش به فراخور و تناسب برخوردها و تماسهایش با زنان ایرانی گاه مادرشاه، شاهزاده خانمها، همسران حکام و صدراعظمها و گاه با پرستار بچه و زنان کوچه و بازار شرحی از طرز رفتار و آداب و نوع تفکر آنان را مینگارد.از نخستین موارد مورد توجه خانم شیل زندگی یکنواخت و بدون تنوع زنان ایرانی است که این رویکرد به دلیل فقدان نهادهای مدنی و فرهنگی و فضای آزاد و قابل تحرک جای شگفتی و تعجب به جای نمینهد. وی در زمان رفتن به حضور مادرشاه نحوه عبور زنان مهم و طبقات بالای اجتماع را از کوچه و بازار تجربه کرده و مادرشاه را به گونهای توصیف میکند که هم در عرصه سیاسی و هم در اداره امور اندرونی از همسران شاه گوی سبقت میرباید. زنان متعدد شاه و تشکیلات جداگانه آنها از دیگر نکات ذکر شده در خاطرات خانم شیل است.
سوالات مادرشاه در مورد لباس و فرزندان ملکه انگلستان و حتی وضع تئاتر در این کشور نشاندهنده روحیه کنجکاوانه مادرشاه در کسب اطلاعات دنیای خارج است. اشاره به سنت سیزده گردی و خوردن نقل و شیرینی و کاهو و تربچه، حمام رفتن، دیدار دوستان و اقوام، کشیدن قلیان، زیارت اهل قبور و مقبره امامان و امامزادهها، آشپزی (بره کباب، دلمه، شیرینی) نیز از دیگر مشاهدات نویسنده است.
مری شیل ازدواج را در ایران به دو صورت ۱- واقعی (عقدی )که تا چهار زن در آن مجاز است ۲- صیغهای، تفکیک میکند جایگاه پایین زن صیغهای نسبت به زن عقدی در خانه و اشاره کوتاه به مراسم ازدواج و بله گفتن عروس دنباله تصویر زن در خانواده را در ذهن خانم شیل تشکیل میدهد.
نویسنده وضعیت مطلوبتر زنان عشایر و روستایی را در خانواده به سبب فرمانبری مردان ازآنها نسبت به زندگی زنان شهری و حاکمیت روحیه مردسالارانه در خانه میستاید.
شیل زنان طبقات مرفه را اکثرا باسواد توصیف میکند. آنها اوقات فراغتشان را با شعر و قرآن و ادب میگذرانند. اما سلطه اعتقادات و باورهای خرافی نه تنها بر تفکر زنان طبقات پایین بلکه بر دیگر طیفها و اقشار نمود دارد، خوراندن داروی مهر و محبت یا عشق برای جلب توجه شوهر از این گونه موارد است.
آرزوی آوردن پسر برای زنان جوان، بیماریهای کودکان در سنین پایین و کاهش رشد جمعیت براثر مرگ و میر زود کودکان، گرفتن دایه برای فرزندان، بخش دیگری از خاطرات نویسنده مذکور را شامل میشود، نکته قابل توجه در این بخش میل زن ایرانی به یافتن کار به ویژه برای پرستاری بچه است. این مورد میتواند نشانگر تکاپوی زنان برای دستیابی به حمایت و امنیت مالی باشد البته خانم شیل در این مورد سعی کرده اهمیت انگلیسیها را در جامعه ایران به ویژه از نظر زنان ایرانی به گونهای اغراق آمیز جلوه دهد و تمایل آنها را به کار نه از سوی اقشار کمدرآمد و پایین اجتماعی بلکه از سوی دیگر طبقات که نیاز چندانی به منفعت مادی نداشته اند، نشان دهد.
زنان در دوره قاجار با وجود حجابها و حایلهایی چون چادر و چاقچور در زمان مراجعه به حکیمی فرنگی یا حضور حکیم در منزل رفتاری آزادانه و فارغ از پردهپوشی از خود بروز میدهند و به این گونه شیل را وادار میسازند که این جملات را در شایستگی و منزلت زن ایرانی بنگارد: «اطمینان دارم که همین ایرانیها دست ما فرنگیها را از پشت میبستند زیرا جماعت زن ایرانی - باوجود استعداد زیادی که در تحمل زندگی مشقت بار و طاقت فرسای موجود از خودنشان میدهد - تمایل فراوان خود را به استفاده از مظاهر تمدن پنهان نمیکند.»
وی حتی افزایش خواستها و نیازهای زنان ایران را درآینده پیش بینی میکند، اما در ارائه راهکار برای پاسخ به این خواستها تنها لوازم اروپایی را تامین کننده تلقی میکند.
بیگمان همین روند ظریف و محسوس نوگرایانه در بلندمدت زنان آزادیخواهی را پرورد که به دنبال کسب حقوق فردی و اجتماعی و اهداف آرمانخواهانه و والای خود در جنبش مشروطه حضور مییابند و سردمدار تحولات فکری - فرهنگی و ناجی صدای خفیف و محزون زن ایرانی در فراخنای تاریخ میشوند.
به این سان زن ایرانی دوره قاجار از پستوها و اندرونیها از پشت چادر و روبند به دنیایی تازه برپایه مبانی و شالودههای محکم و مدلل پای مینهد و تجربهای نه چندان موفقیتآمیز اما ارزشمند و درخور تحقیق و تفحص را به وجود میآورد.
زنان مهم و همسران بزرگان در دوران قاجار برای رفتن به جایی با تخت روان حمل میشدند و خدم و حشم مخصوص این کار با فریادهای بلند در کوچه و بازار راه را باز میکردند و مردان با شنیدن این فریادها به سمت دیوار روی برمیگرداندند.
از دیگر نکاتی که نویسنده این سطور به منظور دریافت وجوه مشترک عادات و رفتار مرد ایرانی در دوره قاجار با مرد امروز لازم به ذکر میداند نامگذاری خاص همسران آنهاست که به گفته مری شیل در آن زمان تقریبا در تمام مملکت شایع بوده و آن خواندن زن به نام پسر بزرگتر مانند «مادرعلی» یا بسنده کردن به ذکر نام «خانم» بوده است. مثال مهمتر، مری شیل در مورد صدراعظم وقت میرزاآقاخان نوری مینویسد: وی همسرش را که دخترعمویش میباشد به نام «دخترعمویم » خطاب میکند.
ادامه دارد
ارسال نظر