تاریخ ایران
کار کودکان در دوران انقلاب صنعتی انگلیس
در پایان قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم بریتانیای کبیر اولین کشوری شناخته میشد که به سمت صنعتی شدن حرکت کرده بود. به واسطه چنین شرایطی، انگلیس اولین کشوری بود که در آن ماهیت کار کودکان نیز تغییر کرد.
مترجم: فاطمه باباخانی
در پایان قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم بریتانیای کبیر اولین کشوری شناخته میشد که به سمت صنعتی شدن حرکت کرده بود. به واسطه چنین شرایطی، انگلیس اولین کشوری بود که در آن ماهیت کار کودکان نیز تغییر کرد. این امر همواره به عنوان یک مشکل اجتماعی و حتی مشکل سیاسی مورد توجه قرارگرفته است. این مقاله به تحلیل پدیده کار کودکان در بریتانیا و پاسخهایی میپردازد که تاکنون درباره این مشکل داده شده است.
بحثهای تاریخی درباره کار کودکان در بریتانیا
کودکان خانوادههای فقیر و طبقه کارگر پیش از انقلاب صنعتی نیز در انگلستان کار و به خانوادههایشان در خانه به میزان توانایی شان کمک میکردند. اما کودکان برای اولین بار در دوران قرون وسطی در کارگاههای بافندگی یا مشاغل کشاورزی به کار گرفته شدند که برای اقتصاد خانوادهها حیاتی بود.
تعاریف کار کودکان
اصطلاح کار کودکان، به نوعی از کار اطلاق میشود که توسط کودکان با هدف تولید یک کالا و ارائه خدمات در ازای دریافت مزد، صورت میگیرد. کودک نیز شخصیتی است که به افراد دیگر (نظیر پدر، مادر، بستگان یا مقامات دولتی) برای امرار معاش وابسته است. با این وجود سن دقیق برای تعریف یک فرد به عنوان کودک در کشورها و زمانهای مختلف متفاوت بوده است.
مشاغل پیش از دوره صنعتی شدن
پیش از دوران صنعتی شدن کودکان در مزارع زندگی و کار میکردند. در قرن شانزدهم نیز درصد بالایی از آنها به عنوان خدمتکار در خانهها مشغول به کار بودند. پسرها در نگهداری از حیواناتی نظیر گاو و گوسفندها فعالیت کرده و دختران در دوشیدن شیر حیوانات و نگهداری از جوجهها کمک میکردند. در خانه نیز از آنها به عنوان دستیار، تمیزکننده دودکش و پیشخدمت استفاده میشد. در آن دوره کودکان به عنوان کارآموز با استاد خود زندگی کرده و کسانی که در خانه کار میکردند نیز در کلبهای که متصل به خانه ارباب میشد، ساکن بودند. بسیاری از آنها مزد نمیگرفتند و کار برای آنها به منزله آموزش بود.
هنگامی که اولین کارخانه نساجی در سال ۱۷۶۹ ساخته شد و کارآموزان کودک به عنوان کارگران اصلی در این کارخانهها به کار گرفته شدند، مفهوم «کار کودکان» تغییر پیدا کرد. چارلز دیکنز این مکانها را در آثارش به نام کارخانههای شیطانی تاریک لقب داده و تامپسون از آنها به عنوان مکانهای مملو از حوادث خشونتآمیز، ظلم و ستم و مزاحمتهای جنسی یاد کرده است. کار در خانه و مزرعه زمان زیادی از زندگی کودکان را به خود اختصاص میداد؛ همچنین سیستم کارخانهای با نظم و انضباط دقیق، مجازاتهای خشن، شرایط ناسالم کار، دستمزدهای پایین، ساعتهای کار انعطافناپذیر و... به کودکان فشار زیادی وارد میکرد. این کارآموزان کودک عموما کودکان گدا و تنگدستی بودند که از یتیم خانه گرفته میشدند و در کارخانهها اسکان داده میشدند. آنها در این مکانها از پوشاک و غذا بهرهمند میشدند و در مقابل در تمام روز و طی ساعتهای طولانی مجبور به کار بودند. بر اساس یک تخمین محافظه کارانه حدود یک سوم از کل کارگران در کارخانههای انگلیس در سال ۱۷۸۴ از این کارآموزان تشکیل میشد و در برخی کارگاههای شخصی این آمار به ۸۰ تا ۹۰ درصد میرسید.
مباحثی درباره کار کودکان
آنچه برای کودکان در پشت دیوارهای کارخانهها رخ داده موضوعی است که مباحثات گستردهای را در زمینههای سیاسی و اجتماعی تا به امروز برانگیخته است. بسیاری این موضوع را مدنظر قرار دادند که شرایط اسفناک کار، موجب استثمار کودکان توسط صنعتگران شده است. «کارخانههای شیطانی تاریک» نشاندهنده تصویر کودکان پنج و شش سالهای است که در آن به مدت ۱۲ تا ۱۶ ساعت در شش روز هفته کار میکردند. آنها بدون اینکه زمانی برای استراحت و خوردن غذای گرم داشته باشند، مجبور بودند در کارخانههای پرازدحام و در نور ضعیف برای چهار شلینگ در هفته کار کنند. چنین وضعیتی بود که عدهای را بر آن داشت که برای اصلاح وضع کار کودکان اقدام کنند. در مقابل برخی نیز استدلال میکردند، استخدام کودکان در کارخانهها به نفع خود کودک، خانواده و کشورش است. از نظر این گروه کار در کارخانه بدتر از کار در مزارع و دودکشها نبود. همچنین بسیاری از صاحبان کارخانهها ادعا میکردند که کار کودکان برای رشد تولید و باقی ماندن آنها در بازار رقابتی لازم است. جان وسلی، نیز استدلال میکرد که کار کودکان برای جلوگیری از کندذهنی و فساد و شرارت ذهنی آنها لازم است.
قوانین کارخانه
اگرچه بحث بر سر اینکه آیا کودکان در طی انقلاب صنعتی بریتانیا استثمار شدند یا خیر، هنوز هم ادامه دارد، اما پارلمان این کشور با استناد به شواهد جمعآوری شده در این باب چندین قانون مرتبط به کار کودکان را تصویب کرد. این سه قانون که اشتغال کودکان را در صنایع نساجی تحت تاثیر قرار میدادند، از جمله این قوانین میتوان به موارد زیر اشاره کرد: قانون مقررات کارخانههای پشم سال ۱۸۱۹ (که بر اساس آن حداقل سن کار را ۹ سال و بیشترین ساعات کاری ۱۲ ساعت تعیین شد)، قانون مقررات کار کودکان (که بازرسان مشخصی را برای تقویت قوانین منسوب کرد) و قانون ده ساعته ۱۸۴۷ (که ساعات کاری را به ۱۹ ساعت برای کودکان و زنان محدود میکرد).
ارسال نظر