تـحـلـیــل - همکاریهای تاریخی ایران و کره جنوبی در نفت-۳
از ساخت پالایشگاه تا فروش سهام
مناقصه ساختمان پالایشگاه کره در مناسبترین وقت برای کسب بهترین شرایط انجام شده بود. چون پس از بالا رفتن قیمت نفت خام، رکود کامل در ساختمان کارخانجات جدید به وجود آمده بود و در نتیجه تعداد زیادی از شرکتهای مهندسی ورشکست یا در خطر ورشکستگی قرار گرفته بودند.
جلسه آخرین مذاکرات نفت با کنسرسیوم، شهریور ۱۳۵۷
مناقصه ساختمان پالایشگاه کره در مناسبترین وقت برای کسب بهترین شرایط انجام شده بود. چون پس از بالا رفتن قیمت نفت خام، رکود کامل در ساختمان کارخانجات جدید به وجود آمده بود و در نتیجه تعداد زیادی از شرکتهای مهندسی ورشکست یا در خطر ورشکستگی قرار گرفته بودند. روز بعد از تصمیم هیاتمدیره، اعتماد اطلاع داد نماینده شرکت لامس علاقهمند است که به آنها فرصتی داده شود تا در قیمت پیشنهادی تجدیدنظر کنند.
اعطای قرارداد به شرکت فوستر ویلیر مورد تصویب قرار گرفته بود و قصدی برای تغییر آن نبود، ولی به اتفاق اعتماد و اعضای پروژه با نماینده شرکت لامس ملاقات کردیم تا از علت بالا بودن پیشنهاد آنها مطلع شویم. نماینده لامس بسیار ناراحت بود و گفت ما مشتاقانه خواهان برنده شدن در این مناقصه بودیم. ما باید به هر طریق برنده شویم چون حجم کارمان بسیار کم شده و در خطر ورشکستگی قرار داریم.
ما حاضریم پیشنهاد جدید ۵/۱۳ میلیون دلار زیر سطح هزینهای که متحمل میشویم ارائه کنیم. پرسیدم شما که شرکت باتجربه و معتبری هستید چطور پیشنهاد ۹۰ میلیون دلاری خود را به این حد تقلیل میدهید؟ گفت ما گول شرکت فلور را خوردیم که کار برآورد را به دست گرفته بود. برای خودشان سیوپنج میلیون دلار استفاده تعیین کردند. ما فکر کردیم پیمانکار اصلی هستیم باید بیشتر استفاده کنیم. ۴۰ میلیون دلار تعیین کردیم که با هزینه شد ۹۰ میلیون!!
کار تهیه طرح پروسه پالایشگاه بهزودی توسط شرکت فوستر ویلیر ایتالیا در شهر میلان شروع و گروه مهندسین ناظر پروژه، مرکب از دو نفر از شرکت ملی نفت و چهار نفر از شرکت کیپکو به سرپرستی مهندس بیوک فاخر با دستورالعمل نظارت بر کلیه مراحل طراحی به محل اعزام گردید. حدود دو ماه بعد در اوایل سال ۱۹۷۶ برای اولین جلسه پیگیری کار پیمانکار به اتفاق دکتر لی، انتخابی و اعتماد رییس پروژه از میلان بازدید نمودیم. فاخر گلهمند بود که پیمانکار از پذیرفتن نظرات آنان خودداری میکند و بیشتر در نظر دارد به جای انجام طراحی اختصاصی از طرحهای قبلی خود استفاده نماید و با تقاضای ما برای تهیه برآوردهای مختلف کامپیوتری برای تعیین شرایط و ظرفیتهای مطلوب خودداری میکند.
نتیجه هر دو این روشها که برای صرفهجویی در هزینه انجام میشود موجب میگردد که بهترین طرح مناسب برای پالایشگاه جدید حاصل شود. فاخر همچنین اظهار داشت که شرکت فوستر ویلیر مدعی است نظارتی که شرکت کیپکو میخواهد اعمال کند از حد معمول و رایج بیشتر است و آنها در این مورد با شرکت مهندسی اسنم پروگتی که مرکزش در همان شهر میلان قرار دارد و طرحهای متعدد برای شرکت ملی نفت اجرا کردهاند صحبت کرده و آنها میگویند گروه نظارتکننده بر پروژه فقط در موارد مسائل ایمنی و آتشنشانی اظهارنظر و دخالت میکردهاند، بنابراین ما نیز کار را به همان صورت اجرا میکنیم.
روز بعد در جلسه مشترکی با روسای شرکت پیمانکار که معاون کل امور اجرایی شرکت فوستر ویلیر آمریکا نیز در آن حضور داشت، مهندس فاخر همین مسائل را مطرح نمود.
روشی که در این قبیل جلسات دنبال میکردم به این صورت بود که مذاکرات در اختیار مسوولان اجرایی طرح بود و من معمولا برای تقویت امکانات و اهمیت همکارانی که مستقیم درگیر کار بودند تا وقتی مذاکرات جریان مطلوب را طی میکرد دخالتی نمیکردم و نتیجتا انتخابی و دکتر لی هم به همین صورت عمل میکردند و در عمل نشان داده میشد که حرف نمایندگان ما حرف هر سه شرکت است.
در جلسه، نمایندگان پیمانکار همان حرفهای گروه پروژه را تکرار کردند و این اختلاف نظر تمام روز ادامه یافت. در نزدیکی آخر وقت وارد مذاکرات شدم و تمام نظرات گروه پروژه را تایید و تذکر دادم:
به نظر میرسد برای اجرای کار در اینجا مساله داریم و چون اول کار است یا قرارداد را لغو میکنیم یا فوستر ویلیر آمریکا که برای انجام این پروژه مجهز است با شرایط مورد نظر گروه پروژه کار را در اختیار میگیرد. این پیشنهاد ناگهان حال رییس شرکت فوستر ویلیر ایتالیا را که مریض حال بود به هم زد و او از جلسه خارج شد.
شروع ساختمان پالایشگاه
در ششم ژانویه ۱۹۷۶ اولین کلنگ ساختمان پالایشگاه با انجام مراسم مخصوص در زمین پالایشگاه که در نزدیکی بندر اونسان در جنوب کره قرار داشت با شرکت نمایندگان شرکت ملی نفت و شرکت سانگ یانگ بر زمین زده شد و اقدامات اجرایی برای ساختمان پالایشگاه با هزینه پیشبینی شده ۱۸۰ میلیون دلار آغاز گردید.
همزمان با این اقدامات، شرکت فوستر ویلیر در آمریکا مشغول تهیه طرح پروسه پالایشگاه بود. مهمترین ویژگی این طرح انتخاب روش تصفیه و تولید روغن موتور بود.
در طی سالها روش تصفیه روغن موتور از آنچه در مورد پالایشگاه آبادان شرح داده شده است، تغییر نموده و کاربرد هیدروژن برای تصفیه فرآوردههای نفتی نقش مهمی برعهده گرفته بود. کاربرد هیدروژن اولین بار برای بهبود رنگ روغن به جای روش قدیمی تصفیه با خاک مخصوص بود.
ولی در سال ۱۹۷۵ هیدروژن علاوه بر کاربرد جهت بهبود رنگ، در تحت شرایط و با کاربرد کاتالیست مخصوص جانشین مرحله اول تصفیه، یعنی جدا کردن مواد زاید با حلال فرفورال نیز شده بود.
در این مورد سازمان مهندسی و تحقیقات شرکت نفت گالف چندین سال بود که با موفقیت لیسانس طراحی پروسه این قبیل کارخانجات را تامین میکرد و پیشرو این روش تصفیه شناخته میشد. ولی شرکتهای دیگری مانند شرکت تحقیقاتی آیافپی فرانسه که با سازمان تحقیقات شرکت ملی نفت همکاری نزدیک داشت،به تازگی لیسانس جدید برای این کار ابداع کرده بود؛ ولی هنوز جز در مرحله آزمایشی کاربرد صنعتی نداشت. علاوه بر اینکه پروسس شرکت گالف از نظر کاربرد بر روش آیافپی برتر بود، نفت خام اردشیر که قرار بود در پالایشگاه کره مصرف شود یک نفت خام جدید بود که قبلا در هیچ پالایشگاهی مورد استفاده قرار نگرفته بود و مصلحت نبود که نفت خام شناخته نشده با یک روش تصفیه جدید در یک پالایشگاه تازه مورد استفاده قرار گیرد.
بنابراین انتخاب ما روش تصفیه شرکت گالف بود، اما هنوز زمانی از این تصمیم ما نگذشته بود که انواع توصیهها برای دادن شانس به شرکت آیافپی مطرح میشد و بالاخره دکتراقبال مرا احضار کرد و مساله شرکت گالف و شرکت آیافپی را مطرح نمود.
جواب من همان مطالب فوق بود. دکتراقبال لحظهای فکر کرد و بعد علت احضارم را که تلفنهای سفیر فرانسه و رییس شرکت سیافپی یکی از اعضای کنسرسیوم بود، شرح داد و اضافه کرد با نظر شما موافقم، کار خودتان را دنبال کنید.
مشکلات همکاری
امور اجرایی طرح به خوبی پیشرفت میکرد؛ ولی به تدریج مانند هر طرح مشارکتی که دو شخصیت یا دو گروه مختلف با هم اختلاف سلیقه دارند و این اختلاف سلیقه در ابتدای کار طبیعی است و قراردادها، جلسات هیاتمدیره و سایر ضوابط همکاری برای حل و فصل همین مشکلات تهیه میشوند؛ ولی دو عامل مهم دیگر به مسائل معمول مشارکت در خارج از کشور اضافه میشدند.
اولی مساله ملیت است که مربوط به خصوصیات مختلف ملتهاست و دومی مساله تضاد منافع بخش خصوصی و بخش ملی میباشد که اختلاف سلیقه به وجود میآورند و حصول تفاهم را دشوار میکنند.
در پروژههای هندوستان و آفریقای جنوبی شرکتهای اصلی شریک، شرکت ملی نفت دولت هند و شرکت ساسول دولت آفریقای جنوبی بودند؛ ولی در کره جنوبی ما با یک شرکت کاملا خصوصی و نسبتا کوچک شریک شده بودیم.
بنابراین مسائل به مراتب از آن دو طرح بیشتر بود. علاوه بر همه این مسائل، در کره مانند سنگال با مساله زبان روبهرو بودیم.
هرچند زبان رسمی شرکت انگلیسی بود؛ ولی اکثرا کارکنان رده دوم شرکت کیپکو به آن آشنایی نداشتند و لذا مکالمات و برقرار نمودن ارتباطات برای کسب اطلاعات دست اول دشوار بود و ما تقریبا همیشه به اطلاعات دریافتی از کارکنان رده اول محدود میشدیم و آنها با وابستگی شدیدی که همه کرهایها به یکدیگر دارند، نظرات دکتر لی و اس. دبلیو. کیم را تکرار میکردند. با این بحث و جدلها به این نتیجه رسیده بودم که کرهایها و ژاپنیها که در خیلی امور مانند برادران دوقلو میباشند در مذاکرات اولیه مشارکت و همکاری پس از آن با یکدیگر اختلاف روش دارند. هرقدر ژاپنیها در مرحله اول؛ یعنی انجام مذاکرات و عقد قراردادها سختگیر و وقتگیر هستند در مرحله دوم یعنی اجرای قراردادها همکار، هماهنگ و بیدردسر میباشند. برعکس کرهایها در مرحله اول هماهنگ و سریع و در مرحله دوم تکرو، سختگیر و پردردسر بودند.
با این سوابق بهرغم روابط دوستانهای که با دکتر لی داشتم در دو سالی که از دیماه ۱۳۵۵ تا شهریورماه ۱۳۵۷ سرپرست پروژه کره و عضو هیاتمدیره شرکت کیپکو بودم، در تمام جلسات هیاتمدیره اختلاف سلیقه شدید وجود داشت و با صرف وقت و با کمک رییس شرکت سانگ یانگ و گاهی با عصبانیت و مذاکراتی که تا نیمهشب به طول میانجامید، برای تطبیق دادن مقررات شرکت کیپکو با اصول مورد تایید شرکت ملی نفت اقدام میشد.
در حل و فصل این مسائل این روش را پیش گرفته بودیم که تعداد کارشناسان اعزامی را افزایش دهیم و این کارشناسان تمام کوشش خود را برای نظارت کامل و اجرای همه مراحل کار به صورت مورد نظر شرکت ملی نفت به عمل آورند؛ ولی برای خراب نشدن محیط همکاری در صورتی که توافقی حاصل نشد یا نتیجه رضایتبخش نبود حل و فصل نهایی آن و هر نوع مناقشه را به من واگذار کنند.
برای پیگیری اجرای طرح کره هر سه ماه یک بار برای شرکت در جلسه هیاتمدیره از طریق تهران- هنگکنگ به سئول عزیمت و در کمتر از یک هفته مراجعت میکردم. علاوه بر آن در موارد ضروری دیگر، مهندس پارسا معاون امور که بعد به سمت رییس امور پروژههای خارج از کشور ارتقا یافت و از همه فعالیتهای سازمان کاملا اطلاع داشت.
ارسال نظر