دولتهای پس از مشروطه - دولت پنجاه و یکم
تکاپوی قوام
دولت دوم حکیمی در گیرودارها و فشارهای سیاسی نتوانست بیشتر از ۷۶ روز با بحرانها مواجه شود و سرانجام در بهمن ۱۳۲۴ استعفای خود و کابینهاش را به مجلس تقدیم کرد. از سوی دیگر، احمد قوام که از زمان استعفا در بهمن ۱۳۲۱ به ظاهر در انزوای سیاسی به سر میبرد از دامنه تلاشهایش برای بازگشت به قدرت کاسته نشده بود. او توانسته بود بیآنکه حامیان آمریکاییاش را آزردهخاطر کند، حسننظر و پشتیبانی فزاینده روسها و در نتیجه، حمایت حزب توده را جلب کند. او همچنین به تدریج توانسته بود در مجلس پشتوانهای قابل ملاحظه برای خود به دست بیاورد و فراکسیون جدید اصلاح به عنوان هسته مرکزی اکثریتی که میتوانست زمامداری مجدد او را ممکن کند نیز تشکیل شده بود.
این در شرایطی بود که با بینتیجه ماندن کلیه رهیافتها و تلاشها برای نزدیک شدن به روسها، قوام عملا تنها نامزد قابل اتکا برای زمامداری بود و رقبا و دشمنانش دیگر در شرایطی نبودند که مانع بازگشت او به قدرت شوند.
سرانجام پس از چند روز مذاکره میان نمایندگان مجلس و بهرغم تلاشهای دشمنان وی به رهبری هادی طاهری، احمد قوام توانست با ۵۲ رای از آرای ۱۰۴ نماینده حاضر و با اختلاف یک رای نسبت به موتمنالملک پیرنیا به عنوان نخستوزیر از سوی مجلس انتخاب و به محمدرضا پهلوی معرفی شود. او از روز هفتم بهمنماه مامور تشکیل کابینه شد و کابینه خود را در تاریخ ۲۱ بهمن ۱۳۲۴ به شرح زیر به مجلس شورای ملی معرفی کرد:
۱- احمد قوامالسلطنه، نخستوزیر و امور خارجه و وزیر کشور، ۲- مرتضی قلیخان بیات، وزیر دارایی، ۳- دکتر احمد متین دفتری، وزیر مشاور، ۴- سپهبد احمد امیراحمدی، وزیر راه، ۵- سرلشگر محمدحسین فیروز، وزیر راه، ۶- انوشیروان سپهبد، وزیر دادگستری، ۷- احمدعلی سپهر، وزیر پیشه و هنر و بازرگانی، ۸- محمدتقی بهار، وزیر فرهنگ، ۹- شمسالدین امیرعلایی، کفیل وزارت کشاورزی، ۱۰- دکتر منوچهر اقبال، وزیر بهداری، ۱۱- «سهامالدین» ذکاءالدوله غفاری، وزیر پست و تلگراف.
قوام در ابتدای کار خود با بحران امتناع روسها از تخلیه شمال ایران و استقرار رژیمهای مورد حمایت شوروی در آذربایجان و کردستان مواجه بود. او برای حل این بحران پس از تشکیل کابینه برای مذاکره با روسها به مسکو رفت که بینتیجه بود و در تاریخ ۱۹ اسفند به ایران بازگشت. از سوی دیگر روسها که با فشار شدید آمریکاییها و کوششهای هماهنگ انگلستان برای تشویق سازمان ملل برای ورود به این ماجرا روبهرو بودند، قوام را برای مذاکره و حصول توافق نسبت به هر سیاستمدار ایرانی دیگر ارجحتر میدانستند. به همین منظور به سادچکف سفیر جدید شوروی در ایران دستور داده شد که مذاکرات را از سر گیرد.
سرانجام در ۱۵ فروردین ۱۳۲۵ موافقتنامهای میان ایران و شوروی منعقد شد که طبق آنها روس میبایست تا اواخر اردیبهشت ایران را تخلیه کند و همچنین شرکت نفت مختلطی از دو کشور برای مدت ۵۰ سال با حق تمدید تشکیل شود. در پی این موافقتنامه مساله آذربایجان دیگر یک مساله ملی تلقی شد که برای قوام موفقیتی بزرگ محسوب میشد اما جنبه دیگر موافقتنامه شرکت نفت مشترک بود که قوام تصمیمگیری در مورد آن را به مجلس واگذار کرد.
قوام طی دوران زمامداریاش فرازونشیبهای زیادی را در رابطه با ارتباط با حزب توده طی کرد، اما آنچه بیش از طرح تقاضای نفت از جانب روسها مساله عمده دوره قوام به شمار میآمد، رویارویی او با دربار بود. از سوی دیگر جریان انتخابات و اعمال نفوذ حزب دموکرات یکی دیگر از عوامل مهمی بود که باعث شد قوام استعفای دولت را ۲۸ خردادماه ۱۳۲۶ اعلام کند اما مجددا مامور تشکیل کابینه شد که پس از به رسمیت یافتن مجلس یازدهم در تیرماه ۱۳۲۶ بنابه سنت پارلمانی، دولت قوام مستعفی شد. اما مجلس همچنان به قوام تمایل داشت و مجددا به او رای دادند و او نیز در مهرماه همان سال کابینه سوم خود را به مجلس معرفی کرد.
قوام در ۲۲ مهرماه همان سال بنابر اصرار و فشار مقامات شوروی مساله نفت را در مجلس مطرح کرد که مورد موافقت قرار نگرفت که این مساله به همراه عوامل دیگر کمکم موجبات نارضایتی نمایندگان مجلس را فراهم کرد. سرانجام مجلس، دولت قوام را استیضاح کرد که به درخواست قوام روز هجدهم آذرماه برای پاسخ به استیضاح تعیین شد که وی نتوانست نظر مجلس را جلب کند و دولت احمد قوام سقوط کرد.
ارسال نظر