ورشکستگی اقتصادی کمونیسم و کمک غرب

تمام کشورهایی که به دو بخش تقسیم شده‌اند قسمت آزاد آن مترقی و پیشرفته است. مردم آلمان غربی به میزان دو برابر از سکنه آلمان شرقی ثروتمندتر می‌باشند. چینی‌های آزاد از مردم چین کمونیست سه برابر غنی‌تر و متمکن‌تر هستند. تولیدات ایالات متحده آمریکا دو برابر اتحاد شوروی بوده و مجموعا جهان غرب چهار برابر بیش از بلوک کمونیست تولیدات دارد. کشور ژاپن با جمعیتی کمتر از نصف شوروی که عملا فاقد هرگونه منابع طبیعی می‌باشد از نظر میزان تولید در آستانه پشت‌سر گذاشتن همسایه خود یعنی اتحاد شوروی است.

ورشکستگی اقتصادی کمونیسم باعث شده است که برای کمک ملزم به روآوردن به غرب بشود. مدت‌ها است که شوروی‌ها مدعی موفقیت و کامیابی اقتصادی خود بوده، ولی عملا از سال‌های ۱۹۲۰ به این طرف از نظر اقتصادی وابسته به غرب بوده‌اند. بر اثر آشفتگی اقتصادی که یکی از نتایج انقلاب روسیه محسوب می‌شد، خود لنین هم مجبور شد از صاحبان صنایع غرب درخواست و دعوت کند که پاره‌ای از کارخانه‌ها و تاسیسات اقتصادی را در روسیه مستقر نمایند. این روش یعنی دست دراز کردن به جانب غرب نشانه و قدمی به طرف «همزیستی مسالمت‌آمیز» محسوب می‌شد، ولی حتی خود لنین این امر را به صورتی دیگر و برخلاف آن نشان داد. به این ترتیب که در یکی از گردهمایی‌های حزب کمونیست چنین اظهار نمود: «... اعطای امتیازات به معنای صلح و سازش با کاپیتالیسم‌ نمی‌باشد، بلکه وجهه و نوع دیگری از جنگ است.»- شرکت‌ها و موسسات غرب برای سهم بردن از طعمه و بهره‌برداری از بازاری که به نظرشان مناسب و پر از آینده و امید بوده دسته‌جمعی به طرف شوروی هجوم آوردند، به طوری که توانسته بودند بیش از ۳۰۰ امتیاز تحصیل کنند. در حوالی سال ۱۹۳۰ طبق یک تجزیه و تحلیل انجام شده تقریبا کلیه موسسات صنعتی که در اتحاد شوروی ایجاد و به مرحله اجرا درآمده بود از تکنولوژی غرب تحصیل شده و مایه گرفته بود. ولی به محض اینکه شوروی‌ها موفق شدند که سرمایه و تکنیک مورد نیاز خود را از غربی‌ها اخذ نمایند، شرکت‌های غربی را مجبور به ترک آن کشور کردند. در سال ۱۹۳۳ فقط یک صاحب‌امتیاز خارجی در شوروی مشغول به کار بود. در دوران کوتاه همزیستی و مشارکت اقتصادی مذکور معاضدت و همراهی ایالات متحده آمریکا در امر صنعتی کردن روسیه به قدری حائز اهمیت و چشمگیر بود که حتی خود استالین در سال ۱۹۴۴ تایید نمود که بیش از دو ثلث برنامه‌های بزرگ صنعتی کشور شوروی که به مرحله اجرا گذارده شده، مدیون کمک و مساعدت آمریکا بوده است.

کمک‌های آمریکا به شوروی در جریان جنگ جهانی دوم در چارچوب موافقت‌نامه «وام و اجاره» کمکی بالغ بر ۱۱میلیارد دلار شد.

پس از جنگ جهانی دوم تجدید ساختمان و دوباره‌سازی اتحاد شوروی تا حد زیادی مدیون مصادره و ضبط کارخانه‌های آلمان شکست‌خورده بود. تاسیسات و کارخانه‌های صنعتی آلمان به ارزشی معادل ده میلیارد دلار توسط شوروی‌ها پیاده شده و پس از حمل و انتقال به آن کشور مونتاژ و مجددا سوار شد. به عنوان مثال: تاسیساتی نظیر کارخانه کارل زایس (سازنده دستگاه‌های بصری بسیار دقیق) یا کارخانه‌های اتومبیل‌سازی اپل و کارخانه موشک‌سازی در نوردهوزن که بنا و اساس برنامه‌های ساختمان اسپوتینگ‌های اتحاد شوروی بود را می‌توان نام برد. استالین در حدود ۴۰درصد قدت‌های صنعتی آلمان ۱۹۴۳ را به شوروی منتقل کرد. همچنین شوروی‌ها گروه زیادی از دانشمندان و مخترعین آلمان را به شوروی انتقال دادند که از جمله ۶۰۰۰ نفر از دانشمندان و مهندسین را می‌توان نام برد که به همراه خانواده‌های آنان جمعا (۲۶۰۰۰ نفر) می‌شدند.- هرگاه بخواهیم منحصرا امکانات ظرفیت خود شوروی را به حساب بیاوریم باید گفت چیزی جز یک اقتصاد خواب و خیالی نیست.

در سال ۱۹۶۹ در پیام محرمانه‌ای که برژنف به کمیته مرکزی حزب کمونیست ارسال داشته، وضعیت صنعتی شوروی را بسیار ناامیدکننده توصیف کرده است. نفت که در حدود ۴۰درصد صادرات شوروی را تشکیل می‌داد، امروزه در حال تمام شدن است از طرفی با اینکه سیبری از نظر منابع طبیعی بسیار غنی است تاکنون قابل‌بهره‌برداری و دسترسی نبوده است. نرخ افزایش کارمزد تنزل داشته و بخش بزرگی از نیروی جوان که وارد بازار کار می‌شود، کارگران مسلمان آسیای مرکزی شوروی است که فاقد آموزش کافی هستند. این عوامل نشان می‌دهد روند ترقی و پیشرفت اقتصادی در آینده رو به کاهش خواهد بود.

در سیستم اقتصادی کمونیسم که به شدت متمرکز بوده و عوامل محرکه تولید در آن محدود است، قدرت ابتکار و ایجاد تکنیک‌ها و روش‌های نوآورانه جدید در مقایسه با آهنگ غرب ناچیز و بی‌مقدار است.