آرتورمیلسپو برای اداره مالیه ایران با موانع داخلی و خارجی مواجه شده بود... انگلیسی‌ها از مخالفان سرسخت این مدیر آمریکایی بودند... سفیر آمریکا در ایران روش‌های کارشکنی انگلیسی‌ها را توضیح داده‌اند... یکی از کارشکنی‌ها در اخذ وام از آمریکا برای ایران بود که با وجود موافقت ۵۰ نماینده مجلس، روز بعد یک اصلاحیه به مجلس می‌آید و شرایط را ناممکن می‌کند... در ماه ژوییه ۱۹۲۳- که هنوز شش ماه بیشتر از ورود هیات آمریکایی به ایران نگذشته بود- جوزف کورنفلد، وزیر مختار آمریکا، بالحنی اینچنین بدبینانه گزارش می‌دهد: «متاسفانه، هر توصیه‌ای برای اصلاح همه‌جانبه مالیه‌های ایران با مخالفت قاطع مواجه می‌شود.» چند روز بعد، کورنفلد، بار دیگر ناخشنودی‌اش را از دست انگلیسی‌ها ابراز کرد: «روابط میلسپو با نمایندگان خارجی دوستانه است. انگلیسی‌ها به ویژه ارادت زیادی نشان می‌دهند، ولی مسلما به ضرر هیات. انگلیسی‌ها قصد و غرض شومی دارند.

حالا که نتوانسته‌اند از آمدن هیات جلوگیری کنند، دست به کار شده‌اند تا از آنها به نفع خود استفاده کنند و در عین حال نابودشان کنند. متاسفانه دارند موفق می‌شوند. دولت ایران تمایلی ندارد بی‌چون و چرا توصیه‌های میلسپو را اجرا کند. اخیرا [میلسپو] در حضور وزرای کابینه بر اخذ مالیات تریاک در اصفهان پافشاری کرد که مشیرالدوله، رییس‌الوزرا، در پاسخ گفت، این یک مساله سیاسی و خارج از صلاحیت او است.» علاوه بر این، انگلیسی‌ها علنا مستشاران آمریکایی را تهدید می‌کردند که همان رفتاری را با میلسپو خواهند داشت که با شوستر داشتند. البته کورنفلد هم بدون فوت وقت این مساله را به اطلاع وزارت امور خارجه آمریکا رساند: «انگلیسی‌ها فقط تا زمانی از مستشاران [آمریکایی] حمایت می‌کنند که به نفع‌شان باشد. در گزارش شماره ۲۰۵ سفارت که برایتان ارسال شده است گفت‌وگوی دبیر سفارت بریتانیا و یک کارشناس آمریکایی شهرداری را می‌خوانید؛ که دبیر سفارت در جواب پافشاری کارشناس شهرداری بر عدم معافیت انگلیسی‌ها یا هر تبعه خارجی دیگر از عوارض جاده‌ای می‌گوید، اگر هیات [آمریکایی] نگرش خود را نسبت به انگلیسی‌ها تغییر ندهد، آنها هم مجبور خواهند شد همان رفتاری را بکنند که با شوستر کردند. کاردار بلژیک به دبیر سفارت آمریکا گفت که معاون بانک شاهنشاهی ایران به‌طور محرمانه به او گفته است، اگر هیاتی از ایران برای اخذ وام به لندن بیاید، اولین خواست [انگلیسی‌ها] اخراج مستشاران آمریکایی خواهد بود.»

برنارد گوتلیب، کنسول آمریکا در تهران، شیوه کارشکنی انگلیسی‌ها را در گزارش خود شرح داده است. او می‌نویسد: «در ۲۱ ژوئن ۱۹۲۳، مجلس با تصویب لایحه‌ای به دکتر میلسپو اختیار داد که مبلغ ۵ میلیون دلار از بانک‌های آمریکایی برای دولت ایران وام بگیرد. از ۷۳ نماینده مجلس ۵۰ نفر به این لایحه رای مثبت دادند. با وجود این، فردای همان روز، اصلاحیه زیر در مجلس به تصویب رسید: «بازپرداخت مبلغ ۵ میلیون دلاری که در ماده ۱ ذکر شده است (به‌علاوه بهره آن) از محل درآمدهای کشور به استثنای درآمدهای حاصل از شرکت نفت انگلیس و ایران صورت خواهد گرفت.» بدین ترتیب، بریتانیا عملا اخذ وام از آمریکا را وتو کرده بود.» گوتلیب می‌گوید: «بعید است هیچ موسسه مالی آمریکایی وامی به این بزرگی را بدون ضمانت نفتی به کشوری بدهد.»

کارشکنی انگلیسی‌ها در مساله وام باعث اظهارنظرهای خشمگینانه‌ای درباره سیاست بریتانیا در ایران شد: «به این ترتیب، مطمئن‌ترین ضمانتی که ایران برای وامش دارد بلااستفاده می‌ماند. ظاهرا شکی نیست که حق‌الامتیازهای نفت را برای ضمانت وام ۱۰ میلیون دلاری که قرار است بعد از اعطای امتیاز نفت شمال به ایران پرداخت شود، کنار گذاشته‌اند.» قرار بود انگلیس این وام ۱۰ میلیون دلاری را در عوض کسب امتیاز نفت پنج استان شمالی ایران به دولت بدهد. گوتلیب اعطای وام ۵ میلیون دلاری را بدون ضمانت درآمدهای نفتی صلاح نمی‌دانست و در گزارش خود افزود: «فکر نمی‌کنم ثبات سیاسی ایران طوری باشد که بشود این سرمایه‌گذاری را توجیه کرد. از خاتمه کار مجلس قبلی تا تشکیل مجلس فعلی چهار سال طول کشید، و هیچ تضمینی نیست که چنین اتفاقی برای مجلس بعدی هم نیفتد. مهار دولت عملا در دست یک نفر است، یعنی وزیر جنگ؛ وزرای کابینه روز به روز عوض می‌شوند، و کافی است فشار ناشی از اوضاع فقط قدری بیشتر شود تا دولت را هم اسما و هم رسما به یک دولت دیکتاتوری تبدیل کند.» خیلی پیش‌تر در ژوییه ۱۹۲۳ و چندین ماه پیش از انتصاب رضاخان در پست ریاست کابینه در اکتبر ۱۹۲۳، برای گوتلیب و دیگران کاملا روشن بود که ایران به کجا می‌رود.

دسیسه‌چینی انگلیسی‌ها علیه مستشاران آمریکایی علاوه بر حملات لفظی در روزنامه‌های تحت حمایت بریتانیا، شامل خصومت و کارشکنی وزرایی نظیر مدیرالملک که یکی از عوامل آشنای انگلیس بود هم می‌شد. حملات روزنامه‌ها بی‌وقفه ادامه داشت. در ماه ژوئن ۱۹۲۴، در همان چند روزنامه‌ای که از طرف رضاخان اجازه کار داشتند، مجموعه مقالاتی به چاپ رسید که در آنها شدیدا به میلسپو و مستشاران آمریکایی حمله شده بود. از آنجا که روزنامه‌ها با اجازه رضاخان، و وفق مراد انگلیسی‌ها مطلب می‌نوشتند، بر کسی پوشیده نبود که منبع این حملات کجا است.