جلال آل احمد و بلبشوی کتاب‌های درسی

اسفندیار معتمدی

نهاد دولت در ایران از زمانی که تمرکز اداری در هر منطقه‌ای ممکن بود به سرعت امور گوناگون را به مثابه امتیاز در انحصار خویش درآورد. آموزش عمومی در سطوح گوناگون و تالیف کتاب‌های درسی از جمله این مسائل بودند که شرح آن را می‌خوانید:

آزادی تالیف کتاب‌های درسی

در شهریور ‌١٣٢٠، نیروهای متفقین به ایران وارد شدند و آثار شوم جنگ دوم جهانی در‌ایران ظاهر شد. بهای کالاها و خدمات در کشور افزایش و درآمد دولت کاهش یافت. چاپ و توزیع کتاب‌های درسی هم با اشکالات فراوان روبه‌رو شد و اصولا‌ تصدی امور بازرگانی به وسیله دولت مورد شک قرار گرفت و بسیاری از کارها که به وسیله دولت اداره می‌شد به بخش خصوصی منتقل شد. آزادی تالیف کتاب‌های درسی هم بحث گرم روز شد و آنان که منافعی در‌این راه برای خود متصور بودند به پاخاستند و از رقابت علمی‌و آزادی چاپ و تالیف سخن گفتند و دلایلی بر تایید نظر خود اعلام نمودند.

وزارت فرهنگ نیز که در فکر کاهش مسوولیت خود بود، تالیف و تهیه کتاب درسی را آزاد اعلام کرد.

آزادی تالیف گرچه بسیاری از افراد را به تحقیق و نوشتن تشویق کرد ولیکن چون راهنمایی و نظارت دقیقی به دنبال نداشت با خود نابسامانی‌های فراوان به همراه آورد و نتایج مطلوب حاصل نشد. برخی از مشکلات چنین بود:

١. به کار بردن اصطلاحات متفاوت به وسیله مولفین در انواع کتاب‌های یک ماده درسی.

٢. نابرابری کیفیت و کمیت کتاب‌هایی که در کلاس‌های مختلف برای یک ماده درسی تدریس می‌شد.

٣. گران بودن بهای کتاب‌های درسی با توجه به بالا بودن تیراژ آنها.

٤. عوض شدن کتاب درسی با جابه‌جا شدن معلمان به طوری که گزارش‌هایی به بازرسی رسیده بود که در یک شهر دانش‌آموزان در یک سال هفت بار کتاب عوض کرده‌اند.

٥. زیان‌های ناشران و کتاب فروشان از تعویض و تغییر کتاب‌ها و راکد ماندن سرمایه آنها.

٦. دسته‌بندی‌های فرهنگی و تشکیل گروه‌هایی برای اعمال قدرت در فرهنگ کشور.

٧. نرسیدن به موقع کتاب و ‌ایجاد بازار سیاه و بی‌دقتی در چاپ و اغلب اعمال مسائل سیاسی در آموزش‌وپرورش.

در مدت نزدیک بیست سال کتاب‌های درسی آزاد شد به امید آنکه رقابت آزاد باعث اعتلای کتاب‌های درسی شود ولیکن نتیجه مطلوب حاصل نشد و انتقاداتی از هر طرف، کتاب‌های درسی در ‌ایران ملعبه دست عده‌ای ناشر سوداگر و مولف بی‌دقت و وزارت فرهنگ بی‌تصمیم است.

مرحوم جلال آل‌احمد مقاله «بلبشوی کتاب‌های درسی» را در همین مورد نوشت. با وجود آنکه در سال ١٣٣٥ شورای عالی فرهنگ اساسنامه‌ای راجع به کتاب‌های درسی دبیرستان‌ها و موضوع چاپ و توزیع و بهای آنها تصویب کرد و کمیسیون‌هایی برای حصول صحت مطالب‌، هماهنگی با برنامه‌ها‌، رعایت نظم منطقی‌، هماهنگی اطمینان از تشکیل داد باز هم نتیجه «اصطلاحات و سادگی و روانی عبارات و ملاحظات‌تربیتی نبخشید و گره از کار نگشود. به ناچار وزارت فرهنگ تالیف و نشر کتاب را دوباره خود بر عهده گرفت و به کار پرداخت. ابوالقاسم پورحسینی در این خصوص می‌نویسد:

در سال ١٣٢٥ تا مرداد ١٣٣٢ انتشار کتاب‌های درسی آزاد شده بود و وزارت معارف [فرهنگ] با تعیین برنامه چاپ کتاب‌های درسی را آزاد گذاشته بود.

دبیران گروه گروه و دسته دسته جمع شده بودند و کتاب درسی می‌نوشتند و به وسیله بعضی از ناشران‌، کتاب‌های خود را به فروش می‌رساندند.

قیمت کتاب‌ها دلخواه ناشر بود و تبلیغات کتب دبیرستانی هم رواج داشت. بازار رشوه و غیره هم گویا رواج داشت. هر کسی می‌توانست با اعمال نفوذ و توصیه از اولیای معارف سفارش‌نامه‌ای بگیرد.

روزی محمد رمضانی[صاحب انتشاراتی کلاله خاور]‌، دست پرویز [شهریاری] را گرفت و برد توی پستو و گفت:

می‌دانم علی الظاهر آزاده‌ای و مبارزه سیاسی هم می‌کنی و با فساد و دزدی و احتکار هم مخالفی. بیا یک کار بکنیم! تو بیا هفت کتاب ریاضی برای دوره اول دبیرستان بنویس و من هم آنها را چاپ می‌کنم و با کمترین قیمت می‌فروشم و از این کتاب‌فروشی‌ها و طمع کاری و تعدی بعضی افراد به بچه‌ها جلوگیری می‌کنیم. نه تو پول تالیف بگیر‌، نه من پول اضافه.

یک دستگاه چاپ دستی هم داشت که خودش با آن کار می‌کرد و همه زحمت چاپ و انتشار را خود بر عهده داشت. خودش پول کاغذ و مرکب را حساب کرد و قیمت کتاب‌ها هر کدام ١٠ ریال گذاشته شد.

و بازار را شکست و کتاب‌ها را گرفت و مردم خیلی راضی شدند و شهرتی برای او و پرویز به دست آمد. کلاله خاور شهرت یافت و پس از چندی کار بالا گرفت و خدمتی جانانه با مساعدت آن مرد بزرگ انجام شد.

تاسیس سازمان کتاب‌های درسی‌ایران

دکتر پرویز ناتل خانلری وزیر فرهنگ در آن دوران در این خصوص گفته بود:

وضع کتاب‌های درسی ‌ایران در سال‌های اخیر از نظر ابتذال محتویات و تنوع بی حد و حصر و گرانی آنها و زدوبندها و سوءاستفاده‌هایی که در کارها بود به جایی رسید که می‌بایست تصمیمات قاطعی به نفع مردم گرفته شود و آن فساد و هرج‌و‌مرج پایان یابد.