نگاه- تاریخچه مختصر تحزب در ایران-۲
قانون اساسی مشروطه و احزاب
پیروزی مشروطهخواهان در ایران مناسبات سیاسی را دگرگون و پدیدههای مدرن را به شهروندان ایرانی شناساند. یکی از این پدیدههای مدرن تشکیل حزب برای مبارزه سیاسی بود. قانون اساسی تدوین شده پس از مشروطه در مواد گوناگون خود این اجازه را میداد. مجلس قانونگذاری محل برخورد نیروهای حزبی شده بود و ...
بالاخره با نیابت سلطنت ناصرالملک این وضع خاتمه پیدا کرد و هیاتی به نام هیات مؤتلفه از اعتدالیون و سایر احزاب به استثنای دموکراتها تشکیل شد تا از سپهدار حمایت کند. این تدبیر تا مدتی کارساز افتاد و سپهدار توانست مجلس را تحت کنترل آورد.
در قانون اساسی مشروطیت و متمم آن مطلبی درباره احزاب و امکان تشکیل آنها نیامده است. فقط در اصل ۲۱ متمم به مساله اجتماعات اشاره شده که ممکن است آن را بر جواز تشکیل احزاب تعبیر نمود. اصل ۲۱ میگوید: «انجمنها و اجتماعاتی که مولد فتنه دینی و دنیوی و محل نظم نباشند، در تمام مملکت آزاد است، ولی مجتمعین با خود اسلحه نباید داشته باشند و ترتیباتی را که قانون در این خصوص مقرر میکند، باید متابعت نمایند. اجتماعات در شوارع و میدانهای عمومی همه باید تابع قوانین نظمیه باشند.»
اما تدوینکنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی، در سال ۱۳۵۸، با ملاحظاتی که از هفتاد سال دوران مشروطیت درخصوص حزبسازی و تشکلهای نظیر آن داشتند، اصل ۲۶ قانون اساسی را به این موضوع اختصاص دادهاند. «احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند؛ مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند، هیچ کس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.» به این ترتیب قانون اساسی جمهوری اسلامی، برخلاف قانون اساسی مشروطیت، به امکان تشکیل حزب با شرایطی تصریح نموده و آنچه در اصل ۲۱ متمم قانون اساسی مشروطیت در مورد اجتماعات آمده بود، در اصل ۲۷ آورده است که میگوید: «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل مبانی اسلامی نباشد آزاد است.»
نمودار قدرت و اعتبار احزاب بیشتر در مجالس مقننه مشهود است. اساسا تعدادی احزاب تشکیل میشوند تا آرای مردم را به سوی کاندیدای خود جلب نمایند. اگر به تاریخ تاسیس احزاب مراجعه شود، اغلب نزدیک به زمان انتخابات مجلس است. مورخان در بررسیهایی که راجع به احزاب، به ویژه در ادوار قانونگذاری پس از مشروطیت انجام دادهاند، بیشتر متوجه مجلس شدهاند.
روس و انگلیس، دو رقیب دیرین، در سال ۱۹۰۷.م و در آغاز مشروطیت به یکباره درباره ایران به توافق دست یافتند. قرارداد ۱۹۰۷ و ایرانی مستقل، آزاد و قدرتمند که در آن ملت سرنوشت خود را به دست بگیرد نه خواست روسیه تزاری بود و نه خواست انگلیس. به همین جهت بود که به جای رقابت به توافق دست یافتند، تا هر یک برای خود منطقه نفوذی داشته باشد. این توافق و قرارداد مدتی وضع ایران را دگرگون ساخت؛ مشروطه نوپا را تضعیف کرد و استقلال ایران را بهشدت به خطر انداخت. آغاز جنگ جهانی اول و فعالیتهای سیاسی آلمان در ایران سبب تجدید رونق احزاب سیاسی و مجلس شد، اما در نتیجه حرکت روسها به سوی تهران مجلس سوم تعطیل شد و بار دیگر کشور با دو قدرت قدیمی متخاصم مواجه گردید. با این حال ادامه جنگ جهانی اول و سپس انقلاب بلشویکی روسیه اجازه نداد که این دو قدرت از موقعیتی که در ایران پیش آمده بود کاملا بهرهمند گردند. بعضی از مسائل سیاسی دوره سوم و مباحث مربوط به احزاب، همانهایی بود که با مشروطه آغاز شد و در مجلس دوم توسعه یافت: مانند از بین بردن تمرکز قدرت، ضعف مالی دولت، بروز اغتشاشات گسترده، بسط مداخله دو دولت روس و انگلیس، پیدایش احزاب سیاسی، آزادی مطبوعات و جایگاه افکار عمومی. از جمله مسائل دیگر این دوره باید از درگیریهای ایدئولوژیکی، رشد ناسیونالیسم لیبرال، غربگرایی، سوسیالیسم و تجددخواهی و درگیریهای گسترده با روحانیت و متفکران مذهبی یاد کرد که میتوان احزاب سیاسی این زمان را با توجه به نگاهی که به این مسائل دارند، شناسایی نمود.
مذاکرات مجلس بهترین و مهمترین منبعی است که فعالیتهای احزاب سیاسی این دوره و بالاخص مواضع حزبی نمایندگان آنها را روشن میکند، مثلا ماهیت هیات علمیه را که اغلب منابع ما درباره آن سکوت کردهاند از طریق بررسی مذاکرات مجلس و مناقشات نمایندگان میتوان دریافت. روزنامهها هم از جمله منابع مهم برای شناخت احزاب گذشتهاند. در آن دورهها هرگاه مجلس گشوده و فعال بود، روزنامهها آزادی بیشتری داشتند. پس از انحلال مجلس سوم، سانسور داخلی مانع از پخش بسیاری از اخبار درباره دو دولت روس و انگلیس و همچنین احزاب شد. روزنامه نوبهار، ارگان حزب دموکرات، به مدیریت ملکالشعرای بهار اخبار احزاب و بهویژه حزب دموکرات را منعکس میساخت. مقالات این روزنامه گاه جنجالبرانگیز و تند و به طور سربسته ضد مذهب بود. بهار خود از اعضای فعال حزب بهشمار میرفت و اطلاعاتی که در روزنامه او در مورد این حزب آمده بسیار مفید است.
از آنجا که اغلب اوقات، روزنامهها در مورد احزاب با هم مجادله میکنند مطالعه جدال حزبی آنها بهترین راه تحقیق در مورد احزاب آن زمان میباشد. معمولا احزاب روزنامهای خاص خود داشتند. احزاب سیاسی در مجلس دوم ظاهر شدند، ولی رشد آنها مربوط به مجلس سوم است. طبق اصل ۳۲ متمم قانون اساسی، وکلا به محض قبول شغل دولتی باید از وکالت استعفا بدهند؛ بنابراین هیچ دولتی منتخب واقعی حزب نبود و مجلس و احزاب از کابینه جدا بودند. در واقع احزاب به دلیل ضعف قدرت سیاسی و سازمانی در تشکیل دولت سهمی نداشتند. پشتیبانی احزاب از کابینهها چندان مؤثر نبود؛ چنان که یک بار دولت مشیرالدوله با حمایت احزاب انتخاب گردید، اما روسها دو ماه بعد او را به استعفا وادار کردند. رجال سیاسی که به کابینه وارد میشدند عضو هیچ حزبی نبودند.
ضعف احزاب ناشی از آن بود که اعضای ثابت چندانی نداشتند و مردم هم به گونه جدی از آنها حمایت نمیکردند. انتخابات اغلب پایه حزبی نداشت و مردم به اشخاص خاصی رای میدادند.
ارسال نظر