تاریخ جهان - شورش بورژوازی درشیلی - ۶
هراس کارخانهداران و نیرومندی دولت
طرفداران آلنده در دولت و در بیرون از دولت همه نیروی فکری و مادی خود را برای سرکوب صاحبان کارخانهها به کار میگرفتند.کارگرانی که از این ناحیه تشجیع و تشویق میشدند در عمل دشمنی با صاحبان سرمایه را گسترش داده و مهندسان و مدیران را نیز از ورود به کارخانهها منع کرده و با آنها مبارزه میکردند.
اعتصاب کارگران شیلی
طرفداران آلنده در دولت و در بیرون از دولت همه نیروی فکری و مادی خود را برای سرکوب صاحبان کارخانهها به کار میگرفتند.کارگرانی که از این ناحیه تشجیع و تشویق میشدند در عمل دشمنی با صاحبان سرمایه را گسترش داده و مهندسان و مدیران را نیز از ورود به کارخانهها منع کرده و با آنها مبارزه میکردند. شاید چنین برخوردهای تند از علل قدرت گرفتن پینوشه شد. گابریل اسمیرنو رویدادهای کارگری را به صورت جزئی در کتاب «انقلاب خلع سلاحشده شیلی» توضیح داده است که میخوانید.
نمونهای که میتوان درباره چگونگی گسترش عمل کارگران به تمام شهرها ذکر کرد رویدادی بود که در بخش صنعتی کنسپسیون واقع در جنوب کشور اتفاق افتاد:
«کارگران کارخانه ذوب فلز سریلوس Cerrillos روز گذشته به اشتغال تاسیسات مجتمع صنعتی تالکاهانو Talcahuano با مطالبه امر انتقال این موسسه به بخش تولید اجتماعی ادامه دادند. در این حرکت ۱۴۰ نفر از کارگران و کارکنان موسسه که از ورود روسا و مهندسین به کارخانه جلوگیری میکردند، شرکت داشتند. این کارخانه ساختمانهای فلزی، تانکر آب و قطعات فولادی تولید میکند. گزارشات رسیده حاکی است که در حال حاضر هیچگونه اختلافات کارگری، اقتصادی یا اجتماعی به منظور توجیه اشغال کارخانه وجود ندارد به نظر میرسد این حرکت به عنوان عکسالعمل کارگران در رابطه با اوضاع جاری کشور علیه موسسه انجام گرفته باشد. در این گزارشها همچنین آمده است که کارخانه ذوب فلز سریلوس جزو ۹۱ موسسهای که در لیست واحدهای صنعتی دولتی شده قرار دارند، نمیباشد. روز گذشته مدیر کارخانه به همراه وکیل خود ف. سانجر F.Saneger در شعبه اول دادگاه تالکاهانو حضور یافت و علیه وضع پیش آمده شکایتی تنظیم کرد.
در اینجا عوامل عمدهای به چشم میخورند. اتفاق نظر کارگران، تقاضای آنها دائر بر انتقال موسسه به بخش تولید اجتماعی بدون توجه به این حقیقت که این یک موسسه اقتصادی متوسط بود، انگیزه آنها که نه ناشی از اختلافات مخصوصی، بلکه عکسالعملی در قبال عمل کارفرمایان بود و بالاخره ضعف مفرطکارفرمایان که هیچ راه دیگری به جز «طرح شکایات علیه وضع پیش آمده» در دادگاه نیافتند. دولت در این موقع قدرت قابل ملاحظهای کسب کرد و بورژوازی هراسان شد: آنها روز به روز کارخانه از دست میدادند و همراه با آن قدرت اقتصادی خود را، نفوذ دموکرات مسیحیها در کارگران و آلونکنشینها رنگ میباخت و هدف اعلام شده آنها در فلج کردن کشور کار به جایی نبرد. دولت با مطالبه رسمی کامیونها از کامیونداران و با کمک اعضای احزاب چپ سیستم حمل و نقل را به راه انداخت.
کمیتههای عرضه و قیمت، مغازهداران را وادار به بازگشایی مغازهها جهت رفع احتیاجات مردم میکردند. کارگران و کارمندان بر سر کارهایشان حاضر میشدند تا توزیع و فروش کالاها را زیرنظر بگیرند. دقیقا به خاطر جواب قدرتمند تودهها بود که اعتصاب کارفرمایان در برانگیختن دخالت ارتش با شکست مواجه شد. آنها مجبور بودند نه تنها با دولت که با یک قدرت در حال تشکیل خارج از نهادههای قانونی و لذا خطرناکتر به حال منافع آنها، روبهرو شوند. آلنده به مردم گفت که اعتصاب کارفرمایان ۱۰۰ میلیون دلار برای آنها هزینه دربرداشت. بخش اعظم این هزینه شامل کالاهای فاسدشدنی نفروخته میشد، بنابراین تجار کوچک شروع به عکسالعمل نشان دادن علیه مسببین سهلانگاری زیان وارده به تجارت کوچکشان، نمودند. بورژوازی تضعیف روزبهروز پایگاه اجتماعی خود را به چشم میدید و در اواخر اکتبر تقریبا کلیه بخشهای این طبقه در پی پایان دادن به اعتصاب و رسیدن تفاهم با دولت بودند.شورش شکست خورده بود. مناسبات بین طبقاتی جدیدی از نیروها ظهور کرده بود که سه شق کیفیتا متفاوت و متنوع را در مقابل دولت قرار داد. اولین شق رشد دادن قدرت خلق با یک چشمانداز کوتاه مدت مبتنی بر تکمیل نابودی نهادهای بورژوائی و ایجاد قوانین نوین انقلابی بود. دومین شق تعمیق قانونیت موجود بر اساس توافق بین پرولتاریا و دیگر اقشار و طبقات اجتماعی و برکناری کامل بورژوازی متوسط و بزرگ بود. شق سوم صحه گذاشتن دوباره بر الگویی که تاکنون دنبال شده و مبتنی بر اتحاد با «طبقات متوسط» و سرسپردگی به نظم اجتماعی حقوقی و سیاسی موجود بود.
هرگز در تاریخ شیلی نظام سرمایهداری و نهادهای آن این چنین ضعیف، متزلزل و رو به افول نشده بود. کنگره، دادگاهها و دفتر بررسی و مشاوره دست به دست صنف کارفرمایان در یک طرح ضدقانون اساسی شرکت کردند تا یک اتوریته حکومتی دیگر را سرنگون سازند. این نقشه با شکست مواجه شد و آن نهادها به صورتی عریان و زشت به عنوان متحدان یک طبقه شکست خورده و در اقلیت درمقابل خلق قرار گرفتند. حتی مهمتر از این نطفههای یک آلترناتیو قدرت اکنون به وجود آمده بود و کمیتههای مناطق صنعتی (کردونها)، شوراهای دهقانی و فرماندهیهای محلات نشان داده بودند که قادرند بخشهای وسیعی از مردم را برای اداره عمومی و حفظ گردش کار جامعه خارج از ساخت حکومت، سازماندهی کنند.
ارسال نظر