تاریخ نفت - خاطرات ایدن - ۱۶
انگلستان رسما عضو پیمان بغداد شد
آنتوان ایدن، وزیر امور خارجه بریتانیا پس از سقوط دولت مصدق در تلاش بود تا با سفرهای خارجی خود به عراق، ترکیه و هند دستاوردهای جدیدی را برای دولت متبوعش به دست آورد.
جواهرلعلنهرو
آنتوان ایدن، وزیر امور خارجه بریتانیا پس از سقوط دولت مصدق در تلاش بود تا با سفرهای خارجی خود به عراق، ترکیه و هند دستاوردهای جدیدی را برای دولت متبوعش به دست آورد. وی در نهایت موفق شد تا مجلس انگلستان را متقاعد کند که انگلستان رسما عضو پیمان بغداد شود و به دنبال آن نیز پاکستان و ایران نیز به این پیمان پیوستند. بخش دیگری از خاطرات ایدن را در شماره امروز منتشر میشود.
این، دومین باری بود که در عمر خود به دهلی سفر میکردم در سفر پیشین، در خانه نایبالسلطنه مهمان آقای «راجاگو پالاچاریا» بودم. به خاطر آوردم که چطور نزدیک بود جانشین «لردلین لیتگو»، یعنی نایبالسلطنه هندوستان بشوم و آن وقتی بود که در ۱۹۴۳ آقای چرچیل از من تقاضا کرد که این مقام را به عهده گیرم.
وقتی در دهلی بودیم، پارلمان هند مفتوح بود و آقای نهرو از من دعوت کرد که برای اعضای هر دو مجلس نطقی ایراد کنم، همچنانکه قبلا نیز یک بار دیگر این کار را کرده بودم. این بار، با مقدمه زیبایی که آقای «رادها کریشنان» معاون رییسجمهور هند بیان کرد، این وظیفه مشکلتر شد. انگلیسیهایی که میتوانستند در میدان بلاغت با او برابری کنند، انگشت شمار بودند. مسلما، من نمیتوانستم با او رقابت کنم و بیشتر خود را چون پسربچه کوچکی میدیدم که در شخمزاری، پس از آنکه خرگوش جوانی با گامهای تند چالاک خود از آن گذشته است، افتان و خیزان راه بپیماید.
در آن وقت، چند انتخابات فرعی (نامی که بر آن باید گذاشت) در یکی از استانهای هند صورت میگرفت. گزارشهای مخبر فراکسیون حزبی و اظهارنظرهای اعضای پارلمان شباهت بسیاری به عادات و رسوم و تجارت پارلمانی خود ما داشت.
به عقیده من، در میان تمام آزمایشهایی که از آغاز تاریخ درباره حکمرانی و طرز حکومت صورت پذیرفته است، اقدام خطیر هند به تاسیس حکومت پارلمانی از همه شورانگیزتر است. یک شبه قاره پهناور، میکوشد سیستم دموکراسی آزاد را که در طی قرون، اندکاندک در این جزیره کوچک (انگلیس) تکامل یافته است، در مورد دهها و صدها میلیون ساکنان خود به کار برد. این کوششی شجاعانه است و تا اینجا بسیار پیروزمندانه پیش رفته است. اقدام خطیر هند، تقلید بیرنگی از آنچه ما در انگلستان کردهایم، نیست. بلکه کاری عالی و عظیم و جدید است. این کار، به مقیاسی صورت گرفته است که ما هرگز به خواب نمیدیدیم. اگر این کوشش به پیروزی انجامد، بیگفتوگو، آثار و نتایج آن در آسیا بیشمار خواهد بود.
نتیجه آن هر چه باشد، باید از کسانی که دست به این کوشش و تلاش زدهاند تجلیل کنیم.
در آخرین مرحله بازگشت به وطن، یک شب در بغداد توقف کردم. از گفتوگو با نخستوزیر (نوری سعید) دریافتم که نقشههای مربوط به انعقاد یک قرارداد دفاعی جدید بین ما (انگلیس و عراق) و الحاق ما به پیمان بغداد، پیشرفت خوبی کرده است. زوجه من و من، آن شب با ملک فیصل شام خوردیم، ولیعهد (عبدالاله) و نخستوزیر نیز حضور داشتند. شب در محیط دوستانهای گذشت و پس از آن درباره یک طرح ابتدایی که نخستوزیر برای قرارداد جدید (انگلیس و عراق) تهیه کرده بود، اندکی سخن گفتیم. دیدم که فقط در مورد جزئیات با هم اختلاف نظر داریم. آن شب سر میز شام، مقداری گل گندم بود. آگاه بودم که ملک فیصل از سالهایی که در دبیرستان «هارو» گذرانیده، لذت برده است و از او پرسیدم که آیا این گلها، آن سالها را به یاد شما میآورد. او در حالی که لبخند میزد یکی از گلها را به من داد و از من خواهش کرد که آن را برای یکی دیگر از شاگردان قدیمی دبیرستان هارو، سروینستون چرچیل، به انگلستان ببرم. مسوولیت خود را چنانکه باید و شاید، انجام دادم.
وقتی وارد لندن شدم، گزارش خود را تقدیم همکارانم کردم و آنها موافقت کردند که ما باید قرارداد دفاعی را براساس موادی که من پیشنهاد کرده بودم، با عراق منعقد کنیم و به پیمان بغداد ملحق شویم. روز سیام مارس، مجلس عامه را از تصمیم خودمان آگاه کردم و گفتم:«هدف ما این بوده است که با عراق اتحاد و همکاری جدیدی ایجاد کنیم، تا مناسبات ما را با روابطی که هماکنون میان ما و ترکیه و اعضای دیگر «ناتو وجود دارد هماهنگ سازد. قراردادی که اینک درباره آن با دولت عراق توافق کردهایم، این هدف را در بر دارد. این قرارداد، بر مفهوم همکاری که میان یاران همتراز وجود دارد، استوار است و این منظوری است که به طور کلی در روابط خود با کشورهای شرق میانه داشتهایم.»آقای موریسون (رهبر نمایندگان حزب کارگر در مجلس عامه انگلیس) این قرارداد را یک کار بزرگ که اهمیت فراوان دارد توصیف کرد، ولی عقیده خود را درباره مواد آن بیان نکرد. در مباحثهای که روز چهارم آوریل پیش آمد، جناح مخالف (فراکسیون پارلمانی حزب کارگر) بهطور کلی روش بیطرفی در پیش گرفت. مخالفت اصلی جناح مخالف با این پیمان، تاثیری بود که در اسرائیل میگذاشت. من از این نکته آگاه بودم، ولی اطمینان داشتم که اگر این قرارداد بتواند امنیت جدیدی در خاورمیانه پدید آورد، اسرائیل نیز از آن برخوردار خواهد شد. در هر حال، هیچ اتحادیهای که ما در آن شرکت داشتیم، نمیتوانست به عنوان اتحادیهای که مخالف اسرائیل است توصیف شود. در مورد این قرارداد، مجلس دچار دودستگی نگشت و روز بعد انگلستان رسما عضو پیمان بغداد شد. در ماه سپتامبر، پاکستان و در نوامبر، ایران نیز به آن پیوستند و در نتیجه، مرز پیمان از دریای مدیترانه تا کوههای هیمالیا امتداد یافت.
ارسال نظر