علی‌اکبر ناطق‌نوری، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی که سرپرست جهاد سازندگی نیز بود، ضمن دفاع از بودجه دولت شهید رجایی به انتقادهای برخی از نمایندگان به بودجه جهاد سازندگی نیز پاسخ داد. همچنین وی در دفاع از تجار و بازرگانان تاکید کرد که ضمن بی‌مروتی گرانفروشان، محتکرین و غیره، اما نباید به هر کسی که تاجر و بازرگان است بی‌حساب و کتاب حمله کرد. بخش دیگری از سخنان وی که در سال ۱۳۶۰ در مجلس شورای اسلامی ایراد شده است، تقدیم خوانندگان محترم می‌شود.

پریروز من با آقای بن عیسی که الجزایری است و از فرانسه برای شرکت در کنگره نهج‌البلاغه آمده بود، مصاحبه‌ای داشتیم و سوالاتی راجع به جهاد داشت، ایشان وقتی سوال می‌کرد، من نوع کارها و بیلانمان را به او دادم، خدا شاهد است در چشمش اشک پر شد، بعد گفته بود که ما در الجزایر بیست سال بعد از انقلابمان هم این طوری کار نکردیم که شما در این دو سال کار کردید. چرا کارهایتان را نمی‌دهید؟ بعد می‌گفت علت این که شماها یعنی ملت ایران نمی‌دهید این است که می‌گویند ما برای خدا کار می‌کنیم. بنابراین همان اندازه راضی و قانع می‌شوند. دیگر به بیرون نمی‌روند.

بابا به بیرون بگویید که چه کار کرده‌اید؟ چون هرچه روزنامه دیدند، گاهی تیترهای روزنامه‌های صبح و عصر را که می‌بینند همه‌اش آیات یاس می‌بینند (سلامتیان- نه، همه‌شان، بعضی‌شان) بعضی‌ها را گفتم صبح و عصر سپاه پاسداران همان طور که امام دیروز فرمود این سپاهی که انصافا حالا معلوم می‌شود معنای آن عبارت امام که اگر سپاه نبود کشور نبود. عاشقانه می‌روند، آن طوری جانفشانی می‌کنند، آن طور کشته می‌دهند، شش نفر یک گردنه را می‌گیرند و سیصد نفر اسیر می‌کنند و بعد با آن اخلاصشان که اگر فیلم ماجرای بازی دراز را در تلویزیون دیدید، می‌دانید که چه عرض می‌کنم که واقعا وقتی که من دیدم و عجیب است با این که حالا ما خودمان مردم را منقلب می‌کنیم، اما آنها را منقلب کرده بودند. وقتی پسرک آمد برای این که اینها را آماده کند که فردا می‌خواهیم برویم در جبهه و امشب شب عاشورا است. امشب دو جنگ داریم جنگ با نفس داریم و بعد آماده بشویم برای جنگ با دشمن و... این همه خدمات سپاه را نادیده می‌گیریم، بعد اگر یک گوشه‌ای یک پاسداری آن هم به دروغ بعد آقایان رفتند تحقیق کردند و دروغ هم بود، به دروغ یک جایی، یک چیزی شایع شده است برای یک پاسدار، یا پاسداری یک جا در گوش یکی زده است، همین را یک تیتر می‌کنند و بعد عملش می‌کنند، برای این که مردم را مایوس کنند، جهاد سازندگی خدماتش معلوم است که این بچه‌ها چه کرده‌اند؟ بعد یک دفعه می‌بینید در روزنامه انقلاب اسلامی نوشته می‌شود اتفاقا روزی این روزنامه درآمد که ما سمینار سراسری داشتیم، روزنامه در سمینار آمد. خدا شاهد است این بچه‌ها داشتند منفجر می‌شدند که این است تشکر از این بچه‌ها در روستاها.

نوشته است که یک غولی در کنار ادارات درست شده است که از بودجه ساواک منحله (برای تحقیر هم این طوری می‌گوید) و مازاد ارتش و چه که در دهان این غول هرچه هم بریزند سیرمونی ندارد، درست شده است، آن هم در خدمت یک گروه و یک خط خاص. شما فکر می‌کنید حالا با این شعارها و تیتر زدن‌ها مردم را مایوس‌ کردن‌ها چه غلطی می‌توانید بکنید. بیایید مثبتات را برای مردم و برای خارج بگوییم و امید را در مردم ایجاد بکنیم که مردم مایوس نشوند، همان طوری که امام به کرات فرمود (غضنفرپور- توهین نکن.) بله، معلوم می‌شود که چه کسی نوشته است. (خنده نمایندگان) (احسنت) و اما این که بعضی از آقایان همین که گفتند مالیات‌ها را زیاد کنید، من امروز صبح فرصت کمی داشتم، ساعت پنج صبح نهج‌البلاغه را نگاه می‌کردم که منبر امروزم را جور کنم، دیدم که امیرالمومنین علیه‌السلام عبارت جالبی دارد. می‌فرماید «ولیکن نظرک فی العماره لارض.

ابلغ من نظرک فستجعلی بالخراج» همان اول بیاییم بگوییم که از آنها بگیریم. «لان ذلک لایدر کوا الا بالعماره» شما اصلا خراج را بخواهید بگیرید، اول باید امکانات بدهی، اول دست را باز گذاری، اول اینها کار بکنند، تولید بکنند بعدا بیا بگو حالا مالیات‌ها را زیاد کنید. «و من طلب الخراج بغیر العماره اخرب البلاد و اهلک العباد» (مهندس سحابی- آن مالیات بازار است که دو سال است می‌برد و زیاد هم می‌برد آن را لطفا بفرمایید. سفسطه نکنید، موضوعات را هم تحریف نکنید. بیخودی هم از بازار دفاع نکنید) الان روضه شما را هم می‌خوانم، مال شما را هم از بازار می‌خوانم، چون گفتید ناچار شدم با اجازه‌تان بخوانم و اما این که شما از بازار دفاع بکنیم یا نکنیم. بازار همیشه در طول تاریخ انقلاب‌هایمان بازوی توانای انقلاب بود. بازار وقتی می‌گوییم، نه بازار حالا آن را هم استثنا می‌کنیم، امیرالمومنین هم استثنا کرده است. (مهندس سحابی- حالا باید باج بدهد) من حالا می‌گویم، شما هم نوبتتان شد بگویید. اجازه بفرمایید من می‌گویم شما هم بگویید، بازار را امیرالمومنین دو قسمت کرده است، اصلا اهل صنعت و تجارت را دو قسمت کرده است. این که من اول عرض کردم بیاییم بدون ترس، بدون جوسازی‌ها با جرات فرمان علی را مطرح کنیم.

برای همین است ما بیاییم پیاده کنیم فرمان امیرالمومنین را که چه می‌گوید. راجع به اهل تجارت و صنعت هم چه می‌گوید اخیرا یک طوری شده است که بعضی‌ها روشنفکر زده شده‌اند، بعضی‌ها جوانزده شده‌اند، بعضی‌ها پیر زده شده‌اند، بعضی‌ها خان‌زده شده‌اند، بعضی‌ها ضدخانزده، همه‌اش غلط است، ببینیم اسلام چه می‌گوید، نه این که اگر من گفتم تاجر، آه، نه، جوان‌ها خیلی حساسن اگر اسم اجر و اسم مالک را ببرند، غلط می‌کند. اسلام چه می‌گوید، آن را بگویند. بازار را به طور مطلق، هر بازاری هر طوری عمل می‌‌کند هیچ‌گاه مورد تایید ما نبود و نیست. رباخوار، جنایتکار، محتکر، گرانفروش، ما خودمان یک عمری بالای منبر در همین بازار به سرمایه‌دارهایی که از طریق نامشروع جمع می‌کنند و بی‌مروتی و گرانفروشی می‌کنند، بیست سال من در بازار تهران سخنرانی کردم. همیشه من از همین موضوع وارد می‌شدم. از موضوع حمله به سرمایه‌داران بی‌حساب و کتاب و بی‌مروت، اما این نه بدان معنا است که هر کسی که تاجر است و هر کس که بازرگان است و هر کسی در بازار است به هر بازرگانی که نباید حمله کرد آخر حساب دارد.