روابط ایران وانگلیس
مداخلات تاریخی انگلیس در امور ایران-۱
دولت انگلیس که سابقه استعماری آن در طول تاریخ برای تمامی کشورهای جهان تجربه شده است تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، از کلیدیترین بازیگران خارجی در تمامی امور داخلی ایران بوده است.
عکس:شاه عباس صفوی
دولت انگلیس که سابقه استعماری آن در طول تاریخ برای تمامی کشورهای جهان تجربه شده است تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، از کلیدیترین بازیگران خارجی در تمامی امور داخلی ایران بوده است. اگر چه این نفوذ در دوره پهلوی دوم و در وهله اول در اختیار آمریکا بود، اما در این دوره که مقارن با عصر افول امپراتوری بریتانیا بود شاهد ظهور سیاست تامین منافع ملی بریتانیا از طریق اتحاد و همراهی با ایالات متحده بودیم. در این گزارش تلاش میشود با نگاهی خلاصه و سریع، سیر حضور و نفوذ قدرتهای استعماری انگلیس در ایران طی دوره مشخصی رصد و به مهمترین و برجستهترین مداخلات این کشور در امور ایران اشاره شود. این دوره از زمان صفویه تا انقلاب اسلامی ایران را در بر میگیرد. شاید بتوان گفت که از میان مداخلات مختلف از جمله نفوذ در سیاست و سیاستگذاران، حذف افراد مستقل از صحنه سیاست و اقتصاد ایران، تحمیل جنگ بر ایران، قطعهقطعه کردن سرزمین مادری ایران، خیانت در پیمانهای خود با ایران و به یغما بردن ثروت ملی ایران، یکی از مواردی که به غایت مورد غفلت واقع شده، «کشتار و قتل عام بزرگ ایرانیان طی سالهای ۱۹۱۹-۱۹۱۷ در اثر قحطی حاصل از اعمال سیاستهای مالی و اقتصادی انگلیس در ایران» است که سایت مرکز پژوهشهای مجلس به آن اشاره کردهاست.
مقدمه
روابط تاریخی بین ایران و انگلیس ابتدا از نیمه دوم قرن سیزدهم میلادی مطابق با اواخر قرن نهم هجری قمری آغاز شد. در آن ایام ایران تحت لوای ایلخانان مغول بود و ارغونشاه نواده هلاکوخان در آن حکومت میکرد. ادوارد اول نیز در آن زمان در انگلیس حکومت داشت که از تداوم جنگهای صلیبی با مسلمانان خسته شده بود و دنبال راه گریزی میگشت تا بلکه بتواند مسلمانان را نابود کند. تماسهایی که در این دوره بین انگلیس و ایران برقرار شد به دلیل بعد مسافت راه به جایی نبرد تا آنکه در دوره شاه طهماسب صفوی و با شروع عصر استعمار بار دیگر سرو کله انگلیسیها پیدا شد. در سال ۱۵۶۲ م (۹۷۰ه.ق)، «آنتونی جنکینسون» فرستاده ملکه انگلیس که نامهای از وی نیز به همراه داشت. به حضور شاه صفوی رسید؛ اما پس از این دیدار شاه طهماسب دستور داد تا دنبال وی خاک بریزند تا جای پای نجس وی تطهیر شود.
روابط ایران و انگلیس در دورههای بعد نیز ادامه یافت، اما نکته قابلتوجه در این میان تفاوت نوع برخوردها بود. بدینسان روابط دوجانبه تا زمانی که ایران قدرت دارد و میتواند از نظر نظامی انگلیسیهای مغرور را شکست دهد و به عقب براند به صورت محترمانهای در جریان است، اما از نیمه دوم قرن هجدهم میلادی (دوازدهم هجری) که انگلیسیها موفق شدند سیطره خود را بر هندوستان گسترش دهند، سیاستی جدید را اتخاذ کردند که در نهایت به جنگ با ایران، تحمیل دهها قرارداد کوچک و بزرگ و همچنین همراهی با دشمنان ایران و سرانجام اشغال ایران انجامید.
قراردادها، معاهدهها و توافقنامههایی که سفارت انگلیس در تهران و حکومت بریتانیا در هند بر ایران تحمیل کرد هر کدام گوشهای از فرهنگ و تمدن ایران را به اسارت گرفت و قسمتی از خاک ایران را بر باد داد. از سوی دیگر دخالتها و رقابت انگلیسیها با روسها عملا راه هر گونه توسعه سیاسی و اقتصادی ایران را بست و این بهرغم میل باطنی حکام ایران بود که خواستار توسعه ایران بودند. این دخالتهای آشکار در دوره فتحعلی شاه قاجار و بر اساس نیازهای نظامی و مالی ایران تشدید شد و در میانه قرن نوزدهم و در ادامه رقابت دو همسایه قدرتمند، با جدایی افغانستان از ایران تداوم یافت تا آنکه به قرارداد تقسیم ایران در سال ۱۹۰۷ رسید. ایران چند سال پس از این توافقنامه به اشغال مشترک روسها و انگلیسیها درآمد که نتیجهای جز مرگ میلیونها ایرانی در پی نداشت. روسها در سال ۱۹۱۷ بر اثر وقوع انقلاب بلشویکی ایران را برای انگلیسیها خالی کردند تا نظامیان انگلیسی در طول سالهای ۱۹۱۷ و ۱۹۱۸ با خرید میلیونها تن مواد غذایی در ایران، عملا قحطی بزرگی را بر ایرانیان تحمیل کنند که بر اساس مستندات موجود حدود ۱۰میلیون ایرانی در این واقعه تلخ جان خود را از دست دادند.
انگلیسیها در ادامه دخالتهای خود در ایران، مقدمات کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ را تدارک دیده و رضاخان میرپنج را به همراه سیدضیاءالدین طباطبایی راهی تهران کردند تا قدرت را در ایران به دست گیرند. رضاخان چهار سال بعد، سلسله قاجار را برانداخت و در این براندازی حمایت انگلیسیها را نیز به همراه داشت. اشغال مجدد ایران در سال ۱۳۲۰، کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ تحمیل قرارداد نفتی ۱۹۳۳ به ایران، از دیگر موارد دخالتهای انگلیسیها در امور داخلی ایران بوده است. با پیروزی انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷، این دخالتها وارد مرحلهای تازه شد و ایام جنگ هشت ساله عراق علیه ایران با کمکهای فنی و نظامی لندن به بغداد همراه شد. بدینسان انگلیسیها نقش زیادی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران داشته و تلاش کردهاند که این دخالتها را همچنان ادامه دهند، زیرا به نظر آنها ایران کشور بسیار مهمی است که حضور و نفوذ در آن میتواند راه را برای کنترل خاورمیانه فراهم کند.
ارسال نظر