تاریخ پهلوی -خاطرات حسینفردوست-۱۰
تخریب بافت جامعه به معضل تبدیل شد
کاهش تولیدات کشاورزی، از هر نوع، سبب گردید که اقلام مختلف، به ویژه گندم و گوشت، جزء واردات اصلی شود و هر سال آمریکا ۲ میلیون تن گندم به ایران صادر کند!
عکس: ترافیک چهارراه ولیعصر در دهه چهل
کاهش تولیدات کشاورزی، از هر نوع، سبب گردید که اقلام مختلف، به ویژه گندم و گوشت، جزء واردات اصلی شود و هر سال آمریکا ۲ میلیون تن گندم به ایران صادر کند! واردات گوشت یخزده از استرالیا و آرژانتین و غیره نیز رقم بزرگی را تشکیل میداد. این وضع در مورد سایر اقلام کشاورزی نیز صادق بود. بدین ترتیب، بخش مهمی از درآمد نفتی ایران صرف خرید مواد مصرفی میشد و بخش مهم دیگر صرف خرید اسلحه! همیشه تعداد زیادی کشتی در بندرعباس در نوبت تخلیه بودند. یکبار هیاتی را برای تحقیق فرستادم و تا ۸۰۰ کشتی در انتظار نوبت را شمارش کردند که برخی ۶ ماه در انتظار بودند. برای صاحب کشتی تفاوتی نمیکرد، چون او هزینه خود را به نام دموراژ روزانه دریافت میداشت و ضرر متوجه ایران بود که اکثر اجناس و محمولههای فاسد شدنی کشتیها فاسد میشدند. پس از پرداخت دموراژ به صاحب کشتی، در موقع تخلیه از او تقاضا میشد که جنس فاسد شده را در دریا تخلیه کند و او برای تخلیه نیز مزد خود را دریافت میداشت! این رویه دائمی توقف کشتیها در بندرعباس بود.
نتیجه بلاواسطه تخریب بافت جامعه توسط محمدرضا، تبدیل تهران به یک معضل بزرگ اقتصادی و اجتماعی بود. درباره تهران و مسائل آن میتوان کتابها نوشت، ولی در اینجا من تنها به ذکر چند نکته که با آن آشنایی داشتم، اکتفا میکنم:
تهران و آبهای زیرزمینی
اطلاع دقیق حاصل شد که به علت اینکه تهران در دامنه کوههای مرتفع برفگیر واقع است و نیز در فصول بارانی مقدار قابل ملاحظهای آب در زیر شهر تهران ذخیره میشود و آب رودخانههای جاجرود و کرج به آن اضافه میگردد، سطح آب زیر شهر بالا آمده و خطری برای ساختمانهای بلند محسوب میشود. در تماس با شهرداری و با حضور متخصصین آبهای زیرزمینی، در نقاط مختلف شهر گمانه زده شد و مشخص گردید که در برخی مناطق، بخصوص در فصول زمستان و بهار، آب خیلی بالا میآید به طوری که برای ساختمانها خطری بالقوه است. طرح شهرداری این بود که در سطح شهر و در نوارهای شرقی- غربی حدود ۴۰۰ چاه عمیق زده شود تا آب اضافی وسط شهر را به جنوب و از جنوب به خارج شهر انتقال دهد و این آبهای اضافی را به فرم رودخانه در غرب شهر ری جاری سازد و در آنجا یک پارک جنگلی ایجاد و از این رودخانه در درون آن و با تشکیل دریاچههای متعدد استفاده شود و آب اضافی پس از پارک به طرف زمینهای زراعی ورامین هدایت شود.
در موقع گمانه زدن مشخص شد که برای مثال، زیر خیابان سپه سابق سطح آب زیرزمینی به ۲ متری سطح خیابان رسیده بود! آب مصرفی شهر، در خانهها و خیابانها و پارکها و غیره، احتمالا یکسوم تبخیر میشود و دوسوم آن به زیرزمین فرو میرود که به آن آب زیرزمینی نشتی کوههای شمال تهران و آب باران در دشت تهران را باید افزود. وقتی این آبها به قشر غیرقابل نفوذ زیر تهران (لایه مارن) میرسد، ذخیره شده و بالا میآید. در شهرهای بزرگ اروپا این آبهای زیر شهرها را به وسیله کانالهایی در عمق زیاد (اگو) جمعآوری و از زیر شهر خارج میسازند، ولی چون تهران فاقد «اگو» است طبعا این آبها در زیر شهر ذخیره شده و سطح آب بالا میآید و خطراتی ایجاد میکند. به ویژه در جنوب شهر و در فصول زمستان و بهار این آبهای زیرزمینی خطر بالقوه به شمار میرود. در جنوب تهران خانههایی دیده شد که آب از کف اتاقها میجوشید. آلبومی از این قبیل محلها تهیه شد که در «دفتر ویژه اطلاعات» موجود بود.
ترافیک تهران
از مسائل مهم دیگری که با آن سروکار داشتم، مساله ترافیک تهران بود و بالاخره به این نتیجه رسیدم که این مساله لاینحل است و خواهد بود. خیابانهای تهران دارای سطح معین و محدودی است و از آغاز براساس اصول شهرسازی ساخته نشده. یک خودرو سواری در حرکت حدود ۲۵ مترمربع از خیابان را میگیرد، یک اتوبوس در حرکت حدود ۸۰ مترمربع، خودرو سواری در حال توقف حدود ۲۰ مترمربع و اتوبوس در حال توقف حدود ۶۰ مترمربع خیابان را اشغال میکند. با توجه به سطح خیابانهای تهران و تعداد انواع خودروها به طور مشخص تهران گنجایش این همه ماشین را نداشت. باید جلوی هجوم جمعیت به تهران و نیز جلو واردات اتومبیلهای رنگارنگ خارجی و داخلی گرفته میشد و کسی به فکر این مسائل نبود. همه به فکر جیب خود بودند و از واردات اتومبیل یا کارخانجات مونتاژ خودرو، مانند ایران ناسیونال، پولهای کلان به جیب میزدند. ۱۰ سال بعد چه بر سر تهران بیاید، برای آنها مهم نبود.
ارسال نظر