انگلیس، روسیه را علیه شوستر  تحریک می‌کرد

عکس :ویلیام تافت ، رییس‌ جمهور اسبق آمریکا

آیا امکان دارد حکومت آمریکا تحت عنوان انسان‌دوستی و صلح‌طلبی به یک ملت باستانی در چنین بحرانی کمک نماید؟» ناکس پاسخ داد که او چیزی ندارد به مطلب قبلی خود اضافه کند. سرانجام با این فرض که کانون قانون‌گذاری (پارلمان) آمریکا مرکز اصلی قدرت است (همچنان که در آن زمان در ایران به این شکل بود) مجلس ایران به مجلس نمایندگان آمریکا متوسل گردید، اما به این دفاع عقیدتی از دموکراسی حتی پاسخی هم داده نشد. در حقیقت این قضیه باعث شوخی‌های زیادی در کنگره گردید. بعد از آنکه متن اصلی فرانسوی پیام همراه با خنده حضار توسط کارمندی قرائت شد، سند را به کمیته روابط خارجی ارجاع دادند. بالاخره به طور متفرق در کنگره توجهاتی جهت ارائه دو راه‌حل پیدا شد که هر دو پیشنهاد به همان کمیته بازگشت داده شد مدفون گردید. پیشنهاد اول با شماره H.R.۳۶۶ از طرف جفرسون لوی نماینده نیویورک عنوان شد که از وزیر خارجه آمریکا خواست پاسخ وزارت متبوع خود را نسبت به مسائل شوستر ارائه نماید. پیشنهاد دوم با شماره H.J.R.۱۹۱ از طرف جیمز اسلیدن نماینده تگزاس مطرح شد که طی آن از رییس‌جمهور آمریکا تقاضا کرد که با ایران و روسیه گفت‌وگو کرده و اصرار نماید تا اختلافات خود را به داوری دیوان بین‌المللی لاهه ارجاع دهند.

حکومت انگلستان که با اکراه به تاکتیک روسیه برای حفظ موازنه قدرت در اروپا تن در داده بود اصرار داشت نظر آمریکا را در این باره بداند. سر ادوارد گری در اواخر نوامبر ۱۲۹۰/۱۹۱۱ با وایت لاورید درباره هیات شوستر گفت‌وگو کرده بود. سفیر کبیر آمریکا یادداشتی از این مذاکره را در بیست و نه نوامبر مستقیما برای رییس‌جمهور تافت ارسال کرد تا نظر واقعی سفیر انگلیس را به اطلاع رییس‌جمهور برساند.

گری اظهار داشت؛ سفیر انگلیس از تعیین شوستر حمایت می‌کند و روس‌ها را متقاعد کرده است که آمریکا نظر خاصی در مورد ایران ندارد؛ تا به این ترتیب نظر مساعد آنها را نسبت به شوستر جلب کند. گری گفت: «متاسفانه شوستر فاقد مهارت کافی بود و در مورد ناراحتی‌ها و گرفتاری‌های مخصوصی که کشور ضعیفی مثل ایران را احاطه کرده، آگاهی نداشته است کشوری که با ممالک صلح‌جویی در شمال و جنوب همسایه است و هر دو نسبت به دیگری حسادت می‌ورزند. به خصوص که حالا این دو کشور در قراردادی متقابل (قرارداد ۱۹۰۷) با هم توافق کرده‌اند که انگلستان در شمال ایران که منطقه نفوذ روسیه است مداخله نکند و روسیه هم در جنوب که در منطقه نفوذ انگلستان است همین روش را به کار برد.» اما وقتی شوستر انگلیسی‌ها را استخدام کرد تا در کارهای سراسر کشور به وی کمک نماید، گری احساس کرد که انگلستان نمی‌تواند به اقدامات روسیه اعتراض کند.

صراحت موجود در این توضیحات سفیر انگلیس، انعکاس نظر رسمی انگلیس بود که معتقد بود قرارداد ۱۹۰۷ روس و انگلیس باید به خاطر سیاست انگلستان در اروپا پایدار بماند. سر هارولد نیکولسون نویسنده و سیاست‌مدار زبردست انگلیسی نقش کشورش را در قرارداد مذکور این طور بیان کرد: قرارداد روس و انگلیس در حقیقت نتیجه توجه و تلاش جهت موازنه قوا در اروپا بود.

افزایش تهدیدات دریایی و زمینی آلمان، کابینه انگلیس را وادار به طرح این سوال کرد که آیا توافق انگلیس و فرانسه و اتحاد روسیه و فرانسه بنای محکم و کافی برای موازنه قوا در اروپا پدید می‌آورد یا نه و در پاسخ تصمیم‌ گرفته شد که با برقراری اتحاد محکمی بین روسیه و انگلیس تضمین کافی برای استحکام موازنه قوا در اروپا فراهم شود. به همین منظور مذاکرات در سن‌پترزبورگ شروع شد تا عوامل اصطکاک بین روسیه و انگلیس شناسایی و از میان برداشته شوند. در میان این عوامل، مساله ایران هم قرار داشت.

مطمئنا تنها فهم کامل این ملاحظات می‌تواند توضیح دهد که چرا انگلستان اجازه داد روسیه بر ضد شوستر و ایران چنین حمله‌ای را به عمل آورد و با این اقدام با خطر بیزاری افکار عمومی در ایران و آمریکا روبه‌رو شود. یک دیپلمات ایرانی در این رابطه اظهار داشت: مردم ایران از اینکه انگلستان پس از حمایت از انقلاب مشروطه ایران در کنار روسیه قرار گرفت سخت متعجب شدند؛ به خصوص با توجه به اینکه اخراج کارشناس مالی آمریکا؛ یعنی شوستر هم در میان بود.

به نظر می‌رسد که سند اساسی برای اثبات این شایعه وینسنت شین وجود نداشته باشد که نوشت: حتی در مسکو به من گفتند که انگلستان به روسیه اصرار کرده تا با حمله شوستر او را از ایران خارج کند. شواهد نشان می‌دهد که سیاست کلی انگلستان باعث شده که از شریک جدید خود حمایت کند. شوستر در طی مصاحبه‌ای در تاریخ پانزدهم اکتبر ۱۳۳۲/۱۹۵۳ از این نظریه حمایت کرد. او بر این مطلب تکیه کرد که سر جورج بارکلی سفیر انگلستان در ایران اغلب به طور غیررسمی به او گفته بود که انگلستان برنامه اصلاحی شوستر را تحسین می‌کرده، ولی به علت تعهداتش در قرارداد ۱۹۰۷ و مقتضیات اروپا نمی‌توانست با روسیه مخالفت نماید. از کشور دموکراتیکی مثل انگلستان باسابقه دیرینه در اعمال سیاست مستقل خارجی، چنین روشی قابل قبول نبود. در پارلمان آمریکا جبهه مخالف نیرومندی در مقابل سیاست‌های رسمی این کشور وجود داشت و همچنین مخالفانی هم بودند که انتظار داشتند پرزیدنت تافت به اخراج شوستر اعتراض کند و به این ترتیب نشان دهد که حکومت آمریکا نسبت به اعمال روسیه در ایران بی‌تفاوت نیست.

احتمال اینکه به این امیدها جامع عمل بپوشد وجود نداشت. پس از دریافت تلگراف رید، پرزیدنت تافت در چهارمین خطابه سالانه خود به کنگره از اشاره به هر گونه گرفتاری و درگیری آمریکا در ایران اجتناب کرد.