ایران و آمریکا بر خلاف این روزها که اوج کینه و خشم نسبت به یکدیگر را در شکل‌های متفاوت به یکدیگر نشان می‌دهند، دران ماه عسل طولانی را از ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۷ پشت سر گذاشته‌اند، آنچه که در چند شماره از نظرتان می‌گذرد، بخشی از پژوهش آبراهام‌میلسون است که مناسبات ایران و آمریکا از ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۰ را بررسی و محمد باقر آرام آن را به فارسی ترجمه کرده است. یکی از پیامدهای انقلاب مشروطه ایران، تجدید کوشش‌های این کشور برای جلب کمک آمریکا بود. در اوایل قرن نوزدهم پادشاه ایران برای مقابله با نفوذ روسیه و انگلیس به فرانسه و سایر قدرت‌های اروپایی متوسل شد. برقراری و ادامه روابط دیپلماتیک با ایالات متحده آمریکا، ایران را متوجه قدرتی بزرگ و غیراروپایی کرد که نسبت به مسائل داخلی ایران کاملا بی‌غرض بود. این پدیده با عقد قرارداد سی و یکم اوت ۱۲۸۶/۱۹۰۷ بین روسیه و انگلیس اهمیت بیشتری یافت؛ زیرا انگلستان در نظر داشت با حل اختلافات منطقه‌ای خود با روسیه همکاری با این کشور را جهت مقابله با خطر آلمان در اروپا تسهیل نماید. شرایط این قرارداد، پیرسون سفیر آمریکا را متحیر و وحشت‌زده کرد؛ چرا که معتقد بود انگلستان «سهم شیر را به خرس» تسلیم کرده است. روسیه در شمال ایران دو سوم جمعیت و شصت‌درصد ثروت کشور را به کنترل خود درآورده بود، در حالی که انگلستان در قسمت جنوبی و در پایین منطقه بی‌طرف مرکزی ایران، تنها به کنترل مرزهای هندوستان و خلیج‌فارس اکتفا کرده بود. بریتانیا که در سال ۱۲۸۵/۱۹۰۶ به خاطر موافقت با تحصن مردم در سفارت خود در تهران از پرستیژ بسیار مناسبی برخوردار شده بود، با واگذاری عالی‌ترین مناطق ایران به روسیه اعتبار و موقعیت خود را از دست داد.

در جست‌وجوی مشاوران

با توافق ۱۲۸۵/۱۹۰۷ تلاش‌های نومیدانه ایران برای رهایی از مداخلات خارجی و استبداد فاسد داخلی تقریبا در همان آغاز محکوم به شکست گردید. انتشار مفاد قرارداد فوق در چهارم سپتامبر، در تهران عکس‌العمل‌های مخالف ناگهانی در میان مردم ایران پدید آورد. زیرا ایرانی‌ها دریافتند که بر اساس این توافق، کشورشان به مناطق تحت سلطه دو قدرت تقسیم شده است. یک سال قبل از این تاریخ گزارشگر روزنامه ایندیپندنت از تهران گزارش داد که مشروطه‌خواهان برای برقراری یک سیستم صحیح مالیاتی، در پی کسب کمک‌های خارجی هستند. بر اساس این مقاله، احتمال دریافت کمک از انگلستان در صورتی وجود داشت که این کشور مستقل از روسیه عمل می‌کرد. اما حتی اگر انگلستان به علت مشی همزیستی مسالمت‌آمیز با روسیه، کنار گذاشته نمی‌شد، باز ایرانی‌ها ترجیح می‌دادند از یک ملت بی‌غرض‌تر کمک دریافت کنند. بر اساس مقاله‌ای که در روزنامه پرشین ژورنال در کلکته چاپ شد و کشیش پوتر آن را ترجمه کرد، معلوم شد که تنها ژاپن و ایالات متحده آمریکا به عنوان مللی که مقاصد سیاسی در ایران ندارند، حایز شرایط مورد نظر ایران هستند. مقاله با تمجید ایدآلیسم و امکانات اجرایی آمریکا نتیجه گرفت که ایران باید حقوق زیادی بپردازد تا بتواند آمریکایی‌ها را استخدام کند و به این ترتیب تمام علوم و صنایع را فرا بگیرد.