تاریخ صنعت -جاسوسی صنعتی- ۹
«دیزل» را در کشتی دزدیدند
در سال ۱۸۹۷ دیزل اولین موتور خود را ساخت، این موتور هنوز موتور ایدهآل دیزل نبوده زیرا نیاز به سوخت سنگین و فشار ۳۵ اتمسفر در سیلندر داشت در صورتی که ضریب کار مفید آن فقط ۲۶درصد بود. با وجود این دیزل توانست چندین فقره پروانه ساختمان آن را بفروشد. به تدریج با کوشش فراوان و مخارج زیاد موتور خود را تکمیل کرد و ۱۵ سال بعد یعنی در سال ۱۹۱۳ موتورهای دیزل وارد بازار فروش شد.
دیزل با کیف مملو از اسناد محرمانه برای مذاکره با کشتی عازم انگلستان شد و در عرشه کشتی به شکل مرموزی ناپدید شد.
از خودکشتی، از اتفاق ناگوار و از قتل او به وسیله جاسوسان صحبت شد. میخواستند اسناد محرمانه او را بربایند، عدهای هم ناپدید شدن او را به مامورین اطلاعاتی آلمان نسبت دادند زیرا نظامیان آلمان که با جدیت مشغول تدارک جنگ بودند میل نداشتند انگلیسها صاحب اسرار محرمانه موتور دیزل شوند. حقیقت مکتوم ماندودیزل موفق به دیدن موتور ایدهآل ساخت خود نشد در صورتی که موتور او نقش مهمی را ایفا کرده و میکند، چه در محلهای ثابت و چه در وسائل نقلیه. این موتور حرکتدهنده کشتیها، اتومبیلهای باری و حتی اتومبیلهای سواری است. فقط به علت سنگینی زیاد در هواپیما قابلاستفاده نبود - مرگ دیزل از جمله مرگهایی بود که برای نوشتن انواع رمانها و ساختن فیلمها از آن الهام میگیرند - و جنایات و حقهبازیهای سرمایهداران و صاحبان صنایع را رو میکند. از قبیل: مرگ مخترع که توسط مامورین تراستها به قتل رسید تراستهایی که اگر آن اختراع به بازار عرضه میشد باعث زیان فاحش آنها میگردید. در واقع مدارک مثبت و رسمی این قبیل اتفاقات هیچ گاه ابراز نمیشوند، ولی شکی نیست که در شرکتهای بزرگ صنعتی و سایر موسسات که موضوع منافع عدهای در بین است از جنایت خودداری نمیکنند نمونه نفرتانگیز چنین عملی کمپانی «فاربن ایندوستری» آلمان است که موقع جنگ جهانی دوم نشان داد. این کمپانی در موقع جنگ از روسای اردوگاههای نازیها زنان لهستانی را خریداری میکرد، برای اینکه اثر مواد سمی خفهکننده را روی آنها آزمایش کنند و همین کمپانی به هیملر شکایت کرد که مبلغ چهل مارک برای یک زن لهستانی خیلی گران است.موقع نوشتن این کتاب هیچ مدرک قتل مخترعی را به دست جاسون، یا از بین بردن اختراعاتی را که مخالف منافع شرکتی بود به دست نیاوردم، اما شکی نیست که از اواخر قرن نوزدهم برای سرکوبی و از بین بردن رقیب یا تهدید به اقدام علیه انحصارات و اعمال زور و انواع کارهای زشت و خلاف انسانی رواج یافت.ادیسون در یادداشتهای خود نوشته است که سرمایهدار معروف گولد از او تقاضا کرد رلههای الکترومغناطیسی را که «وسترن یونیون کمپانی» به نام خود ثبت کرده بود بررسی کند و راهی برای شکست آن کمپانی پیدا کند. در بررسی رلهها ادیسون کشف کرد که قطعه متحرک رله به وسیله قطعهای از گچ مرطوب متوقف و باعث قطع و وصل میشود، پس در صورت عبور دادن جریان برق از داخل گچ مرطوب ضریب اصطکاک آن پایین آمده و به جای متوقف کردن و قطع اتصال لیز خواهد خورد و رله کار نخواهد کرد.این کشف به گولد امکان داد اعلام کند که انحصار رلههای «وسترن یونیون» به پایان رسیده است و توانست قیمت سهام «وسترن یونیون» را در بورس نیویورک تنزل دهد.واضح است که گولد مطلع شده بود چه اختراعاتی را تقاضای ثبت کرده و البته سوال کردن که به چه طریق گولد این اطلاعات را به دست آورده خارج از نزاکت بود.این نمونه و مثال نشاندهنده آن است که از اواخر قرن نوزدهم جاسوسی صنعتی منحصربهدزدی متدها و فرمولها نبود، بلکه در اداره ثبت اختراعات نیز دستبرد زده میشد که بدانند چه کسی و چه نوع اختراعی را تقاضای ثبت کرده و ضمنا باید بگوییم که تمام طول عمر ادیسون مبارزه برای حفظ منافعش بوده. چندین بار علیه کمپانیها و بانکها اقامه دعوی کرده که آنها اختراعات بیارزشی را به بهای نازل خریداری میکردند و به این وسیله ائتلافی علیه او و اختراعات ذیقیمتش تشکیل میدادند و معلوم شد که این طریقه هم نوعی تازه از انواع شعب جاسوسی صنعتی بوده است.زیر نظر داشتن لابراتوارهایی که به علت نداشتن پول کافی در شرف تعطیل بودند و خرید آنها به بهای نازل نیز یکی دیگر از انواع این قبیل شیادیها بود.بعدا خواهیم دید که این نوع جاسوسی هر روز بیش از پیش روبه ازدیاد است. آنهایی که در این رشته از جاسوسی صنعتی کار میکنند کوشش دارند از آن دوری کنند و میگویند طبیعت دانشمندان هرج و مرجطلبی است و آنها فقط برای خود کار میکنند، نه برای جامعه و اختراع آنها؛ به محض اینکه به مرحله استفاده در صنعت برسد باید از آنها ربوده شود. این نظریه منصفانه به نظر نمیرسد؛ چون بالاخره فقط مخترع باید از اختراع خود آن طوری که مایل است استفاده کند، ولی میبینیم که در عمل چنین نیست. امروزه مخترعین میتوانند به دولت رجوع کنند؛ چون دولت امکانات بیشتری دارد که اختراعات آنها را به نفع جامعه مورد استفاده قرار دهد.
در انگلستان «ناشنال دولوپمن کمپانی» عهدهدار چنین کاری است. در فرانسه نظیر آن ادارهای در شرف تشکیل است و نام آن «آژانس ناسیونال پورلاوالورنیراسیون دلدرشرش» و مخفف آن (آ.ن.و.آ.ر) است این اداره طبق قانون مصوب ۳۵ نوامبر ۱۹۶۶ تشکیل و ۲۰ آوریل ۱۹۶۸موریس پونت به ریاست آن تعیین گردید.روزنامهنگار دانشمند نیکلا ویشنه در شماره آوریل ۱۹۶۸روزنامه لوموند مینویسد(آ.ن.و.آ.ر) که جدیدا تاسیس گردید و تابع مرکز ملی تحقیقات عملی است و بنابراین جزو وزارت علوم است، وظیفهاش این است که تحقیقات عمیقی را که در آزمایشگاههای مختلف مرکز تحقیقات علمی انجام میشود به منظور عملی کردن و اجرای آنها در صنایع جمعآوری و آماده نماید؛ بنابراین وظیفه این آژانس باید به منزله پلی باشد بین دانشمندان (که در فرانسه اغلب نسبت به استفاده از کار مفید آنها بیاعتنا هستند) و صنایع که از کارهای انجام شده در آزمایشگاههای تحقیقاتی علمی بیخبرند.
ارسال نظر