تاریخ نفت ایران -اقبال آبادانیها از خلع ید کنندگان-بخش پایانی
روز تاریخی ۲۹اسفند از زبان مکی
رهبران احزاب انگلیسی شاید تصور نمیکردند که در داستان ملی کردن صنعت نفت ایران با سرسختیهای پایانناپذیر دکتر محمد مصدق به عنوان رهبر ناسیونالیسم ایرانی مواجه شوند.
عکس:از راست به چپ: عبدالقدیر آزاد، حسین مکی، محمد مصدق، ابوالحسن حائریزاده، مظفر بقایی
رهبران احزاب انگلیسی شاید تصور نمیکردند که در داستان ملی کردن صنعت نفت ایران با سرسختیهای پایانناپذیر دکتر محمد مصدق به عنوان رهبر ناسیونالیسم ایرانی مواجه شوند. اما این اتفاق افتاد و مصدق البته با استفاده از تضاد منافع شرکتهای رو به رشد نفت در آمریکا که از شکست انگلیسیها ناراضی نبودند، توانست برای نخستینبار در یک منازعه میان ایران و انگلیس، آنها را به مرز شکست برساند. آنچه در ۱۰ شماره از مطلب اقبال آبادانیها از خلعیدکنندگان خواندید، بخشی از کتاب «خلعید از شرکت نفت ایران و انگلیس» است که توسط دکتر شمسالدین امیرعلایی نگارش شده است. این کتاب در آذر ۱۳۵۷ در چاپخانه افست مروی به چاپ رسیده است.
فاتح: همین کار صلاح نیست و هیات نباید با ورود در این مطالب کوچک خود را کوچک نماید.
امیر علائی: راجع به تظاهرات مردم اشاره فرمودید. اگر مقصود شما این است که احساسات مردم را خاموش کنیم، این محال است. قانونی روی همین احساسات تنظیم شده است، البته آرامش حفظ خواهد شد، ولی احساسات خاموش نخواهد شد و ما از این پشتیبانی احساسات ملی خوشحال هستیم.
دریک: نظر اساسی جلوگیری از تظاهرات نیست، خواستم طوری عمل فرمائید که کارگران تصور نکنند هیات اعزامی از ما تقاضاهایی دارند که ما اطاعت نمیکنیم.
امیر علائی: ما البته این طور به کسی نخواهیم فهماند، ولی عکس آن را هم البته نمیگوییم، چون حقیقت ندارد شما توقعات ما را انجام نمیدهید. موقتا سکوت خواهیم کرد، ولی از احساسات مردم هم جلوگیری نمیکنیم.
دریک: البته لازم نیست هیات در اعلامیهها تمام جزئیات را اطلاع دهند. همین قدر کارگران تصور ننمایند که اختلاف اساسی وجود دارد، والا نظر بنده با شما یکی است.
دکتر متین دفتری: خوشوقتم که آقای دریک متوجه نکات دقیق و حساس هستند، ما سکوت خواهیم کرد، ولی ادامه استتار، مسلما باعث تعبیراتی خواهد شد، بهتر است آقایان کار را زودتر فیصله دهند تا مجالی برای تعبیرات سوء پیش نیاید و بدین ترتیب جلسه تاریخی آن روز به پایان رسید.
هیات حسبالمعمول شب به آبادان مراجعت نمود و آقایمکی عضو هیات نظارت ساعت ۸بعدازظهر همان روز به اتفاق آقای محمود رییس، رییس بانک ملی آبادان در باشگاه ایران حضور یافتند و قسمتهای مختلف باشگاه را بازدید نمودند و در میان احساسات شدید عده زیادی از کارمندان باشگاه، بیاناتی به شرح زیر ایراد کردند:
خیلی خوشوقتم که امشب در اینجا حضور یافتم و خدمت هموطنان عزیز خود رسیدم.
من نمیدانستم که در اینجا مصادف با ابراز لطف هموطنان میشوم و در جواب این الطاف بیپایان جز این که ابراز احساسات درونی خود را با شعر یکی از شعرای نامی به عرض برسانم چاره دیگر ندارم.
در خور مهر شما جای ندارم جز دل
شرم از این خانه تاریک محقر دارم
به قدری در این مدت قلیل که بنده و همکارانم وارد آبادان شدیم، از طرف آقایان مورد لطف قرار گرفتیم که زبان ما قاصر است که ابراز احساسات کرده باشیم. رفقای عزیز، با تائیدات خداوند متعال و اراده ملت ایران، نفت ایران ملی شده است. از تاریخ ۲۹اسفند که روز سعادت و نیکبختی ملت ایران است و از همان روز، خورشید سعادت در افق ایران طلوع کرده است، تمام این منابع و تشکیلات از آن ما است. آتیه از آن شما است. این تشکیلات را شما اداره کنید. نگاه ۱۸میلیون ایرانی به سوی شما است، من امیدوار هستم آقایان این موفقیت را که به عهده ما واگذار شده درک کنند، از تاریخی که قرارداد (گس، گلشائیان) به مجلس آمد، چقدر من تحت مضیقه قرار گرفتم، به زندان رفتم، دکتر مصدق تبعید شد، تمام مشقات را برای روز نیکبختی ملت ایران تحمل کردیم. به شما مژده میدهم که صبح امید بخشی در پیش داریم و آن صبح، هویدا شده است. این خورشید که تابیدن گرفت برای سعادت شما ملت ایران بود که در تمام این مملکت ابراز احساسات نمودید. اراده شما بود که به صورت قانون درآمد، فقط یک موضوع بود که میخواستم به عرض رسانم، مواظب موقعیت حساس باشید، از انجام وظیفه خودداری نکنید، از ۲۹ اسفند این موسسات با شما است، آتیه مملکت مال شما است.
من و رفقای جبهه ملی به شما اطمینان میدهیم تا آخرین قطره خون مبارزه و پیکار خواهیم کرد و از هیچ نوع فداکاری مضایقه نخواهیم نمود و چقدر سعادتمند خواهیم بود که برای آرزوی ملت ایران و در راه انجام وظیفه به خاک برویم و جامه مذلت به تن نپوشیم. شما باید متانت و بردباری را از دست ندهید. همه جا مراقب ما باشید.
قدم اول در خلع ید شروع شد و آن نصب تابلو در اداره مرکزی شرکت سابق نفت بود. باید ۹ ماده بدون این که یک «واو» پس و پیش بشود به موقع اجرا درآید. قانون را اجرا میکنیم و روز سعادت از روز ۲۹ اسفند شروع شد. همه را به خدا میسپارم.
ارسال نظر