اصلاحات ارضی از زبان یک فئودال- بخش پایانی

عکس:محمدولی فرمان‌فرماییان

کنار گذاشتن حسن ارسنجانی از وزارت کشاورزی و حضور او به عنوان سفیر ایران، حکومت پلیسی و تک نفره شاه در آخرین بخش از خاطرات محمد ولی میرزا فرمان‌فرماییان آمده است که می‌خوانید.

اول اردیبهشت‌ ۱۳۴۲

اوضاع داخلی، آنچه واقعیت امور و مطالب است، من و امثال من بی‌خبریم. فقط در همان محور دربار و خواص معلوم است؛ ولی از گفتارهای عمومی که دهن به دهن می‌گردد، خیلی بد تعریف می‌شود. طبقه روشنفکر مملکت که حضرات دانشجویان تشکیل می‌دهند، خوی مبارزه شدیدی پیدا کرده‌اند. اخیرا اعتصاب غذا کرده بودند. دست‌جات دیگر که اکثر همان هواداران جبهه ملی هستند، آنها هم با تصمیمات عجولانه و برای نتیجه تبلیغاتی که گرفته می‌شود، مخالفت دارند و سران و پیشوایانشان همگی در زندان به سر می‌برند؛ در صورتی که با کمال وقاحت و بی‌شرمی وزیر تبلیغات، در رادیو هر روز تکرار می‌کند دولت کسی را نه جلب می‌کند و نه فشاری می‌آورد و افکار عمومی آزاد است. اینها همه از همان مکتب دیکتاتورهای غربی، دروغ‌پردازی را یاد گرفته‌اند و بی‌پروا عمل می‌دارند.اوضاع مالی و اقتصادی هم هیچ گونه بهبودی ندارد و پولی که از نفت و انحصارات می‌گیرند، همان کفاف مخارج یومیه دستگاه دولتی را می‌کند.اکثر کارخانه‌ها، من‌جمله کارخانه سیمان، دستگاه مولده را یا خوابانده یا کوچک کرده‌اند و مواد اولیه زیادی از محصولات داخلی در انبارها مانده و سفته‌های بی‌شمار صاحبان صنایع، در بانک‌ها و دست مردم مورد مطالبه است.اوضاع کشاورزی بعد از رفتن ارسنجانی، از تندروهای تبلیغاتی زیاد کاسته شده و در عمل هم کار تقسیمات صورت وقفه به خود گرفته است.به واسطه باران‌های نافع بهاره، روی هم حاصل شتوی باید خوب باشد؛ هرچند گندم به مقدار زیادی از آمریکا وارد کرده‌اند. این ایام بارندگی‌های مفید و مفصلی در اکثر نقاط پیش آمده و سیلاب‌ها از هر طرف جاری شده است. محصول دیم آذربایجان و غرب را تعریف می‌کنند.

۱۳ اردیبهشت‌ ۱۳۴۲

ایام را به تنهایی می‌گذرانم و دوری شمس‌‌فر موثر می‌شود. گلناز همین طور در کلینیک بستری و مقیم است. امروز پادشاه دانمارک و ملکه رسما وارد تهران شدند. خوشبختانه از بستن طاق نصرت معلوم می‌شود صرف‌نظر شده و خیلی مناظر ساده‌تر و جالب‌تر جلوه می‌کند. قبلا دین‌راسک، وزیر خارجه آمریکا و دیروز هم لردهیوم وزیر خارجه بریتانیا یک شب در تهران گذرانده و با شاه مذاکراتی کرده‌اند. روی هم پیشامدهای دنیا باز بزرگان را ناراحت و بلکه نگران کرده است. مخصوصا تاسیس جمهوری مصر و عراق و سوریه، آتیه خاورمیانه را که منابع نفت عمده را در زیر خاک دارند، حضرات را مضطرب می‌دارد. از این پیشامدها، به حداکثر، شوروی بهره‌برداری می‌کند. هم تهدید می‌کند و موشک‌ها را به رخ غربی‌ها می‌کشد و هم با نرمش فوق‌العاده ممالک دیگر را به خود جلب و نزدیک می‌دارند و کابوس جنگ و موضوع خلع‌سلاح را به طور مدام در حالت زنده در دست نگاه می‌دارند که همیشه اختلاف دامن زده شود؛ ولی به طوری که شایع است، آمریکایی‌ها با همه اظهاراتشان، از دادن دلارهای خود که یگانه منظور دولتی‌ها است، ‌خودداری دارند و چیزی نمی‌دهند، مگر مقداری گندم که فرستاده‌اند که از فروش آن دولت ریال به دست بیاورد و بعضی کارهای عمرانی بدارد.

کار رشوه‌گیری در دستگاه‌ها عمومیت دارد که با نطق‌های غرا که می‌شود، انسان در حیرت است که تا چه حد از طرفین وقاحت در کار است، چه از طرف بلندگوهای دستگاه دولت، چه از طرف رشوه‌خواران. هر کس کوچک‌ترین کار را با ادارات دولتی داشته باشد، در برابر ده تومان تمبر اسناد یا قبض، چندین صد تومان باید از جیب خود داخل جیب مامورین نماید تا کاری را که دارد، هر اندازه مشروع و ساده بوده باشد، انجام گیرد و تعجب نیست که این همه کسر بودجه آخر سال و این همه سیگاری بین مردم وجود داشته باشد. وضع ادارات به منزله زخم مهلکی بر پیکر نحیف این مملکت جلوه‌گری می‌کند و هرچه قوانین را بیشتر پیچ و خم می‌دهند، راه‌های رشوه‌خواری را تشویق می‌نمایند و هر وزیر گمنام و کم‌معلوماتی، برای پوشاندن ناتوانی خود، برنامه مفصلی در مواد متعدد، به وسیله رادیو و تلویزیون، پیشنهاد می‌کند و همه آخر کار که می‌شود معلوم می‌شود جز هرج‌و‌مرج بیشتر هیچ ثمره نداشته.

این ایام دوستان امینی در مجالس شهرت صدارتش را می‌دهند. رییس بانک مرکزی و معاونش، هر دو از کار استعفا داده، رفتند. شهرت دارد که دولت می‌خواهد برخلاف قانون موجود، اسکناس کثیری به چاپ برساند.

به همین ملاحظه همایون‌پور، رییس بانک مرکزی، به بهانه معالجه، به خارج رفته است که این کار به دست او نشود؛ ولی ظن عموم این است که این عمل را دولت برای پیشرفت کار خود ناچار است انجام بدهد. هر یک از ادارات، مثل راه‌آهن و شهرداری تهران، میلیون‌ها مدیون هستند.

با وجود آنکه شهرداری برخلاف حق، حتی به اراضی بایر و زراعتی دور از شهر، که پای شهرداری به آن تا سال‌ها نخواهد رسید، وضع عوارض و مطالبه سطح شهر می‌دارند و روی هم وضع طوری است که از اظهار و شکایت کردن هم انسان مایوس است و آن را هم بی‌ثمر می‌داند.

ارسنجانی بالاخره سفارت را قبول کرده و گویا خیال رفتن دارد؛ البته اصرار از طرف دستگاه دولت و امر شخصی شاه بوده است. در شیراز، به طوری که مسافرین نقل می‌کنند، از سوء‌سیاست، ناامنی تا پشت دروازه شهر کشانده شده و عده‌ای نظامی مسلح در کوه‌های ممسنی برخورد با دسته‌جات به اصطلاح یاغی شده و نظامی‌ها را خلع سلاح کرده‌اند و عده‌ای گفته می‌شود تلفات وارد آورده‌اند؛ البته تحریکاتی هم در کار است که این مردم ساده‌لوح را بر‌علیه نظامی‌ها برانگیخته‌اند و حتما دچار صدمه خواهند شد و نظم را با زور برقرار خواهند داشت. عده‌ای بی‌جهت تلف می‌شوند.

۹ مهر ۱۳۴۲

شاه همچنان در هر فرصتی رول انقلابی خود را با ادای نطق و خطابه مفصل، به خوبی ایفا می‌کند. امروز از رادیو، نطقی که برای عده‌ای از کارگران که به سعدآباد دعوت شده بودند، من می‌شنیدم. بیشتر از یک ساعت صحبت کردند از حق کارگران و دهاقین و زن‌ها. آنچه باید، گفتند و قائل شدند که در کارهایش خدا به حدی همراهی دارد که معجزه می‌کند و حقیقت من از نقطه‌نظر یک فرد خارج از صف و حاشیه‌نشین و تماشاچی اینها را معجزه می‌دانم، زیرا طوری چشم‌ها بسته و گوش‌ها گرفته شده است که آنچه اراده می‌کنند، انجام می‌گیرد و کوچک‌ترین نفسی از کسی در نمی‌آید.در سازندگی معجزه‌ها هم،‌ سهم عمده تشکیلات سازمان امنیت دارد. بسیار خوب نقشه‌های قبلی را با دقت تهیه و انجام می‌دهند. پیدا است ورزیده شده‌اند و کار ناشیانه کمتر می‌شود. مقدمه را درست می‌چینند و نتیجه را طبق برنامه به دست می‌آورند. فعلا می‌خواهند هرچه زودتر مجلس و سنا را دایر بکنند. البته از نقطه‌نظر خارجی‌ها به وجود آنها احتیاج دارند.سرمایه‌گذاری و قرضه‌های جدید را می‌خواهند به اتکای قوانین مجلسین باشد، نه با تصویب‌نامه دولت. خارجی‌ها این اواخر از هر طرف سرکیسه‌ها را محکم بسته بودند و می‌گفتند محتاج به مجلس مقننه است که اعتباری در اینگونه معاملات با سرمایه‌های خارجی بدهند و دارای قدرت قانونی باشد، والا حکومت از وجود مجلس به خوبی می‌توانست صرف‌نظر کند، چنانکه در این مدت کرده‌اند و به عناوین مختلفه، قانون اساسی دیرین مملکت را زیر و زبر کرده‌اند.