کرزن و طرح تمامیت خواهی انگلیس در ایران(۲)
روسیه ایران را وجودی محتضر تلقی میکند؛ اگر چه گاهی او را مورد نوازش و تحبیب قرار میدهد؛ ولی مآلا و بیچون و چرا طالب بقای وی نیست. ۷. «روسیه ایران را وجودی محتضر تلقی میکند؛ اگر چه گاهی او را مورد نوازش و تحبیب قرار میدهد؛ ولی مآلا و بیچون و چرا طالب بقای وی نیست.
روسیه تجزیه ایران را در آینده به همان نحو و روالی مقدور میپندارد که سرنوشت لهستان نشان داده است و از قرار معلوم، عزم خویش را جزم کرده است که در صورت تجزیه قسمت کلان و مغتنم ایران را به دست آورد. با جرات تمام میتوان اعلام کرد که هیچ سیاستمدار روسی یا افسر ستاد ارتش تزاری قادر به تسلیم گزارشی درباره سیاست خارجی روسیه نسبت به ایران و آینده آن کشور نیست؛ مگر آنکه وعده یا اشارهای مربوط به الحاق ایالات آذربایجان، گیلان، مازندران و خراسان یا به عبارت دیگر تمام نواحی شمال ایران از شرق تا غرب را در شرح خود درج کرده باشد.
روسیه ایران را وجودی محتضر تلقی میکند؛ اگر چه گاهی او را مورد نوازش و تحبیب قرار میدهد؛ ولی مآلا و بیچون و چرا طالب بقای وی نیست. ۷. «روسیه ایران را وجودی محتضر تلقی میکند؛ اگر چه گاهی او را مورد نوازش و تحبیب قرار میدهد؛ ولی مآلا و بیچون و چرا طالب بقای وی نیست.
روسیه تجزیه ایران را در آینده به همان نحو و روالی مقدور میپندارد که سرنوشت لهستان نشان داده است و از قرار معلوم، عزم خویش را جزم کرده است که در صورت تجزیه قسمت کلان و مغتنم ایران را به دست آورد. با جرات تمام میتوان اعلام کرد که هیچ سیاستمدار روسی یا افسر ستاد ارتش تزاری قادر به تسلیم گزارشی درباره سیاست خارجی روسیه نسبت به ایران و آینده آن کشور نیست؛ مگر آنکه وعده یا اشارهای مربوط به الحاق ایالات آذربایجان، گیلان، مازندران و خراسان یا به عبارت دیگر تمام نواحی شمال ایران از شرق تا غرب را در شرح خود درج کرده باشد. اینجانب شکی ندارم که اقدامات ضروری در صورت پیشامد جنگ یا اختلاف امور یا حسن تصادف مطلوب همه مورد مذاکره و تصویب قرار گرفته است.»
بر این اساس کرزن میخواهد برتری روسیه در شمال با برتری انگلیس در جنوب متوازن و متعادل باشد. او معتقد است باید خطی فرضی از یک طرف تا سمت دیگر ایران کشید که از سیستان در شرق از طریق کرمان، یزد و اصفهان به جانب غربی، از بروجرد، همدان و کرمانشاه عبور کند و در جنوب این خط هرگونه اعمال نفوذ خصومتآمیز سیاسی غیرقابل قبول اعلام شود. جالب آنجاست که کرزن در سطور پیش از آن با زبانی که مخصوص انگلیسیهاست مینویسد: «سیاست انگلیس در ایران در هیچ زمانی مبنی بر آز و کشورگشایی نبوده است و انگلستان حتی به یک وجب از خاک ایران چشم طمع ندارد!»
۸. مساله خلیجفارس نیز از نظر کرزن اهمیت بسیار داشته است. وی در کتاب خود در مورد ایران اشاره میکند انگلیس با هزینههای جانی و مالی امنیت را در خلیجفارس برقرار ساخته است و واگذاری بندری روسی در این منطقه موجب فتنهانگیزی خواهد شد، علاوه بر آن از آنجا که با صرف خونها و مالها نظم و امنیت را ایجاد نموده است، این حق را دارد که به هیچ عامل سیاسی بیگانهای حق مداخله در این منطقه را ندهد و تخطی از این اصل اساسی خیانت به وطن محسوب میشود.
بنا به تمام عللی که گفته شد کرزن طرح تقسیم ایران را در سال ۱۸۹۹م به دولت متبوع خود ارائه داد. وی در نامه مورخ سپتامبر ۱۸۹۹م خود به وزیر امور هندوستان نظرات حکومت هند و عقیده شخصی خود را درباره مساله ایران بیان کرد و اظهار کرد که برای مساله ایران در مقابل انگلیس سه راهحل موجود است:
۱. اتحاد روس و انگلیس برای اصلاح و احیای ایران، به طوری که قادر باشد استقلال و تمامیت ارضی خود را حفظ کند. این پیشنهاد پیشتر در سال ۱۸۹۵م توسط سر مورتیمر ریورند ارائه شده بود؛ اما با پاسخ منفی دولت انگلیس روبهرو شد؛ چون به نظر آنها روسها هرگز در این راه با انگلیس همکاری صمیمانه به عمل نمیآورند. کرزن نیز معتقد بود روسیه در این مورد هرگز با انگلیس همکاری نمیکند؛ زیرا روسیه فایدهای ندارد، روسیه خواهان زوال ایران است و جاهطلبی روسیه از ریشه این آرزو آب میخورد که روزی مملکت و ملت ایران از فرط ضعف و ناتوانی در دامن او افتند. از این رو در برابر هر سیاستی که ممکن است مایه تقویت کشور ایران یا احیای مردمش گردد، مقاومت میکند.
۲. دولت انگلیس به روسیه اخطار علنی بدهد که هر تجاوزی که روسها در شمال ایران در پیش بگیرند با اقدام متقابل انگلیسیها در جنوب مواجه خواهد شد، اما این راهحل نیز مردود بود؛ زیرا هم بسیار خطرناک بود و هم اینکه ممکن بود دشواریهای بیموقع به وجود آورد.
۳. تقسیم ایران به مناطق نفوذ که کرزن بسیار مایل بود در این زمینه اقدام شود. گرچه منجر به نابودی استقلال ایران میشد. در حالی که حکومت هندوستان (کرزن) تمایل داشت وارد عمل شود، در لندن ترجیح میدادند تامل کنند و منتظر باشند و با وجود قبول مزایای توافق در تقسیم ایران به مناطق نفوذ، در این راه قدمی برنمیداشتند. دلیل این امر هم آن بود که امکان داشت شاه پس از اطلاع از اولین تماس بین دو قدرت چنین تصور کند که این عمل مقدمهای برای تقسیم قطعی کشور بین آنها خواهد بود. باز هم اختلاف نظر حکومت هند و لندن، مانع ایجاد واکنش مورد نظر کرزن شد.
تاثیر دیدگاههای کرزن در قرارداد 1907
کرزن خود بعضی اشکالات و معایب راهحلی را که توصیه کرده بود، برشمرده است. از جمله آنکه سیستان که عملا از نظر اداری جزو ایالت خراسان محسوب میشد میبایست در منطقه نفوذ انگلیسیها قرار گیرد. دیگر آنکه روسیه با در دست داشتن کنترل تهران، تبریز و مشهد تسلط و نفوذ خود را در سراسر کشور گسترش میداد.
مشکل دورتر، موضوع بازگشت احتمالی روسیه برای تعرض از یک راه غیرمستقیم یعنی از طریق بینالنهرین و بغداد بود. علاوه بر آن امکان داشت از طرف سایر قدرتها مثل فرانسه و آلمان تهدیدی به عمل آید و گرچه خطر آنها در این مورد به خصوص، کمتر از روسیه بود، بعید نبود که در آتیه بیشتر باعث مزاحمت انگلستان شود و بالاخره باز این خطر وجود داشت که روسیه به هیچعنوان به روابط و مناسباتی از این قبیل روی خوش نشان ندهد، کرزن پاسخ میدهد با وجود این، آزمایشی در این زمینه خالی از ارزش نخواهد بود. میبینیم کرزن در زمانی که پیشنهاد تقسیم ایران را طرح نمود مسائل و مشکلات زیادی را با تیزهوشی خاصی مورد توجه قرار داد که اغلب آنها در تهیه قرارداد ۱۹۰۷ مورد بحث قرار گرفت. از جمله تاثیرات کرزن در تنظیم مفاد قرارداد، قرار گرفتن سیستان در منطقه نفوذ انگلیس بودهاست.
ادامه دارد
ارسال نظر