روایت دیگر
داستان مد در دوران مدرن
در سالیان اخیر، مد با استقبال بیسابقهای از سوی جامعه جهانی مواجه شده است. امروزه، مد تنها مسالهای برای وقتگذرانی خانمها و امرار معاش فروشندگان لباس نیست. حتی میتوان با جرات گفت که مد در پایان هزاره دوم بدل به یک عامل فرهنگی با اهمیت خاص شده است. عجیب نیست که در پایان قرن بیستم، مد را به همراه سینما موفقترین صنعت هنری جهان به شمار آوردهاند. از پوست خرس تا تیشرت
مد، حداقل در ارتباط با مساله لباس یکی از تمهای مورد علاقه ارباب رسانههای جمعی است.ما به صورت مرتب و منظم از آخرین اخبار مربوط به نمایشهای سالانه لباس شب و لباس حاضری مطلع میشویم. حتی در آرامش مابین این دو قطعه بزرگ عالم مد، رسانههای جمعی در مورد حواشی آنها، گزارشها و مقالات ویژه و پرآب و تابی چاپ میکنند. طبق آمارگیری رسمی که در سال ۱۹۹۸ انجام شد طراحان مد و مانکنها، پس از ستارگان سینما و خوانندگان و پیش از سیاستمداران و نویسندگان تحتپوشش خبری رادیویی و تلویزیونی قرار دارند.
چشمپوشی از مد امری غیرممکن است. اگر قرار باشد امسال رنگ سبز رنگ مد سال باشد، امکان ندارد که بتوانید بلوزی با رنگ بنفش در فروشگاههای طراز اول شهرهای بزرگ غربی پیدا کنید. یا اگر قرار باشد طرح چهارخانه، طرح مد سال باشد پیدا کردن لباسی مناسب با طراحی راه راه در حکم کیمیا است.
جالب اینجا است که این مدها در نهایت از یک منبع واحد دیکته نمیشود و هیچگاه توافق پنهانی برای ارائه مدلهای لباس یکسان مابین شرکتهای طراحی مد صورت نمیپذیرد. امروزه، با رواج گرایشهای پست مدرنیته، بایستی لفظ مد و دمده را با احتیاط بیشتر به کاربرد، ظهور مجدد کفشهای لژدار و شلوارهایی با پاچه گشاد مصداقی است بر این مساله که مرزهای بین «مد» و «دمده» روزبهروز کمرنگتر میشود.
در واقع مد امروزه شمول کاربرد گستردهتری را در سیطره اجرایی خود دارد. اگر نگاهی به دهه بیست یا سی بیندازیم با مسالهای به نام نشانگان لباسی Dress Code مواجه میشویم. در زمانی که خانمها و آقایان برای رفتن به تئاتر، سینما، پارک یا خرید از لباسهای مختلف و متفاوتی استفاده میکردند. اما امروزه دیگر کسی احساس نمیکند که برای رفتن به سالن سینما «باید» لباس خاصی بپوشد و برای رفتن به تئاتر، یک لباس خاص دیگر. اگر مکانهای کلاسیکی مانند سالنهای اپرا را که تنها مورد استفاده طبقات خاصی هستند نادیده انگاریم در سایر تفریحگاهها و اماکن عمومی شاهد تنوع پوششی متفاوت و گستردهای هستیم.در حال حاضر، روزبهروز از تعداد موقعیتها و مکانهایی که حضور در آنها مستلزم برخورداری از پوشش خاصی است کاسته میشود. امروزه، لباسهای عادی و پوششهای معمولی برای هر زمانی و هر مکانی مناسب هستند.مردم در سرتاسر جهان، از شلوار جین، ساقپوشها و مچپوشهای چرمی، تیشرت و کفشهای کتانی و ورزشی استفاده میکنند. حقیقت این است که در جهت تحقق آرمان دهکده جهانی، مد به نسبت مقولاتی چون ادبیات و هنر و فرهنگ پیشروتر و موفقتر بوده است. این امر شاید بیانگر این مساله باشد که برخلاف تصور مردم مبنی بر انتزاعیتر شدن مدهای لباس، آنها روزبهروز به سوی یک فرم استاندارد و همهگیر حرکت میکنند.
مد و لباس سنتی
«مد» یک پدیده اروپایی مدرن است و برای شناخت ریشههای آن و علل تحول و پیشرفت آن بایستی تاثیر نظام سرمایهداری اروپا را تحت نظر داشت. فیالواقع مد فرزند مشترک فرهنگ بورژوازی قرن نوزدهم و انقلاب صنعتی اروپا است. پیش از رواج مد به شکل امرزی، استفاده از لباس سنتی رواج داشت. در جوامع سنتی، پوشاک در درجه اول، نقش حفاظتی در برابر سرما، گرما و احتمالا نگاه نامحرم را برای افراد ایفا میکرد.با این همه حتی در ازمنه قدیم نیز لباس تنها برای نقش حافظتی خود استعمال نمیشد. زیبایی و آراستگی-هرچه به عنوان نقشی فرعی- به هر حال نقشی را در طراحی و دوخت لباس ایفا میکرد حتی در قبایل بدوی نیز که ندرتا از لباس استفاده میشود بدن افراد توسط رنگ، خالکوبی، جواهرات یا سایر خنزر و پنزرهایی که دم دست مشاطان قبیله پیدا میشد، آراسته میشد.جامعهشناسان اعتقاد دارند که ریشههای مد را بایستی در میل ناخودآگاه جمعی بشر به خودآرایی و پیراستگی جستوجو کرد. لباسهای سنتی یک شکل استاندارد پوشاک هستند که گروهها و فرقههای محلی، اجتماعی و مذهبی را از یکدیگر متمایز میکند: شهرنشینان از قریهنشینان، کشاورزان از کارگران، دکترها از بازرگانها یا اهالی کالیفرنیا از اهالی مینهسوتا. لباسهای سنتی بازتاب و تجسم عینی ثبات یک جامعه هستند شاید از این رو است که بهندرت تغییری در طراحی و رنگهای به کار رفته در این لباسها انجام میشود و اگر تغییری نیز حاصل شود این تغییر معمولا در جزئیات و به میزان بسیار اندک و غیرمشهود است.
ارسال نظر