قرارداد 1907 در مجلس روسیه

آمنه امیری- در ۱۸ نوامبر سال ۱۹۰۷ وزیر امور خارجه روسیه متن قرارداد روسیه و انگلستان مبنی بر تقسیم ایران را به پارلمان این کشور تقدیم کرد. آنچه می‌خوانید مروری بر اوضاع ایران در آن زمان و نتایج قرارداد ۱۹۰۷ است. در دوره قاجار، دولتمردان ایران با استفاده از اصل موازنه، تلاش می‌کردند استقلال کشور ضعیف ایران را که میان دو قدرت بزرگ اروپایی رقیب، روس و انگلیس، گیر افتاده بود، حفظ کنند. اما در ابتدای قرن بیستم تحولاتی رخ داد که این دو قدرت رقیب را به یکدیگر نزدیک و بلکه متحد ساخت و همین موجب شد ایران نتواند از شیوه موازنه برای حفظ استقلال خود استفاده کند. این تحولات عبارت بود از قدرت‌گیری آلمان در اروپا و متحد شدن روسیه و انگلستان در برابر آلمان؛ و شکست روسیه از ژاپن و پیش آمدن بحران ناشی از این شکست در داخل (انقلاب ۱۹۰۵ روسیه). به این ترتیب سیاست و مناسبات روس و انگلیس در پرتو تحولات جدید، بازتعریف شد؛ و حاصل آن قرارداد ۱۹۰۷ و تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ و یک منطقه بی‌طرف بود.

قرارداد ۱۹۰۷ و نتایج آن

قرارداد ۱۹۰۷ عمدتا نتیجه تحولاتی بود که در اروپا در جریان بود. آلمان به تهدیدی بزرگ برای کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و انگلیس تبدیل شده بود. در اواخر قرن نوزدهم میلادی آلمان از نظر صنعتی به شدت پیشرفت کرده بود و طلیعه قرن بیستم شاهد ظهور آلمان به عنوان تقریبا قوی‌ترین کشور اروپایی بود. ضمن آنکه یکی از اصول مسلم سیاست خارجی انگلستان حفظ توازن در اروپا بود که آلمان با تلاش برای سروری بر اروپا این اصل را به چالش می‌کشید.

عزم راسخ آلمان برای ایجاد یک ناوگان جنگی بزرگ برای رقابت با انگلستان و تصمیم قاطع انگلیس برای حفظ برتری دریایی خود روابط دو دولت را تیره ساخت. پس از این که در سال ۱۹۰۵م در انگلستان لیبرال‌ها زمام امور را به دست گرفتند، به تقویت این فکر سیاسی پرداختند که خطری که از جانب آلمان متوجه منافع امپراتوری انگلیس است به مراتب بزرگ‌تر و سهمگین‌تر از خطر روسیه خواهد بود. به‌این‌سان در انگلستان فکر اتحاد با روسیه علیه آلمان قوت ‌گرفت.

در روسیه نیز شرایط به گونه‌ای پیش می‌رفت که در نهایت روس‌ها به کنار آمدن با انگلیس با نظر مساعد می‌نگریستند. تحولات داخلی روسیه (تشنج اوضاع سیاسی - اجتماعی در روسیه که منجر به فرمان گشایش مجلس (دوما) در روسیه در ۱۹۰۵م توسط تزار شد) به همراه شکست از ژاپن در ۱۹۰۵م که یک قدرت نوظهور آسیایی بود و نیز ترس از آلمان، که به دنبال کسب نفوذ در شرق (خصوصا در ایران و عثمانی) بود، موجب شد تا روس‌ها به گونه‌ای جدی‌تر به پیشنهاد فرانسه مبنی بر سازش با انگلیس بیندیشند. سیاست «پیش به سوی شرق» آلمان در راستای کسب نفوذ در خاورمیانه و به خصوص دو دولت ضعیف ایران و عثمانی، هر دو دولت روسیه و انگلیس را که دو قدرت باسابقه در این مناطق بودند هراس افکند. به‌این‌سان شرایط داخلی و خارجی دو کشور (روسیه و انگلیس) را به سازش با هم وادار ساخت و قرارداد ۱۹۰۷ را منعقد ساختند. قرارداد چهار ماده بود که طبق آن ایران به سه منطقه نفوذ روسیه در شمال، منطقه نفوذ انگلیس در جنوب و منطقه بی‌طرف در حد فاصل مناطق نفوذ روسیه و انگلیس تقسیم کرده بود. دولت های روس و انگلیس متعهد شدند در منطقه نفوذ دیگری از کسب هر نوع نفوذ و امتیازی خودداری و نفوذشان را تنها به منطقه مشخص شده در قرارداد محدود نمایند.

قرارداد ۱۹۰۷ در عرصه سیاسی - اجتماعی ایران دارای نتایج محسوسی بود. از نتایج مهم آن اینکه انگلیس دست روسیه را در سرکوب مشروطیت ایران بازگذاشت. همچنین از نتایج آنی قرارداد، از بین رفتن نفوذ معنوی انگلیس در افکار عمومی ایران بود. وجهه انگلیس که در نتیجه پناهنده شدن مشروطه‌خواهان به سفارت انگلیس با سرعت افزایش یافته بود به همان سرعت نیز زایل شد. اعتماد و حسن‌نیتی که در جریان مشروطه نسبت به انگلیس برای آنها ایجاد شده بود جای خود را به شک و بدبینی داد؛ به گونه‌ای که برخی نویسندگان از این بدبینی با عنوان توهم توطئه یاد کرده‌اند و معتقدند از این زمان توهم توطئه در افکار عمومی ایران شکل گرفت. از این زمان در افکار عمومی ایران تمایل به نیروی سومی همچون آلمان نیز پیدا شد که راز موفقیت تبلیغات آلمان‌ها در ایران طی جنگ جهانی اول نیز در این امر نهفته بود.

با انعقاد قرارداد، روس و انگلیس منطقه نفوذ خود را اشغال کردند و به‌این‌سان عملا سلطه حاکمیت مرکزی از بین رفت. بحران سیاسی که در نتیجه انقلاب مشروطیت به وجود آمده بود به همراه فقدان نیروی نظامی قدرتمند موجب تسهیل عملیات روسیه و انگلیس در اشغال ایران شد. در نتیجه این امر آشوب و ناامنی سراسر ایران را فراگرفت و بسیاری از افراد متمول در شمال و جنوب (مناطق نفوذ روسیه و انگلیس) برای حفظ جان و مال خود تبعه روسیه و انگلیس شدند. در شمال ایران بسیاری با این عنوان که تحت‌الحمایه روسیه هستند از پرداخت مالیات به دولت مرکزی امتناع می کردند و جالب اینکه در نتیجه این وضع کنسول روسیه در آذربایجان درصدد گرفتن مالیات به روش دلخواه خود برآمد. در واقع با انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ عملا‌ ایران استقلال خود را از دست داده و حکومت مرکزی فاقد قدرت و اعتبار شده و روس و انگلیس تبدیل به حاکمان عملی شمال و جنوب ایران شدند. بدیهی است آشوب و ناامنی نتیجه طبیعی این وضع بود.