مطالبه خسارت جنگی حق ایران است

گروه تاریخ اقتصاد - در سال ۱۹۱۹ میلادی به هنگام انعقاد کنفرانس صلح، محمد علی فروغی، رییس نمایندگان ایران، نامه‌ای به انجمن صلح راجع به دعاوی ایران تقدیم کرد که مورد تفسیر و اعتراض جراید انگلیس قرار گرفت. بعضی از جراید انگلیسی نوشته بودند که ایران باید دعاوی ارضی را کنار گذاشته و از مطالبه خسارات جنگ جهانی نیز صرف‌نظر کند. آنچه می‌خوانید جوابی است که فروغی به آنها داده است.

***

در خصوص اینکه «نمایندگان ایران خوب است هم خود را مصروف استقلال ایران بنمایند» اولا اینکه استقلال ایران اصل مسلمی است که هیچ یک از دول- حتی آنها که شاید درصدد محو استقلال ایران بودند- نداشتند و اکنون هم هیچ کس مدعی نیست که ایران نباید مستقل باشد، چنان‌که عضویت یافتن دولت ایران در مجمع ملل به عنوان‌ اعضای اصلیه مبنی بر همین اصل است، الا اینکه در ظرف چند سال از طرف بعضی دول همسایه ایران بعضی اقدامات شده که ایرانی‌ها آن را منافی استقلال ایران می‌دانند و نمایندگان ایران درصدد هستند که آن اقدامات را که بعضی از آنها فقط عملی و برخی به صورت قرارداد و نوشته درآمده باطل نمایند و همچنان که بعضی از جراید نصیحت کرده‌اند این قسمت از منظورات را نمایندگان ایران از همه بیشتر اهمیت می‌دهند و چون به حسن عدالت‌خواهی دول معظمه اطمینان دارند و صحت این دعاوی محل تردید نیست امیدواری کامل دارند که در این باب موفقیت حاصل خواهند نمود و شرکت ایران در مجمع ملل این امیدواری را تایید می‌نماید.

اما نسبت به خسارات؛ دولت ایران چگونه از آن صرف‌نظر نماید، در صورتی که نصف آبادی‌های مملکت به واسطه عملیات جنگی دول متحارب به کلی خراب، هزارها از مردم تلف شده، صد هزارها بی خانمان و در به در بیابان گردیده، کرورها خسارات وارد آمده و هرگاه جبرانی از این صدمات نشود سال‌های متمادی ملت ایران در زندگانی عاجز و درمانده خواهد بود. در ایام جنگ و اوقاتی که دول متحارب این عملیات را می‌کردند دولت ایران مکرر الزام مسوولیت آن را برایشان نموده و خودشان تصدیق کرده، بلکه کتبا تعهد جبران خسارات نموده‌اند. و اما اینکه می‌گویند مطالبه خسارات منتج به نتیجه نخواهد شد، تصدیق نداریم. چه مانعی هست بر اینکه خساراتی که از ناحیه عثمانی وارد آمده جزء قروض آن دولت منظور گردد؟ و نسبت به دولت روس هم اگر فعلا تمام استرداد خسارات ممکن نیست قسمتی از آن را دولت ایران وسیله برای وصول دارد و در لایحه خود اشاره بدان نموده است.دولت سابق روس که موسس این خرابی‌ها بوده مبلغی از دولت ایران طلبکار است و علایق و منافع زیادی در خاک ایران دارد.آن طلب را می توان محو و آن منافع را ضبط نمود و نمایندگان ایران از کنفرانس صلح تصدیق این اصل را می‌خواهند که ایران حق این اقدام را دارد و در واقع به نظر می‌آید که نتوان این تصدیق را دریغ کرد و دولت ایران این حق را برای خود حاصل شده می‌داند.

اما نسبت به دعاوی ارضی باید دانست دولت ایران به هیچ وجه طمع و توقع زیادی‌ ندارد و اگر دعاوی ارضی نموده از راه طماعی نبوده. موجبات این دعاوی یکی این است که اراضی مزبوره سابقا متعلق به ایران بوده و به زور و غصب از ایران گرفته شده و اعاده آن به ایران عدالت است. دیگر اینکه در بسیاری از نقاط مزبوره اهالی آنجا که یا ایرانی‌الاصل هستند یا با ایرانی‌‌ها مناسبات تامه دارند خودشان تقاضا کردند که در تحت لوای ایران قرار بگیرند و یک منظور عمده دولت ایران در این قسمت از دعاوی این است که سرحداتی برای دولت ایران معین شود که مثل سرحدات امروزه از روی هوای نفس دول همسایه تعیین نشده، بر طبق مبانی صحیحه طبیعی و طوری بوده باشد که دولت ایران در محافظت آنها دچار اشکالات نباشد و بالاخره در این خصوص دولت ایران به کلی مطالب را به نظر حق‌گذاری کنفرانس صلح وامی‌گذارد و داخل کشمکش بیجا نخواهد شد.

یک مطلب را خوب است باز یادآور شویم که گاهی اوقات به نظر می‌رسد یعضی از مغرضان ایران می‌خواهند زمزمه کنند که ایرانی‌ها نمی‌توانند مملکت خود را اداره نمایند و باید دیگری از آنها سرپرستی کند. اگرچه مطالعه لوایح و مقالاتی که نمایندگان ایران منتشر کرده‌اند جواب این حرف را به خوبی می‌دهد لیکن باز می‌گوییم: ایرانی‌ها که در ظرف سه هزار سال تاریخ ملی خود مملکت خود را در کمال خوبی اداره کرده و غالبا جزء دول معظمه بلکه اعظم دول بوده و هر وقت بر حسب پیش آمد روزگار لطمه به آنها وارد آمده در اندک مدتی جبران آن را نموده‌اند، چگونه نمی‌توانند مملکت خود را اداره کنند؟ اشتباه در این است که در سنوات اخیره که تغییر اوضاع کلی خاصه در ممالک اروپا مستلزم آن شد که در ایران هم اوضاع تغییر کند، دولت و ملت ایران در مقابل همسایگان پرزور جبار طماع واقع شد که هر چه خواست برای اصلاح حال خود جد و جهد کند مانع تراشی آنها مساعی او را باطل کرد و حتی اینکه ایرانی‌ها متوسل به سرمایه و معلومات فنی خارجی هم شدند و از خارجه در این خصوص استمداد کردند و در این راه هم دول متعدی همسایه ایران سنگ انداختند، بلکه ممانعت صریح کردند. اگر ایران در این چند سال اخیر آن طوری که باید اداره نشده، به واسطه انواع اشکالات خارجی از دسایس‌ وحیل و اعمال جبر و زور و غیره بوده، و هرگاه از این به بعد اعمال سابق الذکر متروک شود و ایرانی‌ها را بگذارند که به طوری که منظور نظر خودشان است با مساعدت‌های مادی و معنوی دوستان خود مشغول کار شدند، یقین است که در کمال خوبی از عهده اداره مملکت خود برخواهند آمد و ایران یک عنصر ترقی بسیار خوبی برای دنیا خواهد شد و هیچ دولت و ملتی هم محتاج نخواهد بود که بار سرپرستی ایران را که بار سنگینی است بر دوش بگیرد.

منبع: مجله «یغما»، فروردین ۱۳۲۷ - شماره ۱