نامه ها و نکتهها
ملاقات تقیزاده با رییسالوزرای انگلیس در ۱۹۲۹
گروه تاریخ اقتصاد- سیدحسن تقیزاده و اعضای دیگر هیات ایرانی در سال ۱۳۰۸ ه. ش در جامعه ملل سابق در ژنو با ماکدونالد، رییس الوزرای انگلیس دیدار و گفتوگو کردهاند. آنچه میخوانید گزارش این دیدار به قلم تقیزاده و خطاب به وزیر امور خارجه وقت ایران است.
***
روز چهارشنبه ۳ ماه سپتامبر ۱۹۲۹ برحسب قرار به دیدن ماکدونالد، رییسالوزرای انگلیس رفتیم. پس از ورود و تعارف، بیان کردیم که علاوه بر اینکه دولت انگلیس همیشه دوست و طرفدار استقلال و قوت ایران بوده حالا که شماها سرکار آمدهاید ما همه منتظریم که روابط بین دو مملکت دوستانهتر بوده و بیشتر براساس عدالت و انصاف و مراعات اصول مساوات بشود. زیرا که ما هیچ شکی در نیات خوب و پاک شما و صمیمیتان نداریم. ولی چیزی که میخواهیم نظر شما و همقطاران مسوول شما را مخصوصا به آن متوجه کنیم این است که این خیالات عالی و مبارک که شما دارید و دیروز با بیان واضح و بلیغ آنها را اظهار نمودید به همه افراد هموطنان شما و مامورین جزء عمومیت ندارد و بعضی در میان آنها خیالات قدیمی و نظر تحقیر به ملل شرقی و پست دیدن آنها داشته، عقاید و اوهام کهنه را هنوز دارا هستند و عمده خواهش ما این است که شما خودتان نظر مخصوصی به کار ایران داشته و با وجود اینکه خیلی مشغول هستید توجه خاصی صرف این امور نموده آنها را به کلی به اجزای جزء و مامورین محل واگذار نکنید. البته میدانید که ایران در این سالهای اخیر مجاهدت عمدهای در راه ترقی نموده و انتظامی در امور خود داده است و البته خود متوجه هستید و همیشه این نکته را هم شرح دادهاید که هر وقت ایران مساعدت خیرخواهانه از خارج ببیند یا اقلا موانع و اشکالات در راه او احداث نکنند داخل دوره ترقی شده و کار خود را مرتب کرده عنصر و عامل خوبی در صلح و انتظام شرق و دنیا میتواند بشود.
مستر ماکدونالد اظهار خوشوقتی از ملاقات ما نموده گفت که ما در دوره انتقالی هستیم و باید متوجه این مطلب باشیم که در چند روزه نمیتوان همه این اوضاع را تغییر داد. شما اشکالات و زحمات و موانع نامطلوبی از دوره سابق میراث بردهاید و ما هم همین طور،و باید این موانع را به تدریج از میان برداشت. اصل مطلب در اعتماد و اطمینان به همدیگر است و امور بینالمللی در دنیا بدون این اعتماد پیش نمیرود و پاره میشود. چنانکه مثلا وطن پرستان هندوستان این طور بیاعتمادی به هرچه از طرف ما میآید نشان میدهند و با«بایکوت»و غیره جواب میدهند. در این صورت من چه میتوانم بکنم. من دستی به سوی آنها دراز کردم و خواستم دور میزی نشسته صحبت کنیم ولی حسن استقبال نکردند. من هم دیگرچه میتوانستم بکنم. من خیلی خوشوقت ام که شما به ما اظهار اعتماد میکنید و امیدوارم به همین طریق بتوانیم همه اشکالات را حل کنیم. اگر چیزی را شما وقتی تصور میکنید ناحق و برخلاف صحت است البته اظهار بکنید و به واسطه تبادل افکار اشکال رفع میشود. اخیرا شنیدم بعضی شکایات داشتهاید که عمال انگلیس در ایران تفتین میکنند و بعد از تحقیق معلوم شد که شایعات اساسی نداشته.
به او گفتم اصل مطلب در همین اعتماد است که گفتید و ما به خود شما و رجال مسوول دولت شما اعتماد داریم و شخص شما و اصول عقایدی را که شما در امور بینالمللی و عدالت بینالمللی همیشه ترویج کردهاید میشناسیم و مخصوصا من شما را از دوره اول انقلاب ایران و تشکیل «کمیته ایران» در لندن میشناسم و میدانم که چقدر از حقوق ایران دفاع میکردید. لکن اصل قصد ما هم همین است که خود شماها قدری بیشتر در مسائل ایران توجه و مراقبت داشته باشید و ما آن وقت یقین داریم که کارها موافق صحت و عدالت انجام میگیرد.
ماکدونالد گفت بلی من همان آدم بیست سال قبل هستم و خوب به خاطر دارم واقعه شوستر و کارهایی که در آن وقت میکردیم. احساسات من و عقاید خیر خواهانهام نسبت به ایران همان است که بوده. ولی آن وقت فارغتر و آزادتر و خوشبختتر بودم، حالا یک سر دارم و هزار سودا و بار سنگینی بر دوش دارم. فعلا برای شخص من غیر ممکن است که در مسائل مختلفه و امورات جاریه مراقبت داشته باشم و تنها کاری که میکنم این است که در اینگونه امور وقتی که ببینم چیزی در یکی از وزارتخانهها به عقیده من کج میرود و صحیح نیست نظر خود را اظهار میکنم و به وزیر مسوول آن کار میگویم. من گمان میکنم در این کار باید تجدید نظری کرد و فعلا در مجرای صحیح نیست. ولی مخصوصا به وزیر امور خارجه میسپارم که هر وقت کاری راجع به ایران باشد عطفنظر نموده و وزیر مختار ایران در لندن میتواند او را دیده و مطلب را توضیح و شرح نماید و مخصوصا ممکن است که وزیر مختار ایران همین جا در ژنو وقتی وزیر خارجه را دیده و بدون اظهار جزئیات مخصوص و شکایت معینی مسائل عمده ایران و کلیات را به او شرح داده و روشن نماید و یقین دارم او حاضر خواهد بود عطف توجه به این موضوع نماید.
مذاکرات قریب بیست دقیقه به طول انجامید و در موقع حرکت ما، ماکدونالد وزیر خارجه هندرسون را احضار کرده و به او تفصیل را گفت و او هم گفت که من به وزیر مختار ایران هم گفتهام که هر وقت مطلبی داشته باشد من حاضرم با او مذاکره کنم.
(*)این کمیته در دوره استبداد صغیر در لندن تشکیل شد و عدهای از آزادیخواهان انگلیس و دوستداران ایران در آن شرکت داشتند مانند پروفسور ادوارد براون. همین کمیته است که در موقع حضور تقیزاده و معاضد السلطنه در لندن فعالیت های این دو نفر را تقویت میکرد.
منبع: مجله یغما، ۱۳۲۸
ارسال نظر