حمید کارگر- در اهمیت و نقش بی‌بدیل «تبلیغات» برای معرفی و شناساندن کالا و خدمات به مشتریان و مخاطبان تردیدی نیست و امروزه این باوری عمومی است که برای عرضه ای موفق، نمی‌توان تبلیغ را نادیده گرفت. هرچند که امروز و هنوز هم بسیاری از نهادها و سازمان‌ها- به ویژه در بخش دولتی- با وجود باور پیش گفته، در ورطه عمل لنگ می‌زنند و در چنبره مشکلات مالی و بودجه‌های ناچیز نمی‌توانند آن چنان که باید و شاید از تبلیغات بهره ببرند. فرش دستباف ایران هم به عنوان یکی از اقلام مهم صادرات غیرنفتی ایران که مایه ارتزاق بخشی از جامعه است و اشتغالزایی و ارزآوری را همراه هم دارد، در سالیان گذشته کم و بیش از گونه‌های متنوع تبلیغات برای شناساندن خویش بهره برده است و هرچند این تبلیغات ویژه و درخور توجه نبوده‌اند اما به هر روی چه در صداوسیمای داخلی، چه در شبکه‌‌های ماهواره‌ای و چه بر صفحات کاغذین نشریات و یا در قالب نمایشگاه‌های داخلی و برون‌مرزی از این ابزارهای مرسوم تبلیغاتی، سودی کمینه جسته و بخت خود را اندکی آزموده است.

این کالای هنری با همه ارزش‌ها و ویژگی‌های خاص خود به عنوان نماد برجسته ایران، همچنان نیاز به آگاهی‌رسانی و تبلیغات دارد و برای ماندگاری و گسترش بازار - چه بازار داخلی و چه خارجی-، باید از همه ابزارهای تبلیغی بسته به میزان اثرگذاری آنها بهره بگیرد.

این هوشمندی و تیزبینی و باور به اهمیت تبلیغات در پیشینیان ما در حوزه فرش دستباف تا بدانجا بوده است که رقمی قابل توجه را برای تبلیغ این کالا منظور داشته‌اند.

در مصوبه هیات مدیره شرکت سهامی فرش ایران در ۱۳ تیرماه سال ۱۳۱۵ در ترسیم طرز مشی شرکت، بخشی به مقوله تبلیغات اختصاص یافته و چنین مصوب کرده‌اند که:

«برای توسعه فروش قالی ایران در خارجه و همچنین برای تبلیغات رجحان قالی ایرانی بر قالی‌های سایر ممالک، شرکت معتقد به تبلیغات مرتب و زیادی است. برای اجرای این منظور شرکت لازم می‌داند که تا میزان نصف از منافع حاصله را تا مدت ده سال به مصرف تبلیغات برساند و در صورتی که منافعی نباشد سالیانه در حدود یکصد هزار تومان صرف پروپاگاند خواهد نمود و مبلغ مزبور در سال‌هایی که منافعی عاید شود از محل منافع مستهلک خواهد نمود.»

باورمندی به اهمیت تبلیغات در این سطور که نزدیک به هشتاد سال از نگارش آن می گذرد مشهود است. آشنایی به لزوم گستردگی و تکرار در پیام‌های تبلیغاتی در این سطور آشکار است آن چنان که بر «تبلیغات مرتب و زیاد» تاکید می‌کند. هیات مدیره شرکت آگاه بوده‌اند که تبلیغ، فرآیندی یک بعدی نیست و نه تنها باید کالای خود را معرفی کنی که رجحان و برتری آن بر دیگران را نیز باید در نظر آوری.

مهم‌تر آنکه در گام نخست برای مدت ۱۰ سال نیمی از منافع شرکت را به تبلیغات اختصاص می‌دهند و بالاتر آنکه حتی چنان تدبیر می‌کنند که اگر سودی هم نصیب شرکت نشد، هر سال حدود یکصد هزار تومان - که بی‌گمان در هشت دهه گذشته رقمی بسیار قابل توجه بوده است- به این امر اختصاص یابد.

دست مریزاد بر ایشان که شاید اگر چنین دوراندیشی‌ها و درایت‌هایی در پیشینیان ما نبود، فرش دستباف ایرانی امروز گردن فراز نمی‌داشت.