چهره
اقبال از بهداری تا رییس شرکت نفت
در دوره ۳۷ ساله سلطنت محمدرضا شاه، برخی افراد رشد کرده و در اکثریت این سالها منصب و مقامهای بالای سیاسی و اقتصادی داشتند. یکی از این افراد منوچهر اقبال بود که بعد از شهریور ۱۳۲۰ تا زمان مرگش در سال ۱۳۵۶، مناصب متعددی از جمله نخستوزیری و ریاست شرکت ملی نفت را در اختیار گرفت. اقبال فرزند میرزا ابوتراب ملقب به مقبلالسلطنه از رجال و ملاکان خراسان بود و ۲ برادر به نامهای علی و خسرو داشت. اقبال بعد از سوم شهریور ۱۳۲۰ از حزب پیکار سر در آورد و در جرگه میهنپرستان دوآتشه و از بنیانگذاران آن بود. اقبال در ۱۳۰۵برای تکمیل تحصیلات به فرانسه رفت و در پاریس بود که رشته پزشکی را با درجه ممتاز تمام کرد. در سال ۱۳۱۲ با یک دوشیزه فرانسوی ازدواج کرد و در همان سال وارد خدمت نظام شد.
او به مدت ۱۶ ماه رییس بهداری شهر مشهد شد و در سال ۱۳۱۵ به تهران آمد و یک سال بعد در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران شروع به تدریس کرد. احمد قوام در زمان استانداری خراسان او را از نزدیکان خود قرار داد و او وقتی به تهران آمد با شیوه و ترفندهای گوناگون به دل پر هوس اشرف پهلوی راه پیدا کرد و سرانجام در کابینه اول قوامالسلطنه در سال ۱۳۲۱ معاون وزیر بهداری و سپس در کابینه ساعد در ۱۳۲۲ وزیر بهداری شد. اقبال در تمام دوران مصدق شغل سیاسی نداشت و تنها به شغل استادی دانشگاه مشغول بود. او پس از کودتا در ۱۳۳۵ به وزارت دربار انتخاب شد و در ۱۵ فروردین ۱۳۳۶ پس از علا نخستوزیر شد. او نخستوزیری بود که میتوانست در برابر فشار مجلس ایستادگی کند، حرفهای حسابشدهای بر زبان آورد و خود را به مجلس تحمیل کند. او در دوران نخستوزیری بسیاری از حامیان خود را به خاطر اطاعت کامل از شاه رنجاند. وی در ۲۵ فروردین ۱۳۳۶ در مجلس شورا اعلام کرد که ادامه مبارزه با کشت خشخاش و تقسیم املاک سلطنتی از مهمترین برنامههای او هستند. او در اردیبهشت ۱۳۳۷ هجری شمسی حزب ملیون را در برابر حزب مردم علم تاسیس کرد و در مجلس نوزدهم اکثریت مجلس را در اختیار گرفت. او در دوران نخستوزیری قانون از
کجا آوردهای را تصویب و اجرا کرد و همچنین لایحه منع مداخله و شرکت نمایندگان مجلس و مقامهای دولتی در معاملات دولتی را نیز ارائه کرد. درگیری اقبال با ابوالحسن ابتهاج در سال ۱۳۳۷ از مسائل مهم دوران نخستوزیری او بود. او با ارائه لایحهای در ۲۶ بهمن ۱۳۳۷ با قید سه فوریت به مجلس داد که تصویب و منجر به حذف ابتهاج از سازمان برنامه و بودجه شد. او در سال ۱۳۳۸ لایحه اولیه اصلاحات ارضی را تسلیم مجلس کرد تا پاسخی به انتقادهای آمریکا بدهد. منوچهر اقبال در خرداد ۱۳۴۲ پس از برکناری عبدا... انتظام، مدیرعامل شرکت ملی نفت شد و تا سال ۱۳۵۶ که در سن ۶۸ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت، این سمت را در اختیار داشت.
گزارشهای ساواک از اقبال
در کتاب دکتر منوچهر اقبال به روایت اسناد ساواک که توسط مرکز بررسی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، دهها سند درباره منوچهر اقبال جمعآوری شده است که برخی از آنها را در زیر میآوریم:
نامه به کنسرسیوم
این گزارش در ۱/۱۱/۱۳۴۲ ارسال و در آن آمده است: «طبق اطلاع واصله، آقای دکتر اقبال مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نامه محرمانهای به کنسرسیوم نفت ایران نوشته و یادآور شده است: «از این به بعد حق هیچ گونه استخدام ندارید و در آینده هر کارمندی احتیاج داشتید به اداره کارگزینی مراجعه کنید.» به دنبال ارسال این نامه، نمایندهای از طرف کنسرسیوم نفت با آقای دکتر اقبال ملاقات کرده و به وی اعتراض کرده است. اقبال در جواب اعتراض او گفته است، حقوق کسانی را که شما استخدام میکنید، ما باید بدهیم و ما هم حق داریم به شما اجازه استخدام بدون اطلاع و موافقت قبلی خودمان ندهیم.
جمعیت یاران
این گزارش، در ۳/۴/۱۳۴۳ از نخست وزیری تهیه شده و تحت عنوان گزارش اطلاعات داخلی در اسناد ساواک بایگانی شده است. در این گزارش آمده است: منوچهر اقبال با شرکت عدهای حدود ۷۰ نفر از دوستان مورد اعتماد خود، جمعیتی به نام جمعیت یاران تشکیل داده است. کلیه اعضای جمعیت مذکور قسم یاد کردهاند که به هیچ وجه عضویت و نحوه فعالیت خود را نزد کسی افشا نسازند. در حدود ۱۲ نفر از نمایندگان مجلس شورای ملی نیز عضو این دسته هستند. مصطفی الموتی، حسن مصطفوی نایینی، جهانگیر سرتیپ پور، شفیع امین، کریم اهری، حنیفه رمضانی، حسین سامیراد، محسن صالحی، حبیبا... ملکزاده از یاران جمعیت به حساب میآیند.
گرانی بنزین
گزارش مورخ ۱۲/۹/۱۳۴۳ تحت عنوان «فعالیتهای مضره» درباره اقبال است و در این گزارش آمده است: گفته میشود طرفداران علی امینی با استفاده از ناراحتیهایی که بر اثر افزایش قیمت نفت و بنزین در مردم ایجاد شده تبلیغات وسیعی را علیه دولت در مجالس و محافل مختلف شروع کردهاند. تبلیغات این گروه هم متوجه دولت و هم متوجه دکتر اقبال است که با دکتر امینی خصومت شدید دارد. دکتر بهار نوری از طرفداران امینی میگوید، عبدالله انتظام تا زمانی که در راس شرکت ملی نفت بود، حاضر نشد قیمت بنزین را گران کند، اما دولت و منوچهر اقبال زورشان به کنسرسیوم نرسیده که حقالسهم بیشتری بگیرند و میخواهند با گران کردن آن از مردم برای دولت درآمد ایجاد کنند.
سخنرانی در لندن
در مورخ ۲۹/۵/۱۳۴۵ گزارش دیگری درباره اقبال تهیه شد. در این گزارش که توسط رییس ساواک خوزستان عرضه شده بود، آمده است: آقای اقبال در کنفرانس سالانه شرکتهای نفت در لندن سخنرانی کرده و مطالبی دال بر منافع ملی ایران اظهار کرد. این سخنرانی اثرات خوبی در بین کارکنان نفت
مسجد سلیمان بر جای گذاشته و اکثریت کارمندان ایرانی یک غروری در خود حس میکردند. علاوه بر آن، اکثریت کارکنان خارجی شرکت نفت به خصوص آمریکاییها فوقالعاده از آن پس سعی میکنند بین مردم محبوبیت داشته باشند.
ارسال نظر