چهره
هاشمی، مبدع بنگاههای زودبازده کوچک
طرحهای زودبازده که در دولت نهم توسط محمد جهرمی طرح و به یک موضوع جنجال برانگیز تبدیل شده است، در تاریخ اقتصاد ایران سابقهای طولانی دارد و بارها توسط دولتهای ایران طرح و اجرا شده است. نخستین تجربه این طرحها- البته با کمی تفاوت- به روزهایی برمیگردد که نظام جمهوری اسلامی ایران هنوز استقرار کامل پیدا نکرده بود و شورای انقلاب اسلامی به مثابه قانونگذاری در عرصه حیات اقتصادی ایران فعال مایشاء بود. آیتالله هاشمی رفسنجانی در نقل خاطرات خود از سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ به این موضوع اشاره میکند. این خاطرات در کتاب «هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی» نوشته عباس بشیری (دفتر نشر معارف اسلامی، ۱۳۸۳، صفحههای ۴۰۳ تا ۴۰۵) درج شده است. در نقل خاطرات وی که در سال ۱۳۵۸ سرپرست وزارت کشور بود، آمده است: «با تشدید بحران بیکاری در کشور و ضرورت اجرای طرحی در این زمینه، قرار شد پیشنهادها و نظرات کارشناسان و مسوولان و سایر افراد علاقهمند، دریافت و بر مبنای آن طرحی جامع و قابل اجرا بر اساس اصول قانون اساسی جدید، تهیه و به شورای انقلاب ارائه شود. در این ارتباط یک صنعتگر خراسانی طرحی داد که من آن را پسندیدم و کلیات آن را در شورای انقلاب مطرح کردم و موافقت اولیه اعضا را گرفتم. سپس ضوابط و مقررات اجرایی را نیز تهیه نمودم و بار دیگر مساله را در ۲۰آذر ۱۳۵۸ به شورا بردم و در آنجا پس از بحث و بررسی کامل موضوع، اعضای شورای انقلاب موافقت نهایی خود را با اجرای این طرح به عنوان «طرح اشتغال بیکاران کشور» اعلام کردند.
بر اساس این طرح، قرار شد به طور ضربتی واحدهایی در مناطق مختلف کشور تاسیس شود. این واحدها تحت عنوان واحدهای تولیدی تعاونی، کلیه افراد بیکار را با داشتن تخصص و دادن آموزشهای لازم در زمینههای توسعه و احیای کشاورزی و دامپروری و قطع وابستگی به صنایع خارجی، به کار میگیرند. این شرکتها دارای کادر اداری فنی و مدیریت خواهند بود و هر کدام از آنها در مرحله اول با تعداد ۵۰ عضو یا بیشتر از سوی وزارت کشور، به طور رسمی ثبت خواهند شد و سپس آموزشهای لازم در زمینه مقررات به آنان داده خواهد شد. این تعاونیها، نیازهای درجه اول کشور را تامین خواهند کرد و از طرف دولت علاوه بر کمکهای مالی و زمین، امکانات دیگری نیز در اختیارشان قرار خواهد گرفت و طبیعی است که فعالیت این شرکتها قابل گسترش است و به طور نامحدود فارغالتحصیلان هنرستانها، دیپلمهها و کلیه افراد بیکار را تحت پوشش خود قرار میدهند. به این ترتیب ابتکارهای جوانان ما به کار گرفته خواهد شد و همین واحدها و صنایع کوچک میتوانند ما را از قطعات صنعتی وارداتی از کشورهای خارج، در آینده نزدیک بینیاز کنند. بدیهی است اجرای دقیق و کامل این طرح نیازمند مدیریتی قوی، کارآمد و مطلع بود. به همین دلیل در نخستین قدم و همزمان با تصویب این طرح در شورای انقلاب، رهنمودهای لازم را به استانداریهای کشور برای اجرای دقیق آن ارائه کردم و از آنها خواستم گزارشهای دقیق خود را از افراد بیکار به ستاد مرکزی وزارتخانه ارسال کنند. قرار شد کلیه درآمد یک روز نفت که اختصاص به استانها داشت، صرف اجرای طرح و کمک به راهاندازی این واحدها شود. بعد از این مراحل تصمیم گرفتم با برگزاری کنفرانس استانداران سراسر کشور آنها را نسبت به چگونگی اجرای طرح توجیه کنم. در روز آغاز کنفرانس در ۲۶ آذر ۱۳۵۸ که تشکیل آن با استقبال مواجه شده بود گفتم: از روزهای اول انقلاب یکی از روزنههای امید برای ضد انقلاب داخل و خارج کشور، مساله فلج اقتصادی کشور و بهرهگیری از انبوه بیکاران بود و تاکید کردم، با به کار گماردن بیکاران، دشمنان ما از این دریچه مایوس میشوند و برای همیشه این در به رویشان بسته خواهد شد. از استانداران خواستم انقلابیتر حرکت کنند و برای اجرای این طرح گامی انقلابی بردارند.
ارسال نظر