خاطرات
جوانک سازمان برنامه در محاصره تیمسارها
سازمان برنامه و بودجه در شروع فعالیت خود بر وزارتخانههای متعدد برتری و اقتدار کامل داشت. مدیران این نهاد برنامهریزی، هرگز حاضر نمیشدند هر خرجی که دولت میتراشید را تامین مالی کنند. منوچهر گودرزی که از نخستین جوانان ایرانی تحصیلکرده شاغل در سازمان یاد شده در دوره ابتهاج بود، خاطرات خود را از فعالیت در مدیریت امور اجتماعی و شهرسازی و رویارویی با جعفر شریف امامی،
تیمسار ضرغام وزیر گمرکات، تیمسار انصاری وزیر کشاورزی، تیمسار اخوی وزیر راه و جلالی وزیر کشور را توضیح داده است که خواندنی است.
در یکی از روزهای سال ۱۳۳۹ نامهای از کمیسیونی به نام کمیسیون عمران نواحی جنوب و سواحل خلیجفارس به سازمان برنامه رسید که خواستار حضور نماینده تامالاختیار این سازمان شده بود. جلسه برای تاسیس برق در جزیره قشم و ساعت ۵ بعدازظهر بود. نامه را آقای جعفر شریف امامی وزیر صنایع و معادن وقت و رییس کمیسیون مزبور امضا کرده بود. درست ۵دقیقه قبل از ساعت ۵ بعدازظهر وارد نخستوزیری شدم و از پیشخدمتهای سرسرا پرسیدم محل کمیسیون کجا است و تاکید کردم حضور مرا به اطلاع شریف امامی برسانید. بعد از آن به یک کارمند مشاغل نیز تاکید کردم به آقای شریف امامی بگویید من آمدهام... ۲۵دقیقه معطل ماندم و کیفم را برداشته و به سمت سازمان برنامه میرفتم که کارمند یاد شده هراسان آمد و خواستار ماندنم شد... در اتاق هیات دولت باز شد. ۵نفر از وزیران کمیسیون یاد شده نشسته بودند. در صدر جلسه آقای شریف امامی نشسته بود و اطراف ایشان تیمسار ضرغام وزیر گمرکات و سه نفر از وزرای کشاورزی، کشور و راه که تیمسار انصاری، آقای جلالی و تیمسار اخوی بودند قرار داشتند. بلافاصله آقای شریف امامی شروع به صحبت کردند و گفتند برای دولت ایران خجالتآور است که کشتیهای خارجی که شبها از تنگه هرمز عبور میکنند آن طرف که عربنشین است غرق نور باشد و طرف ایران تاریکی محض. بنابراین کمیسیون عمران سواحل جنوب درنظر دارد در جزیره قشم یک موتور برق ۵۰کیلو واتی نصب و با برپا ساختن چند عدد تیر و نصب تعدادی چراغ، روشنایی جزیره را تامین کند. پرسیدم از سازمان برنامه چه میخواهید. اظهار داشتند کمیسیون هزینه این کار را ۵میلیون ریال برآورد کرده که ۵۰درصد آن را کمیسیون عمران تقبل خواهد کرد و نصف دیگر را میخواهند سازمان برنامه تامین و برای اجرای فوری کار در اختیار کمیسیون مزبور بگذارند.
به آقای وزیر یادآور شدم که استفاده از اعتبارات عمرانی سازمان برنامه منوط به انطباق موارد هزینه با مصوبات قانون برنامه عمرانی ۷ ساله دوم و اخذ مجوزهایی از مراجع قانونی سازمان برنامه است و به همین دلیل پرداخت امکان پذیر نیست. آقایان با عصبانیت پرسیدند چرا؟ سایر اعضای کمیسیون با نگاههای سرد و قیافههای درهم به من چشم دوخته و از این که یک جوانک سازمان برنامهای در برابر ۵وزیر مملکت نشسته و بگو مگو میکند به وضوح ناراحت بودند. در ضمن سخنانم یادآور شدم جزیره قشم شهردارندارد، اقتصاد بدوی دارد و اگر بتوانیم آب شرب برای ساکنان محدود آن تامین کنیم به مراتب بر تامین برق ارجحیت دارد. اعضای کمیسیون برآشفتند و گفتند همین هفته وزارت کشور تصویبنامهای به هیات دولت تسلیم میکند که در جزیره قشم شهرداری تاسیس کند و ۵۰درصد سهم خود را نیز کمیسیون میدهد تا سازمان برنامه بهانه نداشته باشد.
در جواب گفتم هنوز ایرادات قانونی باقی است، زیرا قانون معین کرده است که سازمان برنامه راسا مسوولیت انجام این کارها را دارد. سپهبد ضرغام به اتفاق سایرین به سازمان برنامه حمله کردند که این مطالعه یا بازی و مهندس مشاور بازی چیزی جز اتلاف وقت و حرام کردن پول نیست. موضوع را به آقای ابتهاج گزارش کردم آقای ابتهاج اقدام مرا تایید کرد. یک ماه بعد وزارت کشور دهکده قشم را به شهرداری تبدیل کرد و کمیسیون عمران سواحل جنوب نیز یک چک به مبلغ دومیلیون و پانصدهزار ریال به سازمان پرداخت تا سازمان راسا کار را انجام دهد. شش ماه بعد از آن جریان، تاسیسات برق در قشم دایر شد. البته حفر یک چاه آب و نصب چند شیر آب به عقیده من به مراتب ضروریتر بود.
ارسال نظر