بخش پنجم

تبدیل گمبرون به بندر عمده مملکت آرزویی بود که گرچه شاه عباس آن را در زمان حیات خویش ندید اما با وجود بدی آب و هوا در این بندر در نهایت به تحقق پیوست. در بخش پنجم از گزیده کتاب «انقراض سلسله صفویه»، (نوشته لارنس لاکهارت) پس از ذکر وضع اوضاع گمبرون، حضور کمپانی‌های انگلیسی و هلندی در اصفهان و دیگر شهرهای ایران را مورد توجه قرار می‌دهیم.

تونو عقیده داشت بهترین طریقه برای حفظ سلامتی در بندرعباس آن است که غذای مخصوصی به طور منظم بخورند و به اندازه‌ای در خوردن آن جانب اعتدال را نگه دارند که همیشه اشتها داشته باشند. همچنین برای پاکیزه کردن آب، آهن گداخته‌ای را در آن فرو برند و بعد موارد خارجی آن را با پارچه کتانی بگیرند. به این ترتیب، همیشه خوش و خرم خواهند بود. تردیدی نیست که اکثر مطالبی که در بالا نقل کردیم تا حدی اغرق‌آمیز است ولی باید به خاطر داشت که در آن ایام علم طب قادر نبود بیماری‌هایی را که در محل‌هایی مانند گمبرون وجود داشت، معالجه کند. گذشته از این، بسیاری از اروپایی‌هایی که در آن محل زندگی می‌کردند اقدامات احتیاط‌آمیز برای حفظ سلامتی خود به جا نمی‌آوردند.

در گمبرون تفریحات کمی وجود داشت و از این جهت بود که اروپایی‌های مقیم آنجا به نوشیدن مشروبات الکی می‌پرداختند. جهانگرد هلندی جان اشترویس که از گمبرون در سال ۱۶۷۱ عبور کرد می‌نویسد که اشخاص زیادی در آنجا یافت می‌شوند که «خود را با نوشابه مخصوصی نابود می‌کنند. وقتی انسان این نوشابه گوارا را می‌چشد، نمی‌تواند از نوشیدن آن خودداری کند و یک نوع گیجی و تب و تغییراتی به وجود می‌آورد که متدرجا بدن را از بین می‌برد و کسانی که به افراط از آن نوشیده‌اند، مرده‌اند.»

همچنین خطر افراط در نوشیدن مسکرات در گمبرون را متذکر می‌شود و می‌گوید: «اروپایی‌ها در نتیجه زیاده‌روی در نوشیدن مسکرات و فسق و فجور نظیر آن، زودتر به استقبال مرگ می‌روند و قبرستانی در نزدیکی شهر دارند که پر از گور است.»

چارلزلاک‌یر که در سال ۱۷۰۵ در گمبرون بود از پذیرایی‌های مجالس هلندی در این بندر تعریف می‌کند و می‌گوید اگر از این نوع مجالس مست و لایعقل بیرون نروند، معجزه است.

مندرجات مدارک کمپانی انگلیسی‌ هند شرقی و کمپانی هلندی هند شرقی در گمبرون بسیار غم‌انگیز است؛ زیرا در آن اشارات مکرری به مرگ اعضای آنها در سن پایین دیده می‌شود و تردیدی نیست که عده‌ای از آنها در نتیجه افراط در مصرف مشروبات الکلی مردند.ولی تمام کارکنان آن دو کمپانی مجبور نبودند اوقات خود را در هوای ناسالم گمبرون بگذرانند، بلکه بر حسب وظیفه‌ای که داشتند به شیراز و اصفهان و کرمان و سایر جاها که هوا نسبتا سالم‌تر بود، می‌رفتند.در اواخر قرن هفدهم گمبرون بسیار وسیع و مهم شد؛ به طوری که رویای شاه عباس که می‌خواست آن را بندر عمده مملکت خود کند به تحقق پیوست. اسکله‌ای به طول یک میل در کنار دریا ساخته شد؛ ولی کشتی‌های بزرگ به علت عمق کم آب نمی‌توانستند کنار آن لنگر بیندازند. چنین کشتی‌هایی مجبور بودند در مسافت دورتری توقف کنند و کالاهای آنها را با قایق‌هایی به نام سنبوق خالی کنند. برای حفاظت شهر، یک دیوار سنگی بنا کرده بودند، ولی وقتی جان نیوهف در سال ۱۶۶۲ در آنجا بود، مشاهده کرد که چنان خراب است که قابل استفاده نیست. همچنین چهار قلعه که دوتای آن کوچک بود برپا شده بود ولی فقط یکی از آنها با توپ مجهز شده بود و سه تای دیگر در اواخر قرن به حالت خرابی افتاده بود.در عهد شاردن در حدود ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ خانه در شهر وجود داشت و در حدود بیست‌سال بعد احتمالا تعداد آن بیشتر بود. در بالای بام‌ها بادگیرهایی ساخته شده بود که بعضی از آنها چنان وسیع بود که انسان می‌توانست در هوای گرم در آنجا بخوابد.

مرکز کمپانی انگلیسی هند شرقی در کنار ساحل و در حدود غربی شهر بود (و آن ایام، شهر بیشتر از امروز به طرف غرب امتداد داشت). درباره آن شرحی از نویسندگان آن عهد در دست نداریم. ولی تا آنجا که نقاشی دو بروین نشان می‌دهد، مرکز کمپانی عبارت بود از ساختمان نسبتا بزرگی که تا ساحل راه داشت و بادگیری در وسط ساختمان تعبیه شده بود. در داخل آن حیاط وسیعی ساخته بودند تا بار چهارپایان را در آنجا قرار دهند. در مجاورت آن خلیج کوچکی بود که سنبوق‌ها برای انتقال دادن بار به آنجا می‌آمدند.مرکز اصلی کمپانی هلندی در شرق کمپانی انگلیسی قرار داشت؛ ولی وسیع‌تر بود و دیوارهای کنگره‌دار و بادگیر بلندی داشت. در سال ۱۶۹۸ ژاکوبوس هوگ‌کامر که در آن وقت رییس کمپانی هلندی بود، شالوده ساختمان بزرگ‌تری در حاشیه شرقی شهر ریخت. دوبروین درباره ساختمان جدید می‌نویسد: «منزلی که متعلق به کمپانی ماست زیباترین ساختمان شهر است و در حاشیه شهر به طرف شرق قرار دارد. این ساختمان خیلی وسیع و دارای مخازن اسلحه است. اتاق‌های آن هم بسیار زیبا و بلند است. همچنین سالن مجللی در بالا قرار دارد که از پنجره‌های آن و همچنین از پنجره‌های مسکن رییس کمپانی که در همین ساختمان قرار دارد، منظره قشنگ دریا پیدا است و در اتاق‌های آن هوای بسیار مطبوعی جریان دارد؛ ولی این ساختمان هنوز تمام نشده است.»رییس کمپانی هلندی منزل دیگری در دهکده نی‌بند در حوالی شهر داشت و در این دهکده درختان خرما روییده بود (هنوز از این درختان وجود دارد.) معلوم نیست که رییس کمپانی انگلیسی هم خانه‌ای در خارج گمبرون داشته یا نه، ولی کمپانی دارای باغی در عسین بود که در آن ناحیه شهرت داشت. چنان که گفتیم بهترین آب آشامیدنی در گمبرون از چاه‌های عسین به دست می‌آمد.

مرکز کمپانی فرانسوی که در غرب مرکز کمپانی انگلیسی واقع بود، به زیبایی ساختمان‌های دیگر نبود و در وقتی که چارلز لاک یر در سال ۱۷۰۵ از گمبرون دیدن کرد، کسی در آن ساختمان سکونت نداشت.

۲- مرکز کمپانی انگلیسی هند شرقی و کمپانی هلندی هند شرقی در اصفهان

الف - مرکز کمپانی انگلیسی

هنگامی که شاه عباس اول به کمپانی انگلیسی هند شرقی در ۱۶۱۷ اجازه داد که محلی در اصفهان برای خود تعیین کند، به نمایندگان آن پیشنهاد کرد که هر کدام از عمارات سلطنتی را که می‌خواهند انتخاب کنند و آنها نیز قصری را که در غرب بازار قیصریه قرار داشت، برگزیدند.

شاردن که این ساختمان را خوب می‌شناخت درباره آن می‌نویسد:

«مرکز کمپانی انگلیس خانه‌ای بزرگ و وسیع دو طبقه است و یک باغ زیبا با دو حوض دارد؛ ولی حقیقت آنکه به حال خرابی افتاده است. نود سال قبل که این قصر به کمپانی داده شد، امور تجاری کمپانی خوب و مشتریانش زیاد بود، ولی حالا دیگر وضع به همان منوال نیست. تقریبا سی سال است که از این ساختمان زیبا به عنوان خانه ییلاقی استفاده می‌شود و چند نماینده کمپانی چهار پنج ماهی در آنجا می‌گذرانند و بعد به گمبرون بازمی‌گردند. خرابی این قصر باعث تاسف است، زیرا سقف‌ها و نقاشی‌ها و زرنگاری‌های آن بسیار زیبا بود. قصر مذکور را یک نفر جارچی‌باشی بنا کرده بود و این منصب، مقام بزرگی به شمار می‌آید. در اواخر قرن شانزدهم یک نفر جارچی‌باشی مورد غضب شاه عباس کبیر واقع شد و اموال او را به رسم شرقی‌ها ضبط کردند. اتفاقا کمپانی انگلیسی بعد از آن نمایندگانی به دربار فرستاد و تقاضای ساختمانی در پایتخت و در قصر پادشاه کرد. اولیای امور ایران نیز چند محل به آنها نشان دادند و کمپانی این یکی را انتخاب کرد؛ زیرا در مرکز تجاری شهر و در مجاورت دربار بود.»

از این قصر و باغ زیبا چیزی به جای نمانده است، ولی نام کاروانسرای کوچکی که در محل آن بنا شده هنوز دوره‌ای را که نمایندگان کمپانی هند شرقی در آن ناحیه زندگی می‌کردند به خاطر می‌آورد. این کاروانسرا امروزه به نام تیمچه فرنگی‌ها معروف است و در آخر کوچه‌ای است که اطراف حیاط مرکزی بنا شده محل اقامت رنگرزها و قلم‌کارها است و پارچه‌های آنها در حیاط در زیر آفتاب برای خشک شدن قرار دارد. شاردن حق داشت موقعیت مناسب این قصر را یادآور شود.زندگی در محل کمپانی در اصفهان محدودتر از گمبرون بود. با وجود این، جفریس که یکی از کارکنان کمپانی در اصفهان بود، در ماه اوت ۱۶۲۰ می‌نویسد که دربان و دو نفر فراری از کشتی آن قدر مشروب نوشیدند که دو نفر از آنها که هوشیارتر بودند مجبور شدند دیگری را با خود حمل کنند.

ب - مرکز کمپانی هلندی هند شرقی

مرکز کمپانی هلندی هند شرقی در اصفهان قدری در شمال مرکز کمپانی انگلیسی قرار داشت و از آن امروزه چیزی بر جای نمانده است و حتی تعیین محل آن با دشواری صورت می‌گیرد. شاردن می‌نویسد که محل کمپانی در مجاورت «مدرسه شاه‌زاده‌ها» تاسیس شد. مرکز کمپانی هلندی در قسمت شمال واقع در ناحیه‌ای است که فعلا قسمتی از آن به صورت زمین بایر و قسمت دیگر دارای ساختمان‌های جدید و چند باغ است. مرکز کمپانی هلندی موقعیت مرکز کمپانی انگلیسی را نداشت، زیرا خارج از مرکز تجاری شهر و دربار بود. به علاوه با محله بدنامی مجاورت داشت.شاردن شرح عجیبی درباره هیوبرت و یس نیچ که یکی از نخستین پایه‌گذاران کمپانی هند شرقی در ایران بود، می‌نویسد و متذکر می‌شود که وی چگونه قصری را که محل کمپانی شد به دست آورد و چگونه بعد از اینکه مورد غضب واقع گردید و رو به فرار نهاد، آن قصر به تصرف کمپانی درآمد. کورنلیوس دوبروین که در سال ۱۷۰۴ در اصفهان بود، از قصر و باغ آن تصویری کشید. گذشته از این، در کتابش راجع به آن می‌نویسد:

«اجازه بدهید مختصری درباره محل کار کمپانی، منزل رییس آن و سایر کارمندان بنویسیم. این محل با دیوار بلندی از گل محصور شده است و دروازه آن وسیع و بلند است و از آنجا از میان دو دیوار گذشته می‌توان به اصطبل‌ها رفت، ولی غالبا اسب‌ها را در خارج می‌بندند. پس از گذشتن از اصطبل‌ها و باغ در دست چپ، به خود ساختمان می‌توان راه یافت. در وسط حیاط آن مجرای آبی است که از کنار خارج می‌شود و خارجی‌ها را در آنجا می‌پذیرند. در پشت آن آپارتمان زیبایی است که در آن قالی‌های ظریف گسترده شده و مطابق رسم مملکت نازبالش‌های بسیار در آن نهاده‌اند. در یک طرف، آپارتمان‌ها و اداره معاون و در طرف دیگر محل اقامت نوکرهای کمپانی قرار دارد. از آنجا به قسمتی که مخصوص خود رییس است می‌توان رفت. برای رفتن به آنجا باید از دالان کوچکی عبور کرد. این قسمت دارای سه یا چهار آپارتمان است و باید سالن غذاخوری را که مشرف بر آن است به حساب نیاوریم؛ باغ زیبایی در این محل ایجاد کرده‌اند که در وسط آن سایبانی از چوب است و حوضی زیبا با فواره در آن ساخته‌اند که در آنجا آب به چند مجرا سرازیر می‌شود و از آن برای آب دادن به درختان استفاده می‌شود به این طریق که دستگاهی آب را به هر قسمت جاری می‌کند. در باغ مذکور درختان میوه و گل‌ها و نباتات فراوان نیز یافت می‌شود.»

به آسانی می‌توان دریافت که کارمندان دو کمپانی انگلیسی و هلندی پس از مدتی اقامت در هوای گرم گمبرون و طی مسافت بین این شهر و اصفهان و تحمل رنج سفر و مخاطرات این راه‌ها چه اندازه از ورود به آن محل زیبا و استراحت در باغ‌های پرسایه آن لذت می‌بردند. حتی در ایران امروز، یعنی در عهدی که مسافرت در این کشور نسبتا به سهولت و راحتی انجام می‌گیرد، انسان همیشه پس از یک سفر طولانی و پر از گرد و غبار با لذت فراوان به چنان محل ساکتی قدم می‌گذارد. جایی که می‌توان به صدای آرام‌بخش آب روان گوش داد.

هر دو کمپانی در شیراز شعبه داشتند و در هر حال یکی از آنها در کرمان نماینده داشت. به علاوه، هلندی‌ها شعبه کوچکی هم در لار باز کرده بودند. ظاهرا جزئیات این دو شعبه ضبط نشده است.

۳- مواجب نمایندگان و اعضای دو کمپانی انگلیسی و هلندی در ایران

با در نظر گرفتن ارزش پول در قرن هفدهم و هیجدهم، حقوق نمایندگان دو کمپانی مذکور بسیار کم بود.چارلز لاک‌یر پس از ذکر سختی‌های زندگی در گمبرون می‌نویسد که با در نظر گرفتن بیماری در بهار و گرمای شدید در تابستان و بیماری سخت در زمستان، نمایندگان کمپانی بیش از ۱۵ لیره و منشیان آن بیش از ۵ لیره در سال نمی‌گیرند و بعد می‌نویسد امکان ثروتمند شدن در آنجا بیشتر از جاهای خوش آب و هوا است، زیرا اعضای کمپانی می‌توانند مایملک همکاران خود را به ارث ببرند! لاک یر ذکری از رییس یا روسای عالی‌تر به میان نمی‌آورد، ولی می‌دانیم که حقوق آنها از قرار ذیل بوده است.

رییس: ۱۵۰ لیره در سال

دو تاجر با سابقه: ۴۰ لیره در سال

نماینده عالی‌رتبه: ۳۰ لیره در سال

کارمندان جزء: ۵ لیره در سال