بخش دوم

رقابت هلند و انگلیس در جزایر جنوب و دیگر مناطق ایران به شکل مفصلی در کتاب «انقراض سلسله صفویه» نوشته دکتر لارنس لاکهارت پژوهشگر انگلیسی بررسی شده است. آنچه می‌خوانید گزیده‌ای از شرح این رقابت و رابطه کمپانی‌های انگلیسی و هلندی با دربار ایران است.

قطع تجارت از طریق ترکیه در نتیجه جنگ با فرانسه، باعث افزایش بهای ابریشم گردید. از طرفی دولت ایران در سال ۱۶۹۸ از تهیه ابریشم خودداری کرد و فقط به هلندی‌ها اجازه خرید مقداری که مقرر شده بود، داده شد. اشکال دیگر عبارت بود از تقاضای مکرر دولت ایران برای کمک علیه اعراب مسقط.کمپانی هلندی هند شرقی، برخلاف کمپانی انگلیسی، محل کار خود را از گمبرون به اصفهان انتقال نداد و فقط در شهر اخیر شعبه‌ای تاسیس کرد. در واقع، آن کمپانی برای فروش پارچه خود مثل انگلیسی‌ها با دشواری مواجه نبود و ابریشم لازم را آسان‌تر به دست می‌آورد. ولی به زودی شکایت کرد که تمام سهمیه خود را دریافت نمی‌دارد. از طرف دیگر دست نمایندگان هلندی در مخارج محلی بازتر بود و در نتیجه، می‌توانستند محل کار خود را زودتر از انگلیسی‌ها تعمیر کنند و این حقیقت باعث شد که «آبروی» انگلیسی‌ها پیش ایرانیان ریخته شود. به طور کلی می‌توان گفت که هلندی‌ها در معامله با دولت ایران کمتر از انگلیسی‌ها دچار مشکل بودند؛ زیرا نه تنها مقتدرتر از انگلیسی‌ها بودند، بلکه رشوه‌های کلان و هدایای سنگینی به بزرگان ایران می‌دادند.

****

عمان در زمان امام سیف بن سلطان اول (۱۶۷۹-۱۷۱۱) بسیار آباد و ثروتمند شد و خود امام هم دارایی زیادی اندوخت و قسمت اعظم آن را برای تقویت ناوگان نیرومند خود صرف کرد. در زمان او، اعراب مسقط گذشته از ادامه جنگ با پرتغالی‌ها، از طریق دریا به غارت کشتی‌ها پرداختند و در ژانویه ۱۶۹۵ به کنگ حمله بردند و آن را غارت کردند و یکی از کشتی‌های پر از امتعه ارمنی‌ها را که در آن بندر لنگر انداخته بود به دست آوردند. از آنجا که بیم حمله آنها به گمبرون نیز می‌رفت، حاکم این بندر نزد ناخدا برنگ وین، نماینده کمپانی (که هنوز به اصفهان نرفته بود)، شتافت و گفت چون انگلیسی‌ها و ایرانی‌ها با یکدیگر متفق‌اند (احتمالا اشاره‌ای بود به عملیات این دو قوم علیه هرمز در ۱۶۲۲) شایسته است که کمپانی انگلیسی‌ کشتی‌های خود را در صورت حمله اعراب در اختیار ایرانی‌ها بگذارد.برنگ وین توجهی به خواهش او نکرد و در پاسخ فقط گفت که چند سال است که کمپانی سهم خود را از عایدات گمرک گمبرون دریافت نداشته است. روسای کمپانی در بمبئی با آنکه می‌دانستند در صورت امتناع از کمک رساندن به ایرانی‌ها، دولت ایران ممکن است به پرتغالی‌ها متوسل شود، اظهار کردند که حاضر به دخالت نیستند؛ زیرا اعراب مزاحم کشتی‌های انگلیسی نشده‌اند. در اواخر ۱۶۹۵ اعراب هنوز مانع آزادی تجارت ایران بودند و برنگ وین پیش‌بینی کرد که «اعراب برای هندوستان مثل مردم الجزیره برای اروپا ناراحتی ایجاد خواهند کرد.»هلندی ها هم حاضر نشدند با ایرانیان علیه اعراب همکاری کنند. پرتغالی‌ها تا حدی کمک کردند؛ ولی آن قدر نبود که موثر واقع شود. مع‌الوصف اعراب از این دخالت چنان خشمگین بودند که تصمیم به تلافی گرفتند. برای این منظور ناوگان خود را به دو دسته کردند: یکی را به سواحل شرقی آفریقا و دیگری را به هندوستان فرستادند. دسته اول در نزدیکی موم بسه قشون پیاده کرد و آنجا را بعد از دو سال محاصره به تصرف درآورد و دسته دیگر به محل کار پرتغالی‌ها در مانگالور حمله برد و کشتی‌ها آنها را آتش زد.با وجود امتناع کمپانی انگلیسی از دخالت در این قضیه، دولت ایران به نماینده کمپانی در اصفهان پیشنهاد کرد که اگر کمپانی چند کشتی و تعدادی سرباز برای تصرف مسقط در اختیار ایران بگذارد، پس از سقوط آن شهر غنایم جنگی به کمپانی داده خواهد شد و همان امتیازاتی را که در گمبرون داشته تحصیل خواهد کرد. نظر به اینکه کمپانی در آن وقت دارای کشتی و سرباز اضافی نبود، نماینده جواب مبهمی داد. در نتیجه امتناع انگلیسی‌ها و هلندی‌ها و ناتوانی پرتغالی‌ها در رساندن کمک موثر، ایرانی‌ها متوسل به فرانسوی‌ها شدند.

حال بپردازیم به امور دو کمپانی انگلیسی و هلندی در ایران. در سال‌های ۱۶۹۵ و ۱۶۹۶ اوضاع چنان نامساعد بود که بروس نوشت:«اطلاعاتی که از گمبرون و اصفهان در این فصل به دست می‌آید، دلایل بی‌ثباتی از تجارت در کشوری است که دولت آن متغیر و مستبد است و نمی‌توان امور تجارت را جز به مستخدمان و بازرگانانی که در پیشرفت آن ذی‌علاقه‌اند سپرد.»با وجود این، امور کمپانی رو به بهبودی نهاد و چنان که دیدیم، کمپانی در تابستان ۱۶۹۷ تمام فرامین مورد نظر خود را دریافت داشت.دو سال بعد، کمپانی مورد عنایت مخصوص شاه واقع گردید و این قضیه باعث ناراحتی هلندی‌ها شد. روزی که شاه از محل کار کمپانی در اصفهان عبور می‌کرد، چنان از وضع ظاهری آن خوشش آمد (با آنکه محل مذکور احتیاج به تعمیر داشت) که گفت مایل است از آن دیدن کند. به شرط آنکه طوری بشود که به مقام و حیثیت او لطمه‌ای وارد نیاید. پس از آنکه معلوم شد که شاه عباس اول در هشتاد سال پیش از آن محل دیدن کرده و سابقه‌ای ایجاد کرده است، اشکال کار برطرف شد و شاه با بانوان حرم، در صبح ۴ اوت ۲۴ ژوئیه ۱۶۹۹، به آن محل قدم نهاد. بروس بازدید شاه و پذیرایی از او را چنین شرح می‌دهد:

«در زیر نظر ماموران ایرانی بسیار کوشیدیم که اتاق بزرگ را آراسته کنیم و تخت نسبتا مجللی در آنجا ساختیم. در راه‌های باغ و راهروها قالی‌های نفیس و از بهترین پارچه‌های انگلیسی گستردیم و مقداری میوه و مرغوب‌ترین شراب‌ها را تهیه کردیم. سپس انگلیسی‌ها از آن محل دور شدند و امور را به دست زن‌ها سپردند و دستور دادند که از پادشاه و بانوان حرم باشکوه و جلال تمام پذیرایی کنند. در ضمن سه عریضه به جای نهادند: در یکی نوشتند که پذیرایی آنها ناقابل است و در عریضه دوم خواهش کردند که به خواجه‌سرایان امر شود که مردم را از نگاه کردن از سوراخ‌های ساختمان جهت دیدن شاه و بانوان حرم باز دارند و دیگر آنکه چون نمی‌خواهند اعلی‌حضرت را با خواهش‌های خود ناراحت کنند، به اعتمادالدوله امر فرمایند آنها را بپذیرد.

شاه نه‌تنها از آن پذیرایی و میوه و شرابی که تقدیم شده بود خشنود شد، بلکه اظهار داشت مایل است یک بار دیگر از آنجا دیدن کند. اگرچه مخارج این بازدید به چهارصد تومان بالغ می‌شد، ولی نماینده کمپانی به روسای خود نوشت که ضروری و اجتناب‌ناپذیر است و ممکن است نتایجی داشته باشد که به نفع کمپانی تمام شود، یعنی تجارت و امتیازاتی را که این کمپانی داراست براساس محکم‌تری قرار دهد.»

این پذیرایی اگرچه گران تمام شد ولیکن نماینده کمپانی از نتایج آن بسیار خشنود بود زیرا شه‌بندر گمبرون، بدون تردید در اثر فرمان شاه، فورا هزار تومان به کمپانی پرداخت و قول داد دو هزار تومان در ماه مارس آینده بپردازد. همچنین پیدا بود که انگلیسی‌ها در این وقت مورد توجه شاه بودند. در صورتی که هلندی‌ها این موقعیت را نداشتند، زیرا هنگامی که خواستند اجازه ساختن قلعه‌ای در گمبرون به دست آورند، تقاضای آنها بی‌درنگ رد شد.هلندی‌ها طبعا از موفقیت رقبای خود خشمگین بودند و بسیار زحمت کشیدند که پادشاه از محل کار آنها در اصفهان دیدن کند و می‌گفتند که کمپانی انگلیسی و ملت انگلیس از آنها پایین‌تر است، زیرا رییس آنها پادشاه انگلیس شده است. بروس، نماینده انگلیس درباره هلندی‌ها می‌گفت: «اینها نوکران بازرگانانی هستند که چون پادشاه ندارند در نظر پادشاه ایران بی‌ارزش‌اند. بنابراین شاه درخواست آنها را مبنی بر دیدن محل کار آنها نپذیرفت و اگرچه شاه برای بار دوم به محل کار انگلیسی‌ها نیامد، در دوم سپتامبر ۱۶۹۹ برای نماینده آنها خلعتی به انضمام شمشیری مرصع و اسبی فرستاد. این جریان مساعد باعث شد که نماینده به روسای خود نوشت که رجای واثق دارد که امتیازات کمپانی تثبیت شود و تجارت آن رونق گیرد.»

اگرچه بازدید شاه از محل کار انگلیسی‌ها باعث اختلاف انگلیسی‌ها و هلندی‌ها شد، ولی تاثیر آن دیری نپایید. در این هنگام در کشور هلند نتایج نیم‌قرن جنگ احساس می‌شد و کمپانی هلندی هند شرقی اگر هنوز قوی بود ولی قدرت سابق را نداشت. گذشته از این، سیاست تجاوزکارانه لوئی چهاردهم انگلیسی‌ها و هلندی‌ها را به رهبری گیوم د/ اورانژ متحد ساخته بود.

در این ضمن در انگلستان و نواحی دیگر اوضاع به نفع کمپانی انگلیسی هند شرقی نبود. در سال ۱۶۹۵ پنج کشتی کمپانی مذکور به بهای یک میلیون لیره در دو جنگ با فرانسوی‌ها از دست رفت. همچنان که بعد از شکست پادگان در ازمیر در دو سال قبل از ‌آن پیش آمد، به قول برنت: «مردم لندن بسیار ناراضی بودند و شکایت می‌کردند که نه وزارت دریاداری و نه دولت برای حفظ ثروت ملی اقدامی نمی‌کند.»

کمپانی همچنین از فعالیت‌های قاچاقچیان زیان می‌دید. این اشخاص در سال ۱۶۹۱ شرکتی به نام داوگیت تشکیل داده بودند. سه سال بعد مجلس عوام اعلام کرد که تمام مردم انگلستان حق تجارت در شرق را خواهند داشت، مگر در مواردی که پارلمان مجاز نداند. این بیانیه باعث تشکیل کمپانی هند شرقی در سال ۱۶۹۸ گردید و در ازای پرداخت دو میلیون لیره به‌عنوان قرض، توانست کمک دولت را جلب کند. کشمکشی که میان دو کمپانی درگرفت گذشته از آنکه به تجارت زیان رسانید، باعث اختلاف سیاسی نیز شد؛ زیرا محافظه‌کاران با کمپانی سابق و مخالفان آنها با کمپانی جدید، موافق بودند.

رقابت میان کمپانی قدیم و جدید، تا آنجا که مربوط به تجارت با ایران بود، به زودی نتایج مطلوبی را که بازدید شاه از محل کار کمپانی در اصفهان به بار آورده بود از بین برد. هلندی‌ها از این جریان طبعا زیاد استفاده کردند و توانستند محل کار خود را در اصفهان وسیع‌تر کنند و تقریبا آن را به صورت قلعه درآوردند. در صورتی که محل کار کمپانی انگلیسی در آنجا کهنه شده بود و بیش از پیش احتیاج به تعمیر داشت، کوتاهی انگلیسی‌ها در بهتر ساختن وضع ظاهری آن باعث شد که دولت ایران و بازرگانان تصور کنند که انگلیسی‌ها قصد ندارند تجارت خود را در پایتخت ایران یا نقاط دیگر این کشور احیا کنند.

ولی اثرات بد رقابت میان دو کمپانی انگلیسی به زودی معلوم شد و در سال ۱۷۰۲ پارلمان انگلستان قانونی گذرانید و آن دو را به صورت شرکت واحدی درآورد. سه سال بعد، در بیستم اوت ۱۷۰۵، کمپانی سابق مورد عفو پارلمان قرار گرفت و تمام جنایات و گناه‌هایی که از «ابتدای آفرینش عالم» مرتکب شده بود، بخشیده شد. در بیست‌ونهم سپتامبر ۱۷۰۸، در نتیجه فتوای گودولفین، دو کمپانی مذکور به صورت «شرکت واحد بازرگانان انگلیسی که تا هند شرقی به تجارت مشغولند» درآمد.

طبق این فتوا، کمپانی قرار شد یک میلیون و دویست هزار لیره به دولت بپردازد و از قروضی که قرار بود در ظرف سه سال پس بگیرد، چشم بپوشد. اشغال بصره توسط ایران که از ۹۱۴ تا ۹۴۱ هـ . ق ادامه داشت باعث رونق تجارت آن شهر شد. همچنین کمپانی انگلیسی هند شرقی که در آنجا شعبه‌ای داشت، سود فراوان برد. از طرف دیگر، یکی از کشتی‌های آنکه حامل مهمان و آذوقه به مقصد بصره بود، بعد از دوره اشغالی ایران توسط حاکم بصره بازداشت شد و آن قدر در آنجا ماند که دوره بادهای موسمی سپری شد و این خود به کمپانی زیان رسانید. در سپتامبر، نماینده کمپانی نامه‌های به اعتمادالدوله نوشت و غرامت حاصله را که بالغ بر ۲۳۰ لیره می‌شد، مطالبه کرد و همچنین از وی خواست که سهم کمپانی را از عواید گمبرون که مدتی به تعویق افتاده بود بپردازد.

در این ضمن، هلندی‌ها بر سر حقوق و امتیازات خود و همچنین مقدار ابریشمی که باید بخرند با دولت ایران وارد کشمکش شدند و تا چند سالی به علت گرانی بهای ابریشم نتوانستند مقداری را که قرار بود خریداری کنند و دولت ایران شکایت می‌کرد که از عایدی خود محروم شده است. در سال ۱۶۹۵، دولت مذکور از فروش ابریشم به هلندی‌ها مطلقا امتناع کرد، به بهانه اینکه این کالا نایاب شده است (در صورتی که هلندی‌ها در آن وقت مایل به خریداری آن بودند.) علت آن بود که مقدار زیادی ابریشم به روسیه ارسال شده بود.

از آنجا که ممکن نبود تمام اختلافات به وسیله نماینده کمپانی در اصفهان تسویه شود، ژاکوب هوگ کامر رییس کمپانی در گمبرون با مقام سفارت به پایتخت فرستاده شد (بهار ۱۷۰۱) بعد از مباحثات مفصل و دشوار با دولت ایران، هوگ کامرموفق شد عهدنامه‌ای با شرایط رضایت‌بخش منعقد کند. در مورد ابریشم موافقت شد که هلندی‌ها هر ساله صد لنگه بار، از قرار باری ۴۴ تومان، دریافت دارند و در صورتی که نتوانند این مقدار را صادر کنند معادل بهای صد لنگه بار را به دولت ایران بپردازند.

هلندی‌ها اگرچه از نتیجه ماموریت هوگ کامر راضی بودند، ولی به زودی دریافتند که وضع مساعدی که پیش آمده بود دیری نخواهد پایید. چنانکه گفتیم، از اعتبار کمپانی انگلیسی هند شرقی در اصفهان به علت ظاهر خراب محل کار آن کاسته شده بود. گذشته از این، واقعه‌ای روی داد که در نظریه ایرانی‌ها درباره انگلیسی‌ها تاثیر عمیقی بخشید و آن از این قرار بود که یکی از کشتی‌های کمپانی مذکور بعد از نبرد سختی با اعراب مسقط به چنگ آنها افتاد. ایرانی‌ها همچنین می‌دانستند که امپراتوری مغول دائما در امور تجاری کمپانی اشکال‌تراشی می‌کند. نماینده کمپانی گزارش داد که اگر برای تجدید اعتبار از دست رفته آن اقدامی نشود، عواید آن پیوسته تقلیل خواهد یافت.