پیروزی مردم بر شاه و درباریان

پزشک مخصوص ناصرالدین شاه به نام فوریه، در سال‌هایی که برای انجام وظیفه در تهران بود، شاهد شورش علیه اعطای امتیاز تنباکو به یک شرکت انگلیسی بود. وی از نزدیک می‌دید که شاه و درباریان برای اینکه مخالفت‌های مردم و روحانیون را بی‌‌اثر کنند از چه ترفندهایی استفاده می‌کردند. وی در نقل خاطرات خود از پیروزی مردم و روحانیون حکایت می‌کند و پیامدهای لغو امتیاز تنباکو را در اداره کشور از سوی ناصرالدین شاه بررسی کرده است.

۲۴ ژانویه = ۲۳ جمادی‌الثانی

امروز جنازه یحیی‌خان را به مشهد فرستادند در حالی که نعش برادرش در جهت مقابل، متوجه کربلا است. هیچ ملاحظه‌ای نمی‌تواند ایرانیان را از فرستادن جنازه‌های خود به مشاهد متبرکه بازدارد؛ اگرچه مرده به مرضی ساری جان سپرده باشد.

مردن مشیرالدوله که عهده‌دار دو وزارت عدلیه و تجارت بود، دیگ جاه‌طلبی جمعی را به غلیان آورده به این معنی که چندین نفر در صدد گرفتن مقام او برآمده‌اند، حتی دوست من اعتمادالسلطنه هم که هیچ وقت از هر مقامی که داشته باشد راضی نیست، زن توطئه‌ساز خود اشرف‌السلطنه را پیش خانم انیس‌الدوله سوگلی ناصر‌الدین شاه فرستاده تا او شاه را به واگذاری وزارت عدلیه به اعتماد‌السلطنه وادارد.شاه تا امروز به تکلیف هیچ یک از این مدعیان اعتنایی نکرده و به همه گفته که هنوز نعش یحیی‌خان سرد نشده است تا جانشین جهت او تعیین شود. از این جواب همه مدعیان بیم آن را دارند که شاه انتخاب خود را کرده باشد و به تغییر آن نیز راضی نشود.اما این یحیی‌خان نیکو‌سیرت در واقع حکم سبدی سوراخ را داشت که هیچ چیز در آن بند نمی‌شد، با اینکه در نتیجه ازدواج با خواهر اعلیحضرت شاه به او مال و منال بسیاری بخشیده بود و از دو وزارتخانه زیردست خود نیز مداخل فراوان می‌برد و در اعطای بعضی امتیازات نیز مبلغ معتنابهی به او داده بودند؛ باز پس از فوت، قروض هنگفتی از او به جا ماند.وی مردی بود بسیار با لطف و مهمان‌نواز، یقینا بسیاری از مردم از مرگ این جوانمرد متاسف خواهند شد. شاه این شوهر خواهر خود را بسیار دوست می‌داشت، لیکن زیاد هم اعمال و اقوال او را جدی نمی‌‌گفت.

۲۵ ژانویه = ۲۴ جمادی‌الثانی

شاه قبل از عزیمت یک نوع شورای دولتی تشکیل داد و چنین به نظر می‌رسد که این شورا دوام پیدا کند.

دشمنان صدراعظم از این پیشامد خوشحالند، چه به تصور ایشان این کار از قدرت سابق او می‌کاهد و هرچه باشد وی دیگر نمی‌تواند مثل سابق فعال مایشاء‌ باشد؛ چنانکه همین شورا صورت اسامی کسانی را که باید عهده‌دار وزارتخانه‌های تجارت و عدلیه شوند تهیه کرده، به حضور شاه فرستاده است.

این شورا از پنج عضو مرکب است:

امین‌السلطان صدراعظم و وزیر داخله

نایب‌السلطنه وزیر جنگ

امین‌الدوله وزیر پست

مخبرالدوله وزیر علوم

معین‌الملک سفیر سابق ایران در استانبول

معین‌الملک و عضد‌الملک ایلخانی قاجار که به تازگی پسر خود را با دختر ثروتمند صاحب دیوان تزویج کرده بیش از همه برای جانشینی مشیرالدوله منظورنظر هستند.

۲۶ ژانویه = ۲۵ جمادی‌الثانی

امروز جارچی فتوای منع تحریم استعمال دخانیات را در کوچه‌ها جار زد و همه مردم شهر از این مژده قرین مسرت شدند. با این جار مسلم شد که کار شرکت انحصار دخانیات تمام شده، بلکه باید این را علامت مرگ قطعی آن شمرد، فقط عواقبی را که از آن ناشی گشته باید حل کرد. این کار البته مستلزم وقت زیادی است، اما اگر طرفین حسن‌نیت به خرج دهند متضمن خطراتی از نوع خطراتی که وجود آن ایجاد کرده و با طول مدت ممکن بود سخت‌تر شود، نیست.

شهرت دارد که ظل‌السلطان منشی خود مشیر‌الملک را به طمع مال فراوان او به قتل رسانده است.

۲۸ ژانویه = ۲۷ جمادی‌الثانی

رفت و آمدهای دائمی بین تهران و دوشان‌تپه بالاخره مرض آنفلوآنزا را به اینجا نیز آورد، امروز صبح شاه که شب را در تب و بی‌خوابی گذرانده بود زکام‌زده از خواب برخاست.

سفیر عثمانی که از طرف دولت خود احضار شده بود، امروز حرکت کرد و او با قریب چهل نفری نیز از اعضای شرک انحصار دخانیات عازم شدند.

این عده لابد تا مدتی حوادثی را که در ایران دیده‌اند از یاد نخواهند برد مخصوصا آنها که در روز شورش در اینجا بودند؛ چون غرامتی را که گرفته‌اند فوق‌العاده است، خاطرشان قرین خرمی است. لابد برای تحصیل منفعت متوجه نقطه دیگری خواهند شد و در رفتن راضی‌اند ولیکن مسرت ایرانیان البته بیشتر است.

۳۰ ژانویه = ۲۹ جمادی‌الثانی

امروز خوشحال‌ترین مردم معین‌الملک است که به قول مشهور در استانبول آن کنیزک گرجی را که در سفر فرنگ همراه ما بود به شاه پیشکش کرده بود.

وزارت تجارت و عدلیه را شاه به او داد و به لقب مشیرالدوله سرافرازش کرد.

پسر پانزده ساله امین‌الدوله که دختر این وزیر جدید نامزد اوست، لقب قدیم پدرزن آینده خود یعنی معین‌الملک را گرفت.این القاب که به جای اسم معمول می‌شود کم‌کم کار را به آنجا می‌کشاند که انسان بعد از مدتی دیگر نمی‌تواند در ایران مردم را از یکدیگر تشخیص دهد. یک نفر در طی دوره خدمتگزاری چندین بار تغییر لقب می‌دهد و لقب سابق او دیر یا زود به کسی دیگر چه از منسوبان او باشد چه خارجی عطا می‌شود، نتیجه این کیفیت این است که اگر شما این تغییر القاب را یادداشت نکرده باشید، وقتی که یکی از این القاب را که با هم نیز غالبا تشابه دارند بشنوید، نمی‌فهمید که صحبت از کیست.

۲ فوریه = ۳ رجب

دو روز است که به تهران برگشته‌ایم، ناخوشی شاه که تقریبا به کلی رفع شده، سبب آن شد که از شکار معمولی جاجرود صرف‌نظر کنیم و مستقیما به پایتخت برگردیم، شهر آرام‌تر از موقع رفتن ماست و به حالت عادی برگشته. جماعت قلیان‌افروز مثل معمول در کوچه‌ها در حرکت هستند و به کسانی که مایل باشند قلیان‌های حاضر کرده خود را کرایه می‌دهند.

امتیازات دیگری که در دست خارجیان است نیز دچار شکست شده حتی می‌گویند که مقام بعضی از اروپاییان سخت متزلزل گردیده است از جمله رییس کل گمرک که یک نفر ارمنی استانبولی و رییس پلیس که اصلا اطریشی است، نسبت به مقام خود نگران شده‌اند.

۵ فوریه = ۶ رجب

چون شاه از طرز رفتار پلیس هنگام شورش اهالی پایتخت به هیچ وجه راضی نبود و می‌گفت که پلیس نه توانسته بود این حادثه را پیش‌بینی کند، نه جلوی آن را بگیرد، رییس آن را عوض کرد و معاون آن اداره یعنی ابوتراب خان را که مردی زیرک و مهربان است به آجودانی خود برگزیده و مقام معاونت پلیس را ملغی ساخته است.

نایب‌الحکومه تهران این مقام را که تیول نایب‌السلطنه است از او به ماهی ۱۰۰۰ تومان اجاره کرده و انصاف این است که این مبلغ برای چنین مقامی بسیار کم است.

۶ فوریه = ۷ رجب

شاه به‌غیر از آنکه مالک سرزمینی است که بر آن سلطنت می‌کند و به میل خود می‌تواند در آن تصرف نماید وارث حقیقی هر ایرانی نیز که بمیرد محسوب می‌شود و می‌تواند به اراده شخصی تمام اموال او را در ضبط آرد یا آن را کلا یا جز به کسان متوفی واگذارد، چنانکه به غیر از مقداری از املاک مشیر‌الدوله که ماه گذشته در گذشت، بقیه دارایی او را با ۸۰۰۰ تومان مستمری او به پسرش حسین‌خان وا گذاشته است.

۷ فوریه = ۸ رجب

امروز قطعه الماس معروف دریای نور را ملاحظه کردم. شاه که تازه از آنفلوآنزا راحت شده، ولی هنوز ضعف دارد آن را از جیب خود بیرون آورد و گفت که چون همراه داشتن آن باعث تقویت مزاج است آن را در جیب خود گذاشته‌ام.

این قطعه الماس پهن و مسطح است و شباهتی به بعضی از سرتنگ‌ها دارد؛ آن را به شکل هرمی مثلث‌ القاعده تراشیده‌اند؛ قاعده آن چهار سانتیمتر طول و سه سانتی‌متر عرض دارد و طرف دیگر آن قریب به یک نصف از این مقدار کمتر است و ارتفاع آن قدری از دو سانتی‌متر بیشتر است.تمام سطوح آن صاف و یکنواخت است جز یک طرف که فتحعلی شاه نام خود را بر آن حک کرده است. اگر از جانب سطوح در آن نگاه کنند بی‌رنگ است و اگر از جانب اضلاع به نسبت وضع نور به رنگ گلی یا بنفش خفیفی نموده می‌شود. اعلیحضرت به من می‌گفت که دریای نور یکی از جواهرات تاج کوروش کبیر بوده است.

۸ فوریه = ۹ رجب

شکوه‌السلطنه مادر ولیعهد که هنوز از بستر بیماری آنفلوآنزا برنخاسته مرا به استشاره به بالین خود خواست. عده اطبایی که به امر او حاضر شدیم شش تن ایرانی و فرنگی بودیم و چون مریض دید که در طرز مداوا بین ما اتفاق حاصل نمی‌شود متوسل به استخاره شد و چون استخاره برای معالجه به اطبای ایرانی راه داد، من بیرون آمدم.

انتشار مرض آنفلوآنزا اتفاقا مصادف با زمستانی ملایم شده است. از اوایل آذر که فقط چند روز سرد شده و یک برف افتاده بود دیگر همه وقت آسمان صاف و درجه حرارت قابل تحمل بوده است جز اینکه دیشب توفانی برخاست و صفحه آسمان فیروزه‌فام را مکدر ساخت اما چه طوفانی! تگرگ و باران به قدری زیاد بود که غالب بام‌ها را آسیب رسانده و یکی از آنها را فرود آورده و دو جوان بیست ساله را در زیر آوار گرفته است.این قبیل حوادث هر سال اتفاق می‌افتد و اگر در شب رخ دهد خطر آن بیشتر می‌شود.

۱۰ فوریه = ۱۱ رجب

جمع کثیری عقیده دارند که در حوادث اخیر انگشت روسیه سخت دخیل و این حادثه هم یک فصل از داستان رقابت دیرینه روس و انگلیس بوده است. این دفعه غلبه کلی با روسیه شده است تا آنجا که امین‌السلطان پس از شکستی که در تعقیب سیاست سابق خود خورد برای آنکه از صدارت نیفتد با زیرکی مخصوص خود را به روس‌ها نزدیک کرده است و همین امروز پس از آنکه انحصار دخانیات از میان رفته و امید به برگشت آرامش در مملکت زیادتر شده است امین‌السلطان تغییر سیاست خود را علنی کرد به این معنی که به سفارت روس رفت و تا مدتی قریب به سه ساعت با «دوبوتزوف» وزیر مختار مشغول صحبت بود و به او اطمینان داد که از روش سابق برگشته سپس او را مخاطب ساخته گفت: «ممکن است شما به قول من اعتماد نکنید ولی عملیات من در آینده صدق این مقال را ظاهر خواهد ساخت.»

روس‌ها طبعا باید از این پیشامد خوشحال باشند، زیرا که در دست داشتن امین‌السلطان برای ایشان از اصرار در عزل او که طرف علاقه کلی شاه است به مراتب بهتر است به همین جهت وزیر مختار از صمیم قلب به امین‌السلطان اطمینان داد که اگر چنانکه می‌گوید عمل کند مورد حمایت دولت روسیه و شخص او خواهد بود.یکی از علل پیشقدمی امین‌السلطان در این راه اخباری بود که نمایندگان ایران از پطرزبورگ و استانبول به شاه داده و لطف امپراطور روسیه را به او رسانده بودند به این مضمون که امپراطور وعده داده است که در باب حل اختلافات سرحدی بین ایران و عثمانی و موضوع صدور تنباکوی ایران با سلطان عثمانی داخل مذاکره شود.

۱۱ فوریه = ۱۲ رجب

امروز اعلیحضرت وزیر مختار روسیه را به حضور پذیرفت و بیاناتی را که امین‌السلطان به او کرده بود تایید نمود و رضامندی خود را از الفتی که بین دولت‌های ایران و روسیه پیش آمده به او خاطرنشان ساخت.شاه وقتی که از این مجلس بیرون آمد بشاش بود و یقین است که از تمام شدن نگرانی‌های اخیر خود که خالی از اهمیت نیز نبود خرم است و نشانه فوری این خرمی آنکه دستور تهیه اسباب سفر داده و قرار است که ابتدا برای شکار که ناخوشی مانع اجرای آن شده بود برویم سپس یک سفر طویل‌تری به نواحی غربی عازم شویم.

دستور آتش‌بازی برای امشب که شب تولد حضرت علی است داده شده، مدت‌ها بود که این ایام را به این خوشی ندیده بودیم.

۲۴ فوریه = ۲۵ رجب

ده روز تمام را در جاجرود به شکار مشغول بودیم. در طی این مدت مذاکرات راجع به مقدار غرامات شرکت دخانیات تمام شده بود. چون صاحبان سهام فقط خساراتی را که دیده‌اند مطالبه می‌کنند حصول توافق بین طرفین آسان است؛ با تمام این احوال هنوز مبلغی که طرفین به قول آن تن در دهند معین نشده است.

۲۰ مارس = ۲۰ شعبان

مراسم برگزاری عید نوروز امروز ساعت شش صبح به عمل آمد. با اینکه ساعت اقامه جشن خیلی زود تعیین شده بود جمع زیادی با نشان‌ها و حمایل به حضور آمده بودند و هر کدام هم یک کیسه قرمز محتوی ۱۵۰ شاهی سفید (تقریبا ۱۵ فرانک) عیدی گرفتند.

۲۱ مارس = ۲۱ شعبان

سلام بزرگی که در این ایام شاه در آن سفرای خارجی را می‌پذیرد امسال شکوه مخصوصی داشت و بعد از اتمام سلام نمایشی از کشتی‌گیران داده شد که من تاکنون ندیده بودم، شاه بهترین جواهرات سلطنتی را به خود زده بود، جقه لطیف کلاه او به هر حرکت مختصر سر می‌درخشید و الماس‌های درشت روی لباس او به تلالو تمام برق می‌زد.

همین که سلام تمام شده شاه از اطاق تخت طاوس بیرون رفت و پس از آنکه لباس خود را عوض کرد و لباس ساده‌ای پوشید به دفترخانه که ما در آنجا به انتظار او بودیم و در حکم دفتر حکومتی است آمد.مدخل دفترخانه در میدان شاه گوشه دست راست خیابان نایب‌السلطنه در آن طرف از میدان که مقابل نقاره‌خانه است و یکی از راه‌های ارگ محسوب می‌شود قرار دارد.

بنای داخلی این بنا متوجه منتهی‌الیه جنوبی حیاط طویلی است که دورادور آن درختان کهن مخصوصا چنار کاشته‌اند و تخت خانه در منتهی‌الیه شمالی آن واقع شده. عده‌ای از صاحبان مشاغل که در مراسم سلام شرکت کرده بودند در این حیاط قدم می‌زدند، نظامیان دور حوض مرکزی به حال صف ایستاده بودند و عده کثیری تماشایی در اطراف جمعیت داشتند. قریب بیست ورزشکار و پهلوان در آنجا انتظار مقدم شاه را می‌کشیدند تا شروع به شیرین‌کاری کنند. پهلوانان تا کمر لخت تنکه‌ای که به زانوی ایشان ختم می‌شد در پا داشتند.ما برای اینکه همه جا را خوب ببینیم در بالاخانه عمارت جا گرفتیم. ورزش با تخت شنا و بند و کشتی با دست عینا همان‌ها است که در همه جای دنیا معمول است، ولی میل‌گردانی این پهلوانان جنبه اختصاصی دارد و مهارت تامی می‌خواهد که کار هر کس نیست.یک عده از این پهلوانان که عضلاتی قوی دارند و خارج از تناسب نیز نیستند از این میل‌های سنگین دو عدد را در دست می‌گیرند و به انواع مختلف آنها را با سهولتی حیرت‌آور و بی‌آنکه بدن ایشان حرکتی کند دور سر خود می‌گردانند و در آخر کار تا مدتی بالنسبه طویل میل‌ها را عمودی در هوا نگاه می‌دارند و خود بر یک لنگه پا می‌ایستند.ناصر‌الدین شاه از این قبیل نمایش‌ها لذت می‌برد و می‌توان گفت که لذت او در دیدن این منظره کمتر از لذتی که از نمایش‌‌های تکیه دولت می‌برد نیست، در تمام مدت سر پا ایستاده بود و وقتی که عملیات ورزشکاران تمام شد دو سه چنگ اشرفی در میان ایشان پاشید و رفت.

۵ آوریل = ۵ رمضان

بالاخره در موضوع مبلغ غرامات بین دولت ایران و شرکت سابق انحصار دخانیات توافق حاصل شد به این معنی که بعد از مذاکرات زیاد و طولانی دولت ایران و سفارت انگلیس امروز قراری را امضا کردند که به موجب آن دولت ایران متعهد شد که در ظرف چهار ماه مبلغ ۵۰۰.۰۰۰ لیره انگلیسی به شرکت مذکور بپردازد به شرط آنکه شرکت هم از حق امتیاز صرفنظر کند و تمام بناها و توتونی را که در داخله مصرف دارد به ایران واگذار نماید چه شرکت انحصار دخانیات با دست وسایطی قراری با دولت عثمانی برای صدور مقداری از تنباکو ایران بسته و متعهد شده بود که به این قرار عمل کند یا راه‌حل دیگر برای آن بیابد.سفارت ما توسط اعتماد‌السلطنه به شاه پیشنهاد کرد که این مبلغ را از یکی از بانک‌های فرانسوی قرض بگیرد و فورا طلب شرکت را رد کرد و در عوض دولت ایران به عنوان ضمانت گمرکات و یک عده از معادن فیروزه را که تا به حال جزو امتیازات بانک شاهنشاهی به انگلیس‌ها داده نشده به آن بانک فرانسوی واگذارد.چه این پیشنهاد از طرف دولت ایران پذیرفته شود چه نشود امر مسلم اینکه علی‌العجاله مساله مشکلی که تمام مملکت را به جنب و جوش انداخته و ممکن بود آن را به انقلاب بکشاند حل شده و ایرانیانی که چند روز است داخل ماه رمضان شده‌اند پس از نجات از آن کابوس می‌توانند به راحت ماه خود را به سر برسانند.