تاریخ مشروطه- پول، کسب و کار و زمان در نگاه ایرانیان-۶
ماموریت مک لین در بانک شاهی
در لندن انگلیسیها این رسوایی را نتیجه تحریک روسها دانستند. اما در کمال انصاف باید گفت که اگر روسها هم با طراحی به این شکل روبهرو شده بودند بهتر از ما عمل نمیکردند.
آنچه میخوانید ادامه خاطرات آرنولد هنری ساویچ لندور از ایران است.
در لندن انگلیسیها این رسوایی را نتیجه تحریک روسها دانستند. اما در کمال انصاف باید گفت که اگر روسها هم با طراحی به این شکل روبهرو شده بودند بهتر از ما عمل نمیکردند. حتی شرکتهای ایرانی هم که به شیوه اروپایی تاسیس و اداره میشوند مشکلاتی از این قبیل دارند. اما دیوانگی محض است باور داشته باشیم که میتوان یک ملت شرقی را در لحظه تصمیم به بدترین رفتار و تهاجمیترین شکل وادار به قبول چنین انحصاری از نوع تنباکویی آن کرد و تنباکو را به قیمتی گرانتر از آنچه خودشان تولید میکردند و دوست داشتند به آنها فروخت.
در ایران چند شرکت بازرگانی اروپایی وجود دارد. زیگلروشرکا و هوتس و پسران، روابط بازرگانی گستردهای با ایرانیان دارند. زیگلر اجناس انگلیسی وارد ایران میکند و فرش ایران را به انگلستان صادر مینماید. در حالی که هوتس اجناس روسی وارد ایران میکند که ارزانتر و سادهتر به فروش میرود. هر دو شرکت یادشده محترم و سرشناسند و از اعتماد عمومی برخوردارند.
زیگلر به رغم نام سوئیسی که دارد یک شرکت انگلیسی است و تا آنجا که من میدانم حتی یک انگلیسی هم در تشکیلات و در شعب خود در سراسر ایران ندارد. دلیل آن هم این است که او تعدادی سوئیسی قابل و لایق به کار گرفته است که به صورتی که معقول و عالی مشغول به کارند و از کارمندان هر شرکت دیگری در ایران بهتر کار میکنند. این شرکت سی سال است که در ایران فعال است. کار خود را از تبریز آغاز کرده و سپس دامنه کار را به تهران، رشت، مشهد، اصفهان، یزد، شیراز، بوشهر، بندرعباس و بغداد کشانده است. شکل کار او در این شهرها هم به این صورت است که نمایندگان و فرستادگانی در شهر مستقر کرده که برای او کار میکنند.
این شرکت مقادیر زیادی اجناس تولید شده در منچستر را وارد ایران میکند و از ایران عمدتا فرش، پارچه، تریاک و خشکبار صادر مینماید. فرشها را سفارش میدهد و فرشی را صادر میکند که برای فروش در بازار اروپا مناسب باشد. فرشهایی که این شرکت صادر میکند بیشتر بافت سلطانآباد [اراک] است. در سلطانآباد هزاران نفر مشغول بافت فرش روی دار قالی هستند. این قالیبافان در یک شرکت خاص و به صورت متمرکز کار نمیکنند، بلکه به صورت پراکنده و هر کدام در خانهای مشغول به کارند. فرشهایی که این شرکت تولید میکند برخوردار از رنگ طبیعی است. پشم و نخ مورد نیاز از بهترین مواد تهیه و با رنگهای طبیعی فرآورش میشوند. رنگها از گیاهان گرفته میشوند و رنگ شیمیایی و صنعتی در آن به کار نمیرود. طرحهای مطلوب از بین طرحهای قدیمی و بومی انتخاب میشود و طراحیهای جدید براساس آن شکل میگیرد. البته این شرکت در نقاط دیگر ایران هم پی فرش میگردد و فرشهای مطلوب را انتخاب و صادر میکند.
فرش ایران سه نوع است؛ گرانترین و نایابترین فرش که بسیار هم گران است فرشی است که با نخ ابریشم بافته شده باشد. این فرشها را لمسویه مینامند. نوع ارزانتر را موجوده مینامند. در اروپا و آمریکا تقاضای زیادی برای این دو نوع فرش وجود دارد. نوعی فرش نیز وجود دارد که با نخ پنبهای و پشم بافته میشود و به آنها گلیم میگویند. طراحی گلیمها بسیار هنرمندانه است. اما انواع کالاهای دیگر مثل مخمل کاشان، ابریشم رشت، پارچه [شال]های بافت کرمان که مشابه پارچه [شال] بافت کشمیر است، برودریدوزیهای زریدوزی شده بافت یزد ودستمالهای ابریشمی بافت مناطق ابریشمخیز ایران مثل تبریز، رشت، کاشان و یزد هم جزو اقلام صادراتی این شرکت از ایران است.پارچههای قلمکار نیز که با مهر یا با دست طراحی میشوند با رنگهای تند روی پارچه سفید در مقادیر زیادی به بازار اروپا راه پیدا میکند که بسیار زیبا هستند. در این پارچهها طرحهای بزرگ و نمادینی اجرا میشود که هم در برابر آب و هم در برابر نور مقاوم و بادوامند.
شرکت هوتس عملا در همه زمینهها فعالیت دارد. در سالهای اخیر موفقیتهای خوبی هم به دست آورده است. دفاتر بزرگی در اصفهان، شیراز، بوشهر و دو دفتر در اهواز واقع در ساحل رود کارون و در تهران تاسیس کرده است. در بغداد، بصره، هنگکنگ و روتردام هم دفاتری دایر کرده است. دفتر مرکزی این شرکت در لندن است. دفتر قالیبافی این شرکت در سلطانآباد در حال حاضر به وسیله شرکت فرش ایران اداره میشود. صادرات این شرکت هم شبیه شرکت زیگلر است.
شرکتهای کوچکتری هم در تهران وجود دارند مانند توکو، ویریون و چند شرکت دیگر که در همه زمینهها فعالیت دارند و همه چیز میفروشند. این شرکتها کاملا در دست خارجیها- بلژیکیها، اتریشیها و فرانسویها- اداره میشود بدون اشاره و اتکا به آمار و ارقامی که در کشوری مثل ایران هیچ اعتبار و ارزشی ندارند میتوان گفت که حجم تجارت سالانه خارجیان در ایران به نه تا ده میلیون استرلینگ بالغ میشود. این تجارت شامل تجارت در بنادر خلیج[فارس] و در مرزهای شمال، شمال غرب و جنوب غربی است.
ارزش تجارت روسها در شمال معادل ارزش تجارت انگلیسیها در جنوب است. بعد از آن کالاهایی قرار دارند که از مسیر تجارت بین ترابوزان- تبریز و از طریق ترکیه و مدیترانه یا از مسیر بغداد و کرمانشاه که راه تجاری مهم دیگری است وارد ایران میشود.
بیاعتمادی به گمرکات و درآمدهای بازگشته از محل صادرات به گونهای است که نمیتوان به آمار و ارقام اطمینان کرد. اما احتمالا امسال با توجه به اطلاعات موثقتری که دفتر بلژیکی گمرکات ارائه خواهد کرد میتوان به اطلاعات مفیدی دست پیدا کرد. گمرک بلژیکی ایران به ریاست موسیو نوز توانسته است تشکیلات معقول و مناسبی ایجاد کند. باید به موسیو نوز تبریک گفت که توانسته این نظام دریافت حقوق و عوارض گمرکی را متحول کند و در چنین مدت زمان کمی اصلاحاتی به وجود آورد.
در انگلستان میشنویم که گمرکات ایران کاملا در دست روسهاست و به وسیله این کشور اداره میشود. حتی روزنامههای مهم معتبر مثل تایمز مقالات گمراهکنندهای از این دست به چاپ رسانده است. اما این سخنان اشتباه است. موسیو نوز یک بلژیکی است. همه کارمندان خارجی او در گمرکات هم بلژیکیاند. شاید یکی دو فرانسوی در بین آنها باشد اما هیچ روسیای در جمع آنان دیده نمیشود. درست است که روسها در قبال وام خود به دولت ایران از سوی گمرک ضمانت گرفتهاند، اما اگر دولت ایران بتواند سود وام خود را بپردازد، روسیه هیچ نفوذی بر گمرکات ایران نخواهد داشت. گمرک ایران در یک مدیریت قابل و امین که امروز از آن برخوردار است خوب عمل میکند. اگر نبود ضعف حضور دولت در استانها ، درآمد ناشی از گمرکات بدون هیچ افزایشی در تعرفهها میتوانست به سادگی دو برابر شود.
حقوق و عوارض گمرکی که در ایران به موقع اجرا گذاشته شده است مطابق با معاهده ترکمنستان و روسیه در ۱۸۲۸ تعیین شده است و آن نرخی یکسان و پنج درصدی برای واردات و صادرات است. در مورد ترکیه نرخ دیگری به صورت دوجانبه معادل ۱۲ درصد برای صادرات و ۶ درصد برای واردات اعمال میشود. عوارض متعلقه به تنباکو و نمک نیز ۷۵ درصد تعیین شده است. سال گذشته تلاشی برای مذاکره با روسیه و عقد معاهده جدید آغاز شد، اما متاسفانه موسیونوز که سخت در پی عقد چنین معاهدهای بود نتوانست اهداف خود را به نتیجه برساند. یک مقام بلندپایه روس به تهران اعزام شد که دردسرهای زیادی به بار آورد و سرانجام همه تلاشها بر باد رفت.
در مورد استخدام خارجیان در دولت ایران بد نیست به ماجرای مکلین هم اشارهای بکنیم. مکلین یک انگلیسی و کارمند سابق بانک شاهی بود که براساس قراردادی مامور اداره ضرابخانه ایران شد تا کار ضرب سکه را به خوبی و با روشهای جدید انجام دهد. روسها متقابلا درخواست کردند که در دولت شاه دفتر دیگری هم تاسیس شود که به روسها تعلق داشته باشد. به گفته روسها اگر هم چنین امکانی وجود ندارد به جای دفتر گمرکات دو سه نفر روس در دولت مشغول به کار شوند. روسها معتقد بودند که کفه موازنه استخدام خارجیان در ایران نباید به ضرر روسها بشود. دولت ایران با این پیشنهاد موافقت نکرد. اما با افزایش فشار روسها بر دولت ایران مکلین اخراج شد. سفیر انگلیس به دفاع از حقوق بریتانیا برخاست و رسوایی بزرگی به وجود آمد. سرانجام قرارداد سه سالهای به امضا رسید که براساس آن دولت ایران متعهد به پرداخت سه سال حقوق مکلین شد. البته مکلین فقط چند هفته کار کرده بود، اما حقوق سه ساله مطالبه شد. این مساله میتوانست در خفا و به راحتی حلوفصل شود اما صدراعظم چنان غیرمسوولانه و بدون محابا عمل کرد که سر و صدای فراوانی بر سر آن به وجود آمد. در نتیجه این ماجرا در سال ۱۹۰۱ فرمانی صادر شد که براساس آن هیچ تبعه انگلیسی، روس و ترک به استخدام [دولت] ایران درنیاید. این ممنوعیت به استثنای تیپ قزاق در ارتش هم اعمال میشد. تیپ قزاق قبل از این ماجرا به وجود آمده بود و فرماندهان روسی تربیت و اداره این تیپ را بر عهده داشتند. امروز میتوان ادعا کرد که هیچ تبعه روسی در استخدام غیرنظامی دولت ایران نیست. ممکن است چند انگلیسی در استخدام دولت باشد و در گمرکات هم موسیونوز همه همکاران خود را از بین بلژیکیها انتخاب کرده است و همان طور هم که گفته شد یکی دو فرانسوی هم در ردههای پایین گمرک مشغول به کارند.گمرک ایران همه را به یک چوب میراند و عدالت را در مورد همه اجرا میکند. این همه که گفته میشود روسها در گمرک از امتیازاتی برخوردارند و قوانین به نفع آنها زیر پا گذاشته میشود حرفهای مسخرهای بیش نیست. یک حقیقت روشن است و آن اینکه هر کس بخواهد ثابت کند که این حرفها بیپایه است با نویسندگان و خبرنگارانی روبهرو میشود که عجولانه و پرهیجان در این موارد مطلب مینویسند.
ارسال نظر