تاریخ مشروطه- پول، کسب و کار و زمان در نگاه ایرانیان-۴
پیچیدگی مناسبات ارزی و رفتارهای روسی
بخش دیگری از گزارش جهانگرد انگلیسی درباره اوضاع بانکداری، وضعیت ارز و نرخ آن، پول ایران و نحوه تجارت ایرانیان و دلیل پیشی گرفتن روسها از انگلیسیها در پیش از مشروطه را با هم میخوانیم. این گزارشها در کتابی به نام «در سرزمین آرزوها» به ترجمه علی اکبر عبدالرشیدی منتشر شده است. یکی از اقلام مهم در عملیات بانکی، انتقال مداوم پول به تهران برای مقاصد دولتی است. دولت این پولها را صرف پرداخت به ارتش، کارمندان دولتی و امثال آن میکند. این مبالغ بسیار زیاد هستند. درآمد سودآور بانکها ناشی از معاملات ارز است. معاملات ارز در ایران با اقتصاد داخلی ارتباط نزدیک دارد. با آغاز به کار تلگراف در ایران و توسعه آتی راهآهن این سودها بیشتر خواهد شد و البته کسب آن هم دشوارتر خواهد بود. در ایران فقدان ارتباطات سریع باعث شده است که انتظار از بانک برای پرداخت سریع پایین باشد.
مبادلات بین ایران و لندن تحت تاثیر دو عامل مهم قرار دارد. در شمال تحت تاثیر ارزش روبل قرار دارد که عامل مهم و مستمری است. تبریز در این منطقه مرکز معاملات روبل و تجارت با روسیه است و نزدیکترین شباهت را به یک بازار درست و حسابی دارد. در جنوب روپیه این تاثیر را دارد. موقعیت روپیه در داشتن ارتباط با ارزش نقره و اتکای آن به روبل فرق میکند.در کشوری مثل ایران که همیشه امکان معامله ارز وجود ندارد و پول همیشه در دسترس نیست، میتوان دشواری کار بانکداری را احساس کرد. پیشبینی تحولات بر پایه عوامل عمومی در ایران ارزشی ندارد. اگر هم ارزشی داشته باشد آن ارزش ناچیز به حساب میآید. مشکل دیگر شمارش سکه و شناسایی سکه اصلی از سکه تقلبی است. سکهها را نمیتوان وزن کرد، زیرا سکهها متفاوتند و هرکدام وزنی دارند. همه این عوامل بر زمان مورد نیاز برای انتقال سکه از شهری به شهر دیگر میافزاید. در سطح عمومی نسبت به روشهای بانکداری و خدمات بانکی هم بیاطلاعی وجود دارد و فقط در محافل تجاری در این مورد اطلاع وجود دارد.
برخلاف نظر برخی، بانک شاهی در ایران برای این تاسیس نشده است که گروهی بانکدار به فعالیتهای بانکی سودآور برای انگلستان یا به نفع انگلیسیها بپردازند. هرکسی میتواند با این بانک همکاری داشته باشد و از خدمات آن برخوردار گردد. آقای رابینو میگوید:تنها روح تجارت آزاد است که بر مدیریت این بانک حکمفرماست. خدمات این بانک باید در اختیار همه قرار گیرد. بانک نسبت به انگلیسی، روسی، اتریشی، ایرانی و هرکس دیگر با هر ملیتی که دارد کاملا بیطرف است. با همه مشتریها یکسان، عادلانه و سخاوتمندانه برخورد میشود. بانک، اول منافع سهامدارانش را در نظر میگیرد و سپس منافع ایرانیانی را مدنظر قرار میدهد که میزبان بانک در کشورشان هستند.بانکشاهی تا همین جا هم خدمات بیحد و حصری به ایران کرده است و زمینههای بسیار مناسبی را برای تجارت و کسبوکار در ایران به وجود آورده است. ایرانیان به آرامی اما با خشنودی این خدمات را درک و از آن بهرهبرداری میکنند. تردید نیست که بانک در ایران در آینده مبتنی بر چنین اصولی شاهد موفقیتهای بیشتری را در آغوش خواهد کشید. نباید انتظار داشت ظرف دو سه سال روش سنتی استفاده از خدمات بانکی در بین ایرانیان تغییر کند یا ذهنیت آنان به گونهای دیگر بروز کند. ایرانیان، مشرقزمینیهایی هستند که تمدن سنتی آنها از تمدن ما متفاوت است. نباید انتظار داشت که صاحبان چنین فرهنگی سریعا نظام مالی ما را بپذیرند. روشهای مالی ما دقت و برنامه زمانی دقیق خاص خود را دارد که ثمره سالها تجربه ماست.با ایرانیان باید با دقت زیاد رفتار کرد. ایرانی، لجوج، کلهشق، کج خلق و مقاوم است و یاد گرفته است در معامله با چانه زدن نتایج بهتری را تحصیل کند. اگر ما هم همین رفتار را در پیش بگیریم طبعا هیچ پیشرفتی در کار حاصل نمیشود. ما باید در برابر ایرانیان صبور باشیم و خود را تسلیم زمان کنیم؛ همین.برای کار در ایران به ذخایر فراوان طلا و روبل نیازی نیست. تنها چیزی که مورد نیاز است گروهی از مردانی است که به نقاط مختلف کشور اعزام شوند؛ مردانی که روشها و اندیشههای ناب تجاری و اقتصادی داشته باشند و از همه گذشته برای حل معضلات امروزی ایران مناسب باشند.
ما روسها را آدمهایی میدانیم که خشن و کمخردند. اما برخلاف تصور ما روسها راه تعامل پدرانه با آسیاییها را پیدا کردهاند. با ساکنان آسیا چنان رفتار میکنند که گویی حق زندگی آنها را دست کم در سرزمین خودشان به رسمیت میشناسند. همین امر باعث شده که روسها در این سرزمینها محبوبیتی کسب کنند. اما ما که خود را جوهر مسیحیت میدانیم و مدعی هستیم نسبت به همسایگانمان با خیرخواهی رفتار میکنیم با ساکنان بومی کشورهای دیگر با خشونت بیدلیل و بیموردی برخورد میکنیم که شأن و کرامت آنها را مخدوش میکند. این رفتارها بوده که ما را در چشم این مردم مسخره جلوه داده است. عدهای از انگلیسیهای جوان دست به اینگونه رفتارهای مسخره میزنند و این روش را برای برخورد با ملتهای دیگر انتخاب کردهاند. باید به این انگلیسیها آیین تجارت و کسبوکار را یاد داد تا با این آموزشها رو به شرق بگذارند و در آنجا زندگی کنند.
بانک مهم دیگری که در ایران مشغول به کار است و امید زیادی به آن بسته شده است بانک روسیه است. این بانک روش کار متفاوتی دارد. این بانک در سال ۱۸۹۱ به وسیله پولیاکیوف تاسیس شده است. این بانک تجربهای بود برای رسیدن به هدف مشخصی در ایران و یافتن بهترین راه برای توفیق تجاری در ایران.
انحصار برگزاری حراج در ایران با کمک مون دوپیت تحصیل شد، اما این طرح در ابتدا موفق از آب در نیامد. مردم ایران با ابتکارات و نوآوریهای ناگهانی سازگاری ندارند. این مجموعه بعدا به بانک استقراضی تغییر نام یافت. این اقدام هم به بهبود وضعیت مالی و پولی بانک کمک نکرد. بانک در آستانه انحلال قرار گرفت. پیشنهاد شد که این بانک با بانک شاهی در هم ادغام شوند. آقای دو ویت که اهل
سنتپترزبورگ است، ۲۴ ساعت در مورد این پیشنهاد مطالعه کرد و سرانجام تصمیم خود را گرفت. بانک دولتی سنتپترزبورگ تصمیم گرفت سهام خود را در بانک افزایش دهد. وزیر دارایی [روسیه] اجازه مقامات بانک را تغییر دهد. برای حفظ ظاهر هم که شده مایل نیست همه مقامات را از بین روسها انتخاب کند. فعالیتهای بانک عینا مطابق با سیاستهای بانک سنت پترزبورگ طراحی شد.مرد بسیار قابلی به نام آقای گروب برای تصدی مدیریت اعزام شد. او مردی بسیار جذاب و باهوش است و مانند آقای رابینو در کار پولی و مالی یک نابغه است. شناخت و درک جامعی از مردم ایران و فرهنگ آنها دارد. در مدت کمی که در تهران بوده گامهای بزرگی برداشته است. بانک تبدیل به یک موسسه قوی با قابلیتهای بازرگانی خوب و روشن شده است.به نظر من آقای گروب مثل مدیران بانک شاهی این مزیت را دارد که از آزادی عمل برخوردار است. روسها وقتی بدانند که مرد قابلی را در منصب مدیریت گماشتهاند بدون اینکه انجام هر کاری را که درست میپندارد، سهامداران روس به هیچ وجه در کارش دخالت نمیکنند. این آزادی عمل طبعا به او مزیت و برتری خوبی بر بانک شاهی اعطا میکند. مدیران بانک شاهی از این آزادی عمل برخوردار نیستند و برای اداره بانک منتظر دستورات لندن هستند.
به دیدار آقای گروب رفتم و با وی برای مدتی طولانی گفتوگو داشتم. او در سخنان جذابش گفت که روزها به بازار تهران میرود و وقتش را در شعبه بازار میگذراند و در آنجا قابلیتهای آینده ایران را مطالعه میکند و راههای بالا بردن دامنه فعالیتهای بانک خود را مطابق با اصول اروپایی تعیین مینماید. یکی از اهداف او این است که با دقت راههای افزایش دامنه فعالیتهای تجاری و صنعتی روسها را در ایران تحلیل کند. او تاکید کرد که در این زمینه از حمایت و اعتماد کامل دولت [روسیه] برخوردار است و خوشحال است که توانسته نفوذ روسیه را در ایران افزایش دهد. در این سخنان هیچ حقه، کلک، تزویر و دروغی دیده نمیشود. این تصویری از یک رقابت روشن و علنی است و در این رقابت کشوری که قدرتمندتر باشد برنده خواهد بود.
جالب است که نظر روسای هرکدام از این دو بانک را در مورد دیگری بشنویم. این دو در حال رقابت و مبارزه تن به تن در عرصه پولی و مالی هستند، اما رفتارشان شرافتمندانه است. هیچ نشانی از دروغ و فریب در رفتارشان نسبت به یکدیگر نیست. این را عمدا ذکر میکنم که جواب مقالات احمقانه روزنامههای انگلیسی را داده باشم که مطالب ناپخته و عجولانهای را به نقل از خبرنگاران بیاطلاع خود چاپ میکنند.تجارت روسیه با ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ممتاز روسیه در مرزهای ایران نفوذ انگلیسیها را در شمال ایران به چالش کشیده است. برای ما درس بزرگی است که میبینیم چگونه دولت روسیه برای نجات تجار روسی در ایران پا پیش میگذارد و از هیچ کوششی برای کمک به این تجار دریغ نمیکند. روسیه حاضر است تا آنجا پیش برود که برای تشویق تجارت ایرانیان با روسیه روبل را ارزان به تجار بفروشد و از این راه ضرری را هم متحمل شود. تردید نیست در افق قطعی پیشرو، با رونق تجارت روسیه در ایران ضررهای کوتاهمدت امروزی با سودهای فراوان بعدی جبران خواهد شد.در نظر من انگلیسی دیدن اینکه روسها در پی تامین منافع تجاری مطلق خود در ایران هستند عبرتآموز است. هر انسان منصفی از این رفتار بدون هیچ سرزنشی تقدیر میکند. تاسف در این است که ما هنوز آنقدر بیدار نشدهایم که همین رفتار را در پیش بگیریم. بانک روسیه در شهرهای اصلی شمال ایران شعبه دارد و عمده فعالیتهای خود را در شمال ایران متمرکز کرده است.
ارسال نظر