با مشروطه
دشمنی روسیه با مشروطهخواهی
نهضت مشروطیت شاهد ظهور و سقوط سه مجلس، سه پادشاه و حدود ۳۰ دولت بود؛ اگر چه این نهضت به سلسله ۱۳۰ ساله قاجار و حکومت مستبدانه آنها خاتمه بخشید، ولی موفق به جلوگیری از دخالتهای روسیه و انگلیس در ایران نشد.
بخش نخست
نهضت مشروطیت شاهد ظهور و سقوط سه مجلس، سه پادشاه و حدود ۳۰ دولت بود؛ اگر چه این نهضت به سلسله ۱۳۰ ساله قاجار و حکومت مستبدانه آنها خاتمه بخشید، ولی موفق به جلوگیری از دخالتهای روسیه و انگلیس در ایران نشد. از این رو شناخت سیاست و اهداف بیگانگان در انقلاب مشروطه اهمیت زیادی دارد. زیرا در این مقطع حساس تاریخ معاصر ایران، دخالت و نفوذ کشورهای خارجی روند انقلاب را تغییر داد. به نحوی که شاید بتوان چنین متصور شد که اگر دخالت بیگانگان در انقلاب مشروطه وجود نداشت، سرنوشت انقلاب نیز تغییر میکرد. از این رو در بحث حاضر نگاهی اجمالی بر سیاستها، اهداف و عملکرد دو قدرت روسیه و انگلیس در ایران خواهیم داشت.
روسیه و انقلاب مشروطه
روسیه یکی از بزرگترین صحنه سیاسی ایران در انقلاب مشروطه به شمار میآید. این کشور که همواره میکوشید به آبهای گرم خلیج فارس دست یابد، ایران را منطقهای جهت استثمار اقتصادی با امکانات سوقالجیشی میپنداشت و سعی داشت از طریق آن علیه منافع بریتانیا در هند اعمال فشار نماید؛ بنابراین باید از یک سو مستقل باقی میماند و از سوی دیگر تحت تسلط روسها قرار میگرفت. از این رو انقلاب مشروطه که طغیانی علیه این سیاست و حرکتی به سوی حکومت ملی دموکراتیک محسوب میشد، منافع روسها را در ایران تهدید کرد. به همین سبب دولت روسیه به پشتیبانی از مستبدین و مخالفان مشروطهخواهی برخاست. پشتیبانی از بازگشت محمدعلی شاه و اعلان اولتیماتوم به ایران جهت اخراج مورگان شوستر، مخالفت آشکار با اصلاحات مشروطهخواهان و ایجاد اختلال و ناامنی و بیثباتی سیاسی، نمونههایی از مخالفتهای روسها با انقلاب مشروطه است.
بهرغم دخالتهای آشکار و پنهان روسیه در ایران، نباید از یاد برد که انقلابیون ایران در آغاز از انقلاب ۱۹۰۵ روسیه الهامهای زیادی گرفتند و به تبعیت از حرکتهای آزادیخواهانه در روسیه، روحانیون پیشاپیش مردم نارضایتی خود را از حکومت شاه و صدراعظم وی نشان دادند. تجار که از تعرفههای جدید گمرکی سخت ناراضی بودند، به جنب و جوش آمده و علیه مسیو نوز بلژیکی و همکارش پریم که همدست پنهانی روسها بودند، تظاهرات وسیعی به راه انداختند و بازارها نیز تعطیل شدند. نوز که سخت متمایل به سیاست روسها بود، با تعرفه گمرکی جدید خود، بازارهای ایران را برای کالاهای روس گشود و اندک صنعتی که در ایران بود به حال احتضار افتاد.
از دیگر عوامل موثر در شکلگیری انقلاب مشروطه اعطای وامهای چند میلیونی روسیه به ایران بود که دومین وام، ایران را به کلی به صورت مستعمره اقتصادی روس درآورد و اداره گمرکهای ایران به استثنای گمرکهای فارس و بنادر خلیج فارس به روسیه داده شد. خبر وامهای پی در پی و سفرهای پرهزینه مظفرالدین شاه به فرنگستان در حالی که مردم در فقر و مشقت به سر میبردند، موجب شدتگیری اعتراضهای عمومی گردید.
به این ترتیب اعمال و اقدامات روسها در ایران از یک سو و وابستگی دربار ایران به روسیه از سوی دیگر همراه با زیانهای اجتماعی ناشی از واگذاری امتیازات اقتصادی قاجار به قدرتهای استعماری، دامنه نارضایتی عمومی را افزایش داد و روسیه را به طرح اقدامات نوینی علیه انقلابیون واداشت. همچنین اعمال روسها که ایران را به عنوان جزئی از خاک روسیه مورد ارزیابی قرار میدادند، حکایت از به خطر افتادن منافع روسها با وقوع انقلاب مشروطه داشت. از این رو روسها به پشتیبانی از بازگشت محمدعلی شاه، اعلان اولتیماتوم جهت اخراج مورگان شوستر، مخالفت آشکار با اصلاحات مشروطهخواهان، ایجاد اختلال، ناامنی و بیثباتی سیاسی اقدام نمودند.
در نهایت نیز کلنل لیاخوف فرمانده نظامیان روس که از سوی محمدعلی شاه به حکومت نظامی تهران منصوب شده بود و عملا تهران را به تصرف نظامیان قزاق تحت فرماندهی افسران روس درآورده بود، در تیرماه ۱۲۸۷ هجری خورشیدی (ژوئن ۱۹۰۸) به همراه نیروهای قزاق، نخست به محاصره مجلس و مدرسه سپهسالار پرداخت و سپس هنگامی که با مقاومت مجاهدان رو به رو شد، مبادرت به گلولهباران ساختمان مجلس نمود. قزاقها پس از تصرف مجلس به پارکامینالدوله حمله بردند و نمایندگان را مضروب و دستگیر کردند و به باغ شاه منتقل ساختند. به این ترتیب مجلس اول مشروطه پس از شروع در ۱۲۸۷ توسط نظامیان روس و به یاری حکومت وقت به توپ بسته شد.
شواهد بسیاری وجود دارد که از دخالت مستقیم روسها در کودتای محمدعلی شاه پرده بر میدارد. در این زمینه میتوان به چهار نامهای که لیاخوف در آن دوران به فرماندهی کل قفقاز فرستاده است و رد درخواست وام جدید از روسیه توسط نمایندگان مجلس و برنامهریزی جهت ایجاد یک بانک ملی اشاره نمود که به شدت، وطنخواهی و بیگانهگریزی نمایندگان مجلس را نشان میداد و از این رو با منافع روسها در تضاد بود. تقاضای رسمی پناهندگی سیاسی محمدعلی شاه قاجار به سفارت روسیه در ۲۵ تیر ۱۲۸۸ که یک سال پس از به توپ بستن ساختمان مجلس صورت گرفت و در نهایت خروج محمدعلیشاه از ایران در ۱۸ شهریور ۱۲۸۸ که با همراهی نیروهای قزاق صورت گرفت دلیل دیگری برای اثبات ادعای دخالت مستقیم روسها در کودتا است.
طی سالهای بعد خصومت روسیه نسبت به انقلاب مشروطه تداوم یافت و در نهایت هنگامی که مشروطهخواهان تصمیم گرفتند جهت تقویت خود در برابر تهدیدات آشکار و پنهان روسیه و بریتانیا و عناصر داخلی آنان، از برخی مستشاران خارجی در تنظیم امور کشور استفاده نمایند، با اولتیماتومی سه بخشی مبنی بر عزل مورگان شوستر، تعهد بر اینکه هیچ مشاور خارجی بدون موافقت روس و انگلیس استخدام نشود و پرداخت غرامت به قوای روس و سپس اقدام روسها به اشغال انزلی و رشت مواجه شدند. قصور دولت ایران در اجابت این خواستهها طی ۴۸ ساعت، منجر به اشغال قسمت عمده کشور توسط نیروهای روس و انگلیس گردید و دوره دوم مجلس نیز در ۲۴ دسامبر ۱۹۱۱ به پایان آمد و همراه با آن عصر انقلاب مشروطیت نیز به سر رسید.
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
ارسال نظر