با وقوع انقلاب مشروطه زنان ایرانی که تا آن هنگام در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی حضوری نداشتند، همپای مردان از هدف‌های عمومی انقلاب پشتیبانی کردند و لباس رزم بر تن کردند و با جسارت خواستار حقوق حقه ایرانیان شدند. آنان در عین حال تلاش کردند تا با برداشتن موانع موجود بر سر راه فعالیت‌های سیاسی، شرایط لازم را برای مشارکت در صحنه سیاسی و اجتماعی کشور فراهم کنند. این مبارزات زنان در سه بخش عمده فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تبلور پیدا کرد. بخش فرهنگی شامل مبارزاتی بود که این قشر برای تاسیس مدارس دخترانه و تاسیس و انتشار نشریات در کشور انجام داد. تا آن هنگام تنها معدودی از دختران مسلمان در مدارس خارجی که توسط میسیون‌های مذهبی دایر شده بود، درس می‌خواندند، ولی پس از انقلاب مشروطیت زنان بلند‌‌پرواز و آزاداندیش ایران با وجود تمام مخاطرات و مزاحمت‌ها به تاسیس مدارس دخترانه دست زدند. در سال ۱۳۲۱ ق (۱۲۸۲ ق) «طوبی رشدیه» مدرسه پرورش را تاسیس کرد که در چهارمین روز تشکیل بسته شد. در سال ۱۳۲۴ قمری بی‌بی خانم استرآبادی مدرسه دخترانه ملی دوشیزگان را در تهران تاسیس کرد که آن هم با مخالفت روبه‌رو شد. زنان به اشکال مختلف از جمله مقاله در روزنامه‌های تهران سعی کردند مساله لزوم آموزش و تحصیل دختران را یادآوری کنند و مشروطه‌خواهان را به حمایت از بازگشایی مدارس دخترانه وادارند. پس تا آغاز جنبش مشروطه، تعلیم و تربیت دختران در واقع منحصر به همان مدارس خارجی و معلمان بود.

در سال ۱۳۲۶ ق مدرسه ناموس با کمک میرزاحسن‌رشدیه در خیابان شاپور بنا گذاشته شد. برای تدریس دختران از آموزگاران زن که در آن عصر بسیار کم بودند استفاده شد. و با وجود مخالفت‌های سنت‌گرایان این مدرسه به کار خود ادامه داد. دروس قرآن و کتب مذهبی از دروس اصلی دختران در این مدرسه بود. پس از گذشت مدتی مدرسه پرورش، عفاف و تربیت برای دختران تاسیس شد و از سال ۱۳۲۷ ق طی تصویب مجلس کلیه دبستان‌های تهران دولتی شد و تعداد ۶ باب مدرسه دخترانه و پسرانه در کشور تاسیس شد.

به دنبال تاسیس مدارس روزنامه‌ها و نشریات مختص زنان چاپ شد. این روزنامه‌ها علاوه بر توسعه دانش و فرهنگ در میان زنان به بیان مطالبات حقه آنان برای مشارکت در صحنه سیاسی و اجتماعی کشور می‌پرداخت. قدیمی‌ترین روزنامه زنان «روزنامه دانش» نام داشت که در سال ۱۳۲۸ق منتشر شد؛ یعنی قدیمی‌ترین روزنامه زنان ۷۵ سال بعد از اولین روزنامه ایرانی یعنی کاغذ اخبار (۱۳۵۲ ق) منتشر شد. مدت چاپ این نشریه حدودا یک سال بود و مدیریت آن به عهده خانم دکتر حسین کمال‌زاده قرار داشت.

پس‌از تعطیلی دانش در سال ۱۳۲۹ ق روزنامه شکوفه منتشر شد که صاحب امتیاز آن مریم عمید سمنانی (مزین‌السلطنه) بود. این نشریه هر ۱۵ روز یک بار از ربیع‌الاول ۱۳۳۱ ق منتشر شد. این نشریه خرافه‌پرستی را رد می‌کرد و زنان را به فراگیری دانش فرامی‌خواند. به دنبال این فعالیت‌ها نشریات زنان در شهرستان‌ها نیز انتشار یافت.

این نشریات در کنار انجمن‌هایی که از سوی زنان روشنفکر تاسیس شده بود و اکثرا مخفی بود چون اتحادیه غیبی نسوان که شاید اولین تشکل سیاسی زنان در دوره مجلس اول بود توانست به تدریج زن ایرانی را به فعالیت سیاسی بکشاند، چرا که زن ایرانی به منظور پاسداری از دستاوردهای انقلاب مشروطیت و آزادی از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کرد. به همین منظور بود که هنگام تاسیس بانک ملی ایران زنان از مشارکت فراوانی بهره بردند و طلا و جواهرات خود را فروخته، پس‌اندازهای خود را در اختیار دولت گذاشتند تا این امر ملی به دور از دست خارجیان و استقراض از آنها انجام شود. زنان ایرانی برای تقویت اقتصاد و حمایت از صنایع داخلی، کالاهای وارداتی را تحریم کردند و نقش قابل‌توجهی در این راه از خود نشان دادند.

زنان پس از کودتای محمدعلی شاه و آغاز استبداد صغیر مبارزات خود را سازماندهی کردند و به حمایت مالی و جانی از مشروطه‌خواهان برخاستند. در این رابطه زنان تبریز پیشگام مبارزات شدند و در تبریز و سپس رشت یکی از عوامل اصلی تهیه غذا، لباس، پرستاری از مجروحان جنگی و حتی مبارزه با مخالفان مشروطه گشتند. به طوری که در گزارشی که در شوال ۱۳۲۶ ق آمده است نوشته شده که در میان اجساد شهدای تبریز جنازه ۲۲ زن پیدا شده است و حتی بر اساس گفته پائولوویچ در کتاب انقلاب مشروطه ایران عکسی از یک دسته ۶۰ نفری از زنان چادر به سر ایرانی تفنگ به دست در آرشیو روس‌ها موجود است که محافظ یکی از سنگرهای تبریز بودند.

اما با وجود فعالیت‌های زنان ایران حکومت مشروطه برای احقاق اهداف آنها قدمی برنداشت و پس از تاسیس مجلس دوم در ۱۳۲۹ ق زنان بار دیگر از حق رای محروم ماندند و فعالیت‌های سیاسی آنها به سال‌های بعدی کشیده شد.

منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران