مترجم: فاطمه باباخانی
بخش دوم
پیش از انقلاب صنعتی، نخ ریسی یکی از موارد اشتغال عمده زنان بود. کاری که مردان از عهده آن برنمی‌آمدند. بنابراین زنان در آن دوران سهم عمده کارگران صنعت نساجی را تشکیل می‌دادند؛

اما ماشین‌آلات صنعتی جدید این صنعت را متحول کرد و بسیاری از زنان روستایی که به این امر اشتغال داشتند، به ناچار بیکار شدند. در برخی از روستاها زنان تلاش کردند به بخش‌های دیگر صنعت نساجی که هنوز ماشینی نشده بود، بپردازند؛ هرچند که زنان بسیاری بر اثر صنعتی شدن این بخش نتوانستند به کار خود ادامه دهند. یکی دیگر از صنایعی که زنان به آن اشتغال داشتند توردوزی بود، در اواسط قرن هجدهم زنانی که به این حرفه اشتغال داشتند ۵۰ درصد بیش از زنانی که در کشاورزی مشغول کار بودند، درآمد داشتند. اما این صنعت نیز با توجه به مکانیزه شدن آن در عصر صنعتی نابود شد. ماشین‌هایی که در سال ۱۸۰۹ به بازار آمدند، توانستند توری‌های ارزان‌تری را به شکل یکدست تولید کنند. در دوران پیش از صنعتی شدن زنانی نیز بودند که در صنعت کلاه و نصب قیطان و روبان بر روی کلاه‌ها به کار اشتغال داشتند؛ اما در آغاز قرن بیستم و با اختراع ماشین‌ها این شیوه از کار نیز جای خود را به شیوه جدید بر اساس ماشین‌آلات جدید داد.


کارخانه‌ها
از جمله نتایج انقلاب صنعتی، افزایش کارخانه‌ها، به ویژه کارخانه‌های نساجی بود. به این ترتیب کار از خانه به بیرون و کارخانه انتقال یافت. قدرت مرکزی منبعی بود که ماشین‌ها را به راه می‌انداخت و موتورهای بخار آب از جمله لوازمی بودند که نیروی محرکه در کارخانه‌ها را مهیا می‌کردند. رشد چشمگیر بهره‌وری در آن دوران در صنعت پنبه‌ روی داد و اختراع دستگاه‌های نخ‌ریسی، پشم‌ریسی و... انقلابی را در این صنعت به وجود آورد. بریتانیا در این زمان شروع به تولید پارچه‌های پنبه‌ای با قیمت پایین کرد. این امر موجب تشویق مصرف داخلی و صادرات این نمونه از پارچه‌ها شد. در انگلستان ماشین‌آلات مربوط به صنعت پارچه به آرامی پیشرفت کرده، نقایص آن برطرف شده و در طول سال‌های 1830 به طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار گرفتند. به این ترتیب در حالی که پنبه مهم‌ترین جایگاه را در صنعت نساجی در انقلاب صنعتی داشت، پیشرفت ماشین آلات مربوط به کتان، ابریشم و تولید پشم آن نیز در این کشور صورت ‌گرفت. ظهور ماشین‌آلات جدید همچنین یک تغییر جنسیتی را در نیروی کار تولید پارچه به وجود آورد. تا پیش از انقلاب صنعتی زنان با استفاده از یک چرخ نخ‌ریسی کار تاباندن نخ را بر عهده داشتند؛ در این دوران مردها نمی‌توانستند برخلاف زنان که به چالاکی ماشین‌های ریسندگی را می‌چرخانند، این ماشین‌ها را بچرخانند، در عوض آنها به کارهایی که قدرت بدنی بیشتری نیاز داشت، گرایش داشتند. مردان در این دوره به نسبت زنان در بافندگی بیشتر حضور داشتند. بنابراین مردها با مهارت تلاش کردند که ‌فرآیندهای اتمام کار مانند ترکیب پشم یا پوشاک را به عهده بگیرند. با صنعتی‌سازی، این تقسیم کار تغییر پیدا کرد. زنان از ماشین‌های بافندگی استفاده کردند اما صنعت ریسندگی بیشتر توسط مردان اشغال شد، زیرا مردان مخالف حضور زنان در این صنعت بودند و تلاش می‌کردند که رقابت پذیری را در آن کاهش دهند.


داده‌های جدول شماره2 از 82 کارخانه پنبه ، 65 کارخانه پشم، 73 کارخانه‌ کتان، 29 کارخانه ابریشم، 7 سفال، 11 کارخانه توری، یک رنگرزی، یک کارگاه شیشه و 2 کارخانه تولید کاغذ در سراسر بریتانیا انتخاب شده است. در حالی که کارهای با مهارت بالا دراختیار مردان قرار گرفت، زنان به سمت بخش‌های دیگری از کارها رفتند. در لیدز سال 1825 عمدتا استخدام دختران نوجوان صورت می‌گرفت. این دختران اغلب به عنوان دستیار استخدام می‌شدند. جدول دو نشان می‌دهد که اکثریت (حدود 57 درصد) زنانی را که در کارخانه‌ها کار می‌کردند، زنانی تشکیل می‌دادند که زیر 20 سال سن داشتند. در این دوره زنان به طور گسترده در صنایع نساجی به کار گرفته می‌شدند و تعداد بالایی از کارگران صنایع پنبه، کتان و ابریشم را شامل می‌شدند. خارج از صنعت نساجی، زنان در صنعت سفال و کاغذ به کار مشغول بودند اما در صنعت رنگ یا شیشه حضوری نداشتند. از زنانی که در کارخانه کار می‌کردند، 16 درصد زیر سن 13 سال، 51 درصد بین سنین 13 تا 20 سال و 33 درصد 21 سال و بالاتر بودند. به طور متوسط میان دختران و پسران زیر 15 سال دستمزد به شکل یکسانی پرداخت می‌شد؛ اما از سن 16 سال به بعد یک شکاف بزرگ میان دستمزد زنان و مردان وجود داشت به نحوی که در سن 30 سالگی، زنان یک سوم مردان حقوق دریافت می‌کردند.