تاریخ ایران
نا امنی بیشترین صدمه را به تجار زد
در طول تاریخ، رشد پایدار اقتصادی، شرط توسعه اقتصاد بوده است و تاریخ اقتصادی کشورهای پیشرفته نشان میدهد که انباشت درازمدت سرمایه زمینهساز رشد و پایدار و دگرگونی اجتماعی است. اتفاقی که در تاریخ ایران اتفاق نیفتاده و از این رو آن را به جامعه با ویژگی اقتصاد کوتاه مدت کرده است. در بخش دوم از مقاله زهرا علیزاده بیرجندی که از پایگاه اینترنتی مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی انتخاب شده است، ویژگیهای اقتصاد ایران را مرور میکنیم. عمدهترین شاخصهای سوقیافتن روند تحولات اقتصادی ایران در سده نوزدهم به سمت وابستگی و حاشیهایشدن (perpheralization) را چنین میتوان برشمرد: تبادل مواد خام و اولیه ایران (تریاک، برنج، پنبه، توتون، تنباکو، ابریشم، پشم و...) با فرآوردههای صنعتی اروپا، کنترل اروپاییان بر تجارت، تحمیل شرایط کاملهالوداد در قراردادهای تجاری توسط دول بزرگ، کسب امتیازات اقتصادی و معافیتهای گمرکی توسط دولتهای استعماری.
اگر به شاخصهای مذکور و توضیحات مختصری که درباره اقتصاد عصر قاجاریه بیان شد، برخی ویژگیهای سرشتی اقتصاد ایران را اضافه کنیم، آنگاه تصویر کاملتری از اوضاع اقتصادی این دوره بهدست خواهد آمد.
ویژگیهای اقتصاد ایران
در عصر قاجاریه
۱ــ کوتاهمدتبودن اقتصاد سیاسی ایران:
علیرغم بروز تحولات مقطعی در تاریخ اقتصادی ایران، سرشت اقتصاد سیاسی کشور همچنان تغییر اساسی پیدا نکرد و درواقع به همان ترتیبی ماند که برخی صاحبنظران آن را اقتصاد سیاسی «جامعه کوتاهمدت» خواندهاند و این کوتاهمدتبودن را زاییده بنیان خودکامه حکومت ایران دانستهاند. در طول تاریخ، رشد پایدار اقتصادی، شرط توسعه اقتصادی بوده و تاریخ اقتصادی کشورهای پیشرفته نشان میدهد انباشت درازمدت سرمایه زمینهساز رشد پایدار و دگرگونی اجتماعی است. درواقع رشد کوتاهمدت میتواند موجب هر چیزی جز توسعه اقتصادی گردد. این در حالی است که در ایران با وجود قدمت تجارت داخلی و بینالمللی، هیچگاه انباشت درازمدت سرمایه تجاری که میتوانست به انباشت سرمایه فیزیکی، کشاورزی و صنعتی بینجامد، صورت نگرفت؛ زیرا طبقات ثروتمند ایرانی، در زمینه تجارت از امنیت و حمایتهای لازم برخوردار نبودند. البته تجار ایرانی در اواخر قاجاریه فعالیتهای بازرگانی خود را گسترش دادند و حتی به رقابت با تجار خارجی برخاستند. آنها حتی اقداماتی برای تاسیس بانکهای ایرانی به عمل آوردند تا با بانکهای روسی و انگلیس به رقابت برخیزند و دست خارجیها را از بازار پولی کشور کوتاه کنند. رشد شتابان بازرگانی خارجی، سبب شد تجار ایرانی در امور صنعتی سرمایهگذاری کنند و در عرصه تاسیس کارخانه فعال شوند اما اینگونه اقدامات آنان نیز دستاوردهای عمدهای به بار نیاورد و دستاورد آن در کل بسیار محدود و ناموفق بود. نگاهی به مشخصات و سرنوشت کارخانههایی که در این دوران تاسیس شدند، نشان میدهد تنها کارخانههایی موفق بودند که به آمادهسازی محصولات کشاورزی میپرداختند؛ مانند کارخانههای پنبهپاککنی؛ درصورتیکه کارخانههایی که با مصنوعات خارجی رقابت داشتند، مانند کارخانههای ریسندگی، بافندگی و کارخانه قند با شکست روبرو شدند. این امر نیز بهگونهایدیگر یادآور شاخصهای وابستگی اقتصاد ایران است؛ زیرا کارخانههای پنبهپاککنی، مواد اولیه و خام مورد نیاز دولتهای بزرگ را آماده میکردند و ازاینرو ادامه کار آنها برای دول استعماری نهتنها زیان نداشت بلکه سودآور بود؛ بنابراین عمده فعالیت تجار در حوزه گردآوری و صدور موادخام برای بازارهای خارجی متمرکز شد. نکته مهم دیگر، گرایش شدید تجار به سرمایهگذاری در املاک مزروعی بود و این مساله باعث شد آنها از مسیر اصلی فعالیتهایشان منحرف شوند.
۲ــ تعارض ساختاری میان نظام ایلی و نظام مشروطه:
جامعه ایلی ایران در کنار جامعه روستایی و شهری یکی از گستردهترین ساختارهای اجتماعی ایران را تشکیل میدهد. یکی از مشهورترین سلسلههای ایلی که بر ایران حکومت کردند، همان ایل قاجار بودند که عصر حاکمیت آنها با اوجگیری پیشرفتهای علمی ــ تکنیکی اروپا بر ایران مصادف گردید.
ماهیت ایلی نظام قاجاریه، به مانع عمدهای بر سر راه شکلگیری نهادهای نظام مشروطه، ثبات سیاسی، تمرکز دولت و رشد سرمایهداری در ایران تبدیل شد. افزونبراین، وجود ایلات متعدد و پراکندهبودن آنان در مناطق مختلف کشور، امنیت کاروانهای تجاری و راهها را به خطر انداخته بود.
۳ـ فقدان مولفههای مدنی اجتماعات شهری در ایران:
مارکس و انگلس در یکی از آثارشان ضمن اشاره به تضادهای شهر و روستا، مهمترین مولفههای اجتماعات شهری را اینگونه بیان کردهاند: «تضاد میان شهر و روستا
با گذار از توحش به تمدن، از سازمان قبیلهای به دولت، از حکومت منطقهای به ملت ظاهر شده است و در سراسر طول تاریخ تا زمان ما، پایدار مانده است. وجود شهر ملازم وجود دستگاه اداری، پلیس، مالیات و نظایر آنها و در یک کلمه ملازم سازمان اجتماعی و لذا سیاست بهطورکلی است... ازاینرو شهر محصول تمرکز جمعیت، ابزارهای تولید، سرمایه، لذتها، و نیازها است... .»
ماکس وبر مشخصههای شهرهای اروپایی را چنین ذکر کرده است: ۱ــ برج و بارو ۲ــ بازار ۳ــ دادگاهی مستقل و برخوردار از حداقل قوانین داخلی مستقل ۴ــ اتحاد و اشتراک نسبی ۵ــ حداقل استقلال داخلی جزئی و قدرت اداره امور به وسیله کارگزارانی که برگزیده بورژواها باشند.حالآنکه جز مواردی چون بازار و بارو، شهرهای ایران درکل فاقد نهادهای مستقل مدنی و شاخصههای اجتماعات شهری بودند.
۴ــ ناامنی عمومی، بهویژه در ارتباط با تجار و کسبه:
این امر خود از موانع اساسی رشد سرمایهداری در دوره قاجار بهشمار میرود. سرنوشت سرمایههای تجاری و مالی و صاحبان آنها در ایران، در مقایسه با غرب بسیار رقتبار است. در طول تاریخ ایران، سرمایهها و صاحبانشان همواره در برابر تهدید و تجاوز خودسرانه حکومت در معرض خطر بودهاند. اقدامات تهدیدآمیز دولت در مورد تجار و سرمایهداران داخلی به اشکال مختلفی در طول تاریخ انجام شده است: مصادره و غصب سرمایه، خودداری حکام و عمال بلندپایه دیوانی از پرداخت قرضههایی که از تجار دریافت میکردند، خودداری از پرداخت بهای کالاهای خریداریشده از تجار، غارت کاروانها و بازارها از سوی شاهزادگان و قشون دولتی، اخاذی از تجار به عناوین و بهانههای گوناگون.
ارسال نظر