۲۰ ماهگی «یارانه نقدی»؛ بهانهای برای تحلیل تاثیرات مربوطه:
ارزیابی تبعات اقتصادی/اجتماعی پرداخت یارانه نقدی در یک جامعه روستایی
نمونه موردی: دهستان آزادلو در استان اردبیل
نتایج این تحقیق آماری، به زبان ساده:
نتایج این تحقیق آماری، نشان میدهد که در دهستان مورد بررسی (دهستان آزادلو در استان اردبیل)، پرداخت یارانه نقدی، تاثیرات اقتصادی و اجتماعی زیر را به دنبال داشته است:
نمونه موردی: دهستان آزادلو در استان اردبیل
نتایج این تحقیق آماری، به زبان ساده:
نتایج این تحقیق آماری، نشان میدهد که در دهستان مورد بررسی (دهستان آزادلو در استان اردبیل)، پرداخت یارانه نقدی، تاثیرات اقتصادی و اجتماعی زیر را به دنبال داشته است:
• کاهش تمایل به «کار»، بهخصوص در افراد کمسواد
• افزایش پسانداز بهخصوص در خانوادههای پرجمعیت با توجه به بُعد خانوار و در نتیجه میزان دریافتی بالای یارانه نقدی
• کاهش اسراف و افزایش صرفهجویی
• تغییر در الگوی مصرف از تمرکز بر کالاهای اساسی، به سمت افزایش سهم اختصاص بودجه برای خرید کالاهای غیراساسی
• افزایش قدرت خرید و قدرت انتخاب
• افزایش تمایل به گسترش «بُعد خانوار»، بهخصوص در خانوادههای کمجمعیت و جوان این روستا؛ با هدف دریافت مبلغ بیشتر یارانه نقدی
• افزایش سطح توقع اقتصادی خانواده به خصوص در خانوادههای باسواد
• افزایش رفاه اجتماعی (کاهش فاصله طبقاتی)
• افزایش اعتماد به نفس بهخصوص در افراد دارای سن و سال بالا
• افزایش رضایت از پرداخت نقدی یارانه بهخصوص در خانوادههای پرجمعیت
پیشنهادهای اجرایی حاصل از این پژوهش:
براساس نتایج این پژوهش آماری، پیشنهاد میشود که به منظور ارتقای کیفیت سیستم یارانه نقدی، دو رویکرد زیر به طور ویژه در دستور کار قرار گیرد:
• جهتگیری تدریجی به سمت افزایش سهم دهکهای درآمدی پایین
• تغییر جهتگیری یارانه نقدی از شکل فعلی ( پرداخت نقدی) به سمت ارائه خدمات آموزشی و بهداشتی باکیفیت و رایگان در مناطق محروم کشور
توصیه به «نقدی کردن یارانهها» در دنیا حتی در بین نظرات رهبران شاخههای مکتب کلاسیک اقتصاد نیز مسبوق به سابقه است.
میلتون فریدمن برنده نوبل اقتصاد ۱۹۷۶ و از مخالفان جدی مداخله دولت در اقتصاد، در مورد پرداخت یارانهها که به سیاستی اجتنابناپذیر در دهههای ۱۹۶۰و ۱۹۷۰ میلادی تبدیل شده بود، پیشنهاد کرد که دولت برای همه شهروندان، حساب مالیاتی ایجاد و از همه آنها مالیات بگیرد. با این تفاوت که از افراد در دهکهای بالای درآمدی، مالیات مثبت دریافت شود و مالیات منفی به افراد در دهکهای پایین درآمدی تعلق گیرد، یعنی پرداخت نقدی به گروه دوم. همچنین دو نهاد معتبر بینالمللی یعنی بانک جهانی و صندوق بینالمللی، اجرای موقت برنامه یارانهها با روش پرداخت نقدی را توصیه کردهاند.
طبعا پرداخت یارانه نقدی اثرات و پیامدهایی به دنبال دارد. در همین راستا، تحقیق حاضر، با توجه به عدم تحقیق در این خصوص و با توجه به بارز بودن نقش یارانه نقدی در جامعه روستایی نسبت به جامعه شهری، به بررسی و ارزیابی اثرات پرداخت نقدی یارانه بر زندگی خانوار روستایی پرداخته است تا به نقش و تاثیر آن بر زندگی جامعه روستایی دست یابد. این تحقیق جویای این سوال است که:
اثرات اقتصادی و اجتماعی پرداخت نقدی یارانه بر زندگی جامعه روستایی کدامند؟
مقدمه
تاریخچه یارانه در جهان از دوران انقلاب صنعتی و پیدایش مکتب سوداگری آغاز شد. در این دوره تشویق و حمایت از تولیدهایی که بازار مناسبی در جهان داشت مورد توجه قرار گرفت و دولت به حمایت از برخی گروههای خاص مبادرت ورزید (قادری و همکاران، ۱۳۸۴: ۵۲۸). این سیاست در کشورهای جهان سوم هنوز هم ادامه دارد.
در ایران پرداخت یارانهها به حدود نیم قرن پیش میرسد. در برنامه اول، سیاست حمایت از اقشار آسیبپذیر در قالب پرداخت یارانه کالاهای اساسی نیز اعمال شد. دیدگاه کلی مسوولان اقتصادی در طول برنامه دوم، گرایش عملی به سمت توزیع کالاهای یارانهای به صورت تعادلی، تنظیم بازار صنفی و صنعتی یا حتی بازار آزاد و در نتیجه کاهش یارانهها بود در طول برنامه سوم، هدفمند ساختن یارانهها به نفع گروههای کمدرآمد و کاهش سهم یارانه و قطع تدریجی آن برای خانوارهای پردرآمد مورد توجه قرار گرفت (همان:305).
در برنامه چهارم در جهت ارتقای نظام پرداخت یارانهها، دولت مکلف شد به منظور استقرار عدالت و ثبات اجتماعی، کاهش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، کاهش فاصله دهکهای درآمدی در توزیع عادلانه درآمد، کاهش فقر و محرومیت و توانمندسازی فقیران از راه تخصیص هدفمند منابع تامین اجتماعی و پرداخت یارانه، برنامههای جامع فقرزدایی و عدالت اجتماعی را به اجرا بگذارد. اگر چه بر اساس قانون برنامه سوم توسعه قرار بود یارانه هدفمند شوند، اما به دلیل تغییر مدیریت سازمان مدیریت و برنامه ریزی و کمبود وقت، همان روال سابق ادامه یافت. این شیوه پرداخت یارانه نه تنها رفع فقر، محرومیت و کاهش نابرابریهای اجتماعی را به همراه نداشت، بلکه باعث عمیقتر شدن فاصله طبقاتی نیز شد (مصباحی مقدم، ۱۳۸۹: ۱۶۹).
اما باید توجه کنیم که مدیریت نظام پرداخت «یارانه»، یکی از مقولههای بسیار بحثبرانگیز در حوزه اقتصاد است که در سالهای اخیر در ایران به سمت بحرانی شدن پیش رفته است. منطقی به نظر میرسد که دولت به دنبال راهکاری برای پایان دادن و رهایی از مقوله بحرانزای یارانهها باشد. مجموعه اظهارات و برنامههای دولتهای سازندگیهاشمی رفسنجانی، اصلاحات سیدمحمد خاتمی و عدالتمحور محمود احمدینژاد در مورد حذف، کاهش، منطقی کردن، هدفمند کردن و آخرین آن یعنی نقدی کردن یارانهها، نمادی از فعالیتها و تلاشهای ادامهدار و بحثبرانگیز در همین حوزه است.
در دو دولت سازندگی و اصلاحات، محسوسترین اقدامات صورتگرفته، منطقی و محدود کردن تدریجی کالاهای در شمول یارانهها بوده که بهبود روند (نرخ مناسب رشد) اقتصاد ملی طی دوره فوقالذکر، پذیرش آن از طرف دریافتکنندگان یارانهها را قابل تحمل کرد.
اما دولت نهم پس از شروع کارش شمول و حجم یارانهها را در جهت کنترل سطح عمومی قیمتها گسترش داد و طرحهای دولتهای قبلی و برنامه چهارم توسعه را در جهت رقیق کردن یارانهها کنار گذاشت و اگرچه دیر (از اواخر سال ۱۳۸۶)، اما در نهایت تصمیم به اقدامی انقلابی به عنوان جراحی بزرگ اقتصاد و از جمله انجام اصلاحات در حوزه یارانهها گرفت. اقدام انقلابی دولت نهم، عنوان طرح «نقدی کردن یارانه » را بر خود داشت که معنی و مفهوم آن، پرداخت ریالی معادل یارانهها به مصرفکننده هدف و آزادسازی قیمت کالا و خدمات مشمول یارانهها و بالاخره رهایی دولت از مطالبات دائما رشدیابنده مردم در حوزه اقتصاد است.
روش تحقیق
از نظر «هدف»، تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی و از نظر «روش»، در چارچوب روش «توصیفی- تحلیلی» قرار میگیرد. همچنین جمعآوری اطلاعات به دو روش «کتابخانهای» و «میدانی» بوده است. جامعه آماری تحقیق، سرپرستان خانوار روستاهای دهستان آزادلو با ۹۱۹ خانوار که از بین آنها تعداد ۲۷۰ خانوار به وسیله فرمول «کوکران» به عنوان جامعه نمونه تحقیق انتخاب شدهاند. این نمونه، ۳۴ درصد جامعه آماری تحقیق را شامل میشود.
روش نمونهبرداری در این تحقیق به طور کلی، از نوع «مختلط» است؛ به این صورت که، به دلیل گستردگی روستاها (تعداد 24 روستا)، نخست لیستی از روستاهای بالای 50 خانوار (معادل 6 روستا) تهیه شده و سپس از بین آنها جامعه نمونه تحقیق با توجه به تعداد خانوار روستاها به صورت طبقهبندیشده تصادفی انتخاب گردید و سپس با مراجعه به روستاهای نمونه تحقیق و با توجه به تعداد خانوار هر روستا، پرسشگری به صورت «تصادفی ساده» توسط خود محقق انجام شده است.
از آنجایی که پرسشنامه توسط خود محقق تنظیم شده بود، ضرورت داشت که مورد ارزیابی قرار گیرد. در این راستا پرسشنامه را بین اساتید و کارشناسان امر توزیع نموده و با توجه به نمراتی که به هریک از سوالات داده شد؛ بر اساس درجه ارجحیت تعداد 17 مولفه یا سوال از پرسشنامه اولیه استخراج گردید که نشان از «روایی» بالای پرسشنامه دارد. برای بررسی «پایایی» پرسشنامه نیز از آزمون «آلفا کورنباخ» استفاده شده که 53 درصد (یعنی بالاتر از 50 درصد) به دست آمد و در عین تنظیم پرسشنامه توسط خود محقق، از پایایی مناسبی برخودار است. ضمنا برای تجزیه و تحلیل از آزمونهای گوناگونی در نرمافزار اسپیاساس(spss) استفاده شده است. ضمنا قلمرو زمانی این تحقیق از بهمن ماه 1390 تا خرداد1391 است.
محدوده مورد مطالعه
شهرستان گرمی یکی از شهرهای شمالی استان اردبیل است. این شهر مرزی 3 بخش، 9 دهستان و 333 روستا دارد. یکی از این دهستانها دهستان آزادلو میباشد که دارای 24 روستا، 919 خانوار و 4932 نفر جمعیت است.
یافتههای توصیفی تحقیق
توزیع پرسشنامه مزبور به سرپرستان خانوار روستایی روستاهای نمونه تحقیق حاکی از آن است که میانگین سنی پاسخدهندگان این تحقیق 50 سال و میانگین، حداقل و حداکثر بعد خانوار آنها به ترتیب 1/5 نفر، 1 نفر و 11 نفر و مقدار انحراف معیار 04/16 میباشد. از نظر جنسیت؛ 6/89درصد معادل 242 نفر از 270 نفر سرپرست خانوارهای روستاهای مورد بررسی را مردان و 4/10 درصد را زنان سرپرست خانوار تشکیل میدهند.
از نظر سطح تحصیلات؛ ۱/۴ درصد بیسواد، ۷/۲۴ درصد سواد در حد ابتدایی (در حد خواندن و نوشتن)، ۶/۴۵ درصد سیکل، ۵/۱۷ درصد مدرک دیپلم و ۱/۷ درصد دارای مدرک آموزش عالی (دانشگاهی) بودهاند. از نظر اشتغال؛ ۷۶ درصد جامعه نمونه تحقیق را کشاورز، ۷/۱۷درصد خدماتی، ۱/۴ درصد صنعتی و ۲/۲ درصد را بیکار تشکیل داده است. ضمنا ۶/۷۶ درصد از کشاورزان در بخش زراعت، ۱/۱۵درصد در بخش دامداری، ۵/۵ درصد در بخش باغداری و ۷/۲ درصد در سایر زیر شاخههای کشاورزی اشتغال
داشتهاند.
یافتههای استنباطی
1- وضعیت اشتغال و تمایل به کار
یکی از آثار اجتماعی نقدیسازی یارانهها، تغییر «فرهنگ کار» است. یک خانواده ۴ نفره با اجرای این طرح حدودا ۱۸۰ هزار تومان اضافه درآمد کسب میکند. این درآمد در تعدادی دهکها از درآمد طبیعی و ماهانه یک خانوار بیشتر است، از این رو ممکن است با پرداخت مستقیم یارانه، نوعی تنپروری و فرار از کار در این خانوارها ایجاد شود که میتواند از حیث اجتماعی و اقتصادی بسیار نگرانکننده باشد. عدهای از کارشناسان نیز مطرح کردهاند که پرداخت نقدی باعث میشود مردم به دولت وابسته شوند و از کار کردن پرهیز کنند و سرانجام نرخ بیکاری افزایش یابد.
همانگونه که جدول شماره 2 نشان میدهد، افراد کم سواد و بیسواد تمایل به کار نداشته یا تمایلشان بعد از دریافت نقدی یارانهها کم شده و در مقابل در افراد باسواد، تمایل به کار افزایش یافته است و در کل حدود 43 درصد تمایل به کار کمتر و 25 درصد تمایل به کار را زیادتر نسبت به پیش از دریافت یارانه نقدی ارزیابی کردهاند. از این رو یک سرپرست کمسواد، به پشتوانه دریافت یارانه نقدی، تنبلی پیشه کرده و از کار برای امرار معاش چشم پوشیده است.
جدول شماره 3، بیانگر این است که رابطه مذکور را آزمونهای «کای اسکوئر» و «کرامرز وی» در سطح معناداری 1/0 درصد، تایید میکنند.
۲_ وضعیت پسانداز
پرداخت مستقیم یارانهها به خانوارها موجب آن خواهد شد که بخشی از این یارانه براساس تمایل خانوار پسانداز شود. یعنی به نظر میرسد با اجرای این طرح، نرخ میل به پسانداز در خانوار افزایش یابد.
جدول شماره چهار، نشاندهنده این است که در روستای مورد بررسی، هر چه بُعد خانوار بالاتر رفته، میزان پسانداز خانواده بیشتر شده که این هم به دریافت یارانه بیشتر از بابت بُعد خانوار بیشتر برمیگردد. ضمنا به دلیل اینکه با افزایش یکی، دیگری هم افزایش یافته و با توجه به میزان آمارهها، رابطه مثبت است. آزمونهای «کای اسکویر پیرسون» با مقدار آماره ۷۴.۱۴۲ و p-value ۰۰/۰ و آزمون «کرامرز وی» با مقدار آماره ۳۰۳. و p-value ۰۰/۰، این رابطه را تایید میکنند.
3- کاهش اسراف
حمایت مستقیم دولت از مصرفکنندگان، دانستن قیمت واقعی منابع سرمایهای کشور و هزینه شدن آن به قیمت حقیقی برای مصرفکنندگان از اهمیت بسزایی برخوردار است. به نظر میرسد ارزان بودن منابع، تصور نادرست فراوانی آن را نیز در ذهن مصرفکننده تداعی میکند. واقعی شدن قیمتها باعث خواهد شد تا مصرفکننده از هر کالایی فقط به میزان نیاز تهیه نماید و اسرافکنندگان منابع سرمایهای کشور، هزینه واقعی اسراف خود را بپردازند. به بیان دیگر، یکی از علتهای مصرف بیش از حد کالاهای یارانهای، قیمت غیرواقعی آنها است. به نظر میرسد با اجرای سیاست هدفمند کردن یارانهها، مصرف این کالاها به علت واقعی شدن قیمتها و همچنین اختیار مصرفکننده در تخصیص این منابع درآمدی به غیر از کالای یارانهای، کاهش یابد (دینی ترکمانی، ۱۳۸۴: ۳۱۴).
جدول شماره پنج نشان میدهد که از بین ۲۴۲ نفری که جنسیت مرد این تحقیق را شامل میشوند، ۱۱۴ نفرشان مدرک سیکل داشته که از آنها ۹۴ نفر (معادل ۳/۳۸ درصد) طیف «زیاد» را پاسخ دادهاند. کاهش اسراف زنان سرپرست بیشتر از مردان سرپرست خانوار بوده و رابطه مثبت در جنسیت با توجه به اینکه ۶۲ درصد از مردان و ۸۰ درصد از زنان سرپرست خانوار کاهش زیاد را پاسخ دادهاند، مشهود است.
ضمنا خروجی آزمونهای اثرات لگاریتم خطی نشان میدهد که اثرات، K طرفه و بالاتر از صفر است و همچنین خود اثرات K طرفه نیز صفر است. در اینجا فقط اثرات سه طرفه معنادار نیست ( P-valueبرابر989/0) و اثرات دوطرفه با توجه به اینکه P-value آنها 00/0 بوده، معنادار است.
و در خروجی اثر، هیچ کدام از اثرات کاهش اسراف ـ تحصیلات و جنسیت ـ تحصیلات به دلیل ۰۰/۰ درصد قابل حذف شدن نیستند. بنابراین مدل نهایی شامل اثر اصلی کاهش اسراف ـ تحصیلات و اثر جنسیت- تحصیلات است. همینطور آزمون مربع کای مربوط به این بخش نشان داده که فراوانیهای مورد انتظار تفاوت چندانی با فراوانیهای مشاهده شده نمیکند و بنابراین مدل با اثرات اصلی جنسیت، تحصیلات و کاهش اسراف تطابق بسیار خوبی با دادهها دارند.
4_ قدرت خرید و حوزه اختیار مصرفکننده
با آزادسازی قیمت کالاهای یارانهای و پرداخت مستقیم آن به گروههای هدف، مردم آزادی عمل بیشتری در انتخاب کالاهای مصرفی خود به دست میآورند که مطلوبیت آنان را نیز افزایش میدهد. در این حالت مصرفکننده با انتخابهای بیشتری روبه رو میشود و با افزایش دامنه انتخاب افراد، رضایتمندی آنان افزایش مییابد. در حوزه اقتصاد خُرد، نقدی کردن یارانهها و پرداخت آن به مصرفکننده، قدرت خرید او برای همه کالاها را افزایش میدهد و حق انتخاب کالا یا خدماتی که مطلوبیت بیشتری را ایجاد میکند، به فرد میدهد.
جدول شماره شش، میانگین و میانگین رتبهای مولفههای مذکور را نشان میدهد که در روستای مورد بررسی، همگی با پرداخت نقدی یارانه، افزایش یافتهاند.
جدول شماره هفت نیز، بیانگر این ادعا است؛ چراکه آزمونهای آماری «فریدمن» و «کندال دبلیو»، رابطه معنادار و مثبت بین آنها را تایید میکنند.
5_ جمعیت و یارانه نقدی (وضعیت جمعیتی ناشی از پرداخت نقدی یارانه)
پرداخت ماهانه ۴۵ هزار تومان برای هر فرزند، میتواند انگیزهای قوی، بهویژه در دهکهای درآمدی پایین، برای افزایش موالید باشد و در نتیجه به افزایش جمعیت کشور و مسائل ناشی از آن نیز منتهی گردد. در همین راستا عدهای از کارشناسان پرداخت یارانه نقدی را برای خانوارهای کمجمعیت مناسب نمیدانند.
برای جلوگیری از طویل بودن جداول مربوطه، از دستور رکورد در اسپیاساس، برای طبقه بندی سن و بعد خانوار استفاده شده است.
در جدول شماره هشت، در قسمت اول آماره پیرسون و در قسمت دوم سطح معناداری را مشاهده میکنید که متغیر وابسته، تمایل به افزایش موالید، با هر دو متغیر بعد خانوار و سن، همبستگی معناداری دارد و رابطه بالای آنها را با متغیر وابسته نشان میدهد.
0
با توجه به مقدار بالای F، این رگرسیون معناداری بالایی دارد، همان گونه که سطح معناداری0.1 درصد هم این امر را تایید میکند.
1
با توجه به وزنهای بتا، بعد خانوار مهمترین نقش را در میزان تمایل به مهاجرت دارد در حالی که این موضوع در مورد سن 845/0- میباشد بنابراین وجود رابطه بالای همبستگی بین بعد خانوار و تمایل به مهاجرت چندان عجیب نیست. آزمون T هم برای آزمون ضریب رگرسیون است و چون مقدار p-value برابر با 00/0 است نشان میدهد که T مربوط به متغیر بعد خانوار و سن سطح فراتر از 01/0 معنادار است.
۶_ سطح توقع خانواده
افزایش درآمد خانواده باعث میشود تا سطح توقع اعضای خانواده بالا برود. این در حالی است که این ریسک وجود دارد که این افزایش درآمد، در بلندمدت بر اثر تورم از بین برود.
2
جدول شماره یازده، نشان میدهد که با سطح سواد بالای سرپرست خانوار، سطح توقع خانواده نیز بیشتر شده یعنی سطح سواد بر سطح توقع تاثیرگذار بوده است. در کل ۶۷ درصد از سطح توقع را سرپرستهای خانوار روستایی، زیاد و خیلی زیاد ارزیابی کرده اند. در این خصوص آزمونهای کای اسکوئر پیرسون و کرامرز وی، رابطه بین سطح تحصیلات سرپرست خانوار و سطح توقع خانواده را در سطح معناداری ۱/۰ درصد سنجیدهاند.
7- حالت روحی روانی( اعتماد به نفس)
پرداخت نقدی یارانهها به مردم، به وابستگی و اتکای بیشتر مردم به دولت منتهی میشود، روحیه استقلال، تلاش و خلاقیت و کارآفرینی مردم را ضعیف میسازد در راستای وابستگی به دولت، گداپروری نیز در جامعه اشاعه پیدا میکند. دستها دائما بهسوی دولت دراز خواهد بود. چنین سیاستی موجب کاهش توانایی رقابت و استقامت میشود. از سوی دیگر پرداخت یارانهها به صورت نقدی باعث کاهش فاصله طبقاتی و نیز افزایش اعتماد به نفس میشود.
۳
جدول شماره دوازده، بیانگر این است که با افزایش سن میزان اعتماد به نفس سرپرستان خانوار روستایی به دلیل دریافت یارانه نقدی، افزایش مییابد و در کل ۲/۶۸درصد از پاسخگویان به پرسشنامه، موافق با افزایش اعتماد به نفس در قبال دریافت یارانه نقدی بودهاند. آزمونهای «کای اسکوئر» و «کرامرز وی» نیز این رابطه مثبت را در سطح معناداری ۱/۰ درصد مورد تایید قرار میدهند.
8- متعادلتر شدن توزیع درآمد و کاهش فاصله طبقاتی
مبنای وضع نظام یارانه نقدی، حمایت از قشرهای آسیبپذیر و کم کردن فاصله طبقاتی است. در صورت تخصیص هدفمند یارانه نقدی به این خانوارها، میتوان به کاهش فاصله طبقاتی کمک کرد (شریفزادگان، ۱۳۸۶). به نظر میرسد با پرداخت نقدی مصرف کالاهای یارانهای در بین گروههای هدف و غیرهدف به صورتی تغییر میکند که خالص رفاه خانوارهای کم درآمد افزایش و خانوارهای با درآمد بالا کاهش مییابد (دینی ترکمانی، ۱۳۸۴: ۲۲).
۴
در آزمون «کروسکال- والیس» مقدار مربع کای، برابر با ۷۸۵/۸، درجه آزادی آن ۳ و p-value آن ۰۳۲. میباشد و با توجه به اینکه ۰۳۲. کمتر از ۰۵. است، بنابراین این متغیرها یعنی میزان کاهش فاصله طبقاتی و شغل آنها نسبت به یکدیگر وابسته بوده و با هم رابطه معناداری دارند.
10_ وضعیت رضایت از پرداخت نقدی یارانه
اما یکی دیگر از تاثیرات مثبت اجرای قانون هدفمندی یارانهها، گسترش «عدالت اجتماعی» در جامعه بوده که باعث شده تا هر کسی جدا از مقام و طبقهای که در جامعه دارد، به یک اندازه از یارانه دولت برخوردار شود. اختصاص مستقیم یارانه توسط دولت باعث شده بود تا این یارانه به شکل ناموزون در بین افراد مختلف جامعه تقسیم شود و به نظر میرسد عدالت ناشی از این قانون باعث افزایش رضایت مردم از هدفمندی یارانهها گردد.
۵
جدول شماره چهارده (جدول توافقی) نشان میدهد که با افزایش بُعد خانوار، میزان رضایت از پرداخت نقدی یارانهها نیز افزایش یافته و این مساله، زمینهساز تمایل به افزایش موالید میگردد. طبیعتا اگر این نوع توزیع پابرجا بماند موجب افزایش جمعیت خواهد شد. ضمنا این جدول میگوید که راضی ترین قشر در خصوص دریافت یارانه نقدی خانوادههای پرجمعیت میباشند، چرا که شاخص تعداد نفرات ملاک اصلی میزان یارانه دریافتی خانواده است. آزمونهای «کای اسکوئر» و
«کرامرز وی» نیز این رابطه مثبت را در سطح معناداری 1/0 درصد تایید میکنند.
6
جدول شماره 15، بیانگر این امر است که رابطهای بین جنسیت و سطح رضایت از پرداخت نقدی یارانه وجود ندارد، ضمنا آزمون کولموگروف- اسمیرنوف z با آماره 518. و P-value 952. نتایج آزمونهای جدول15 را تایید میکند. یعنی همگی آزمونهای ناپارامتری مذکور با توجه به سطح معناداری، عدم وجود رابطه بین جنسیت و سطح رضایت از پرداخت نقدی یارانه را نشان میدهند.
7
بنا به نتایج ثبتشده در جدول شماره 16، آزمون t نشان میدهد که مجموع مولفهها در سطح 1/0 درصد معنادار هستند و تنها مولفههای وضعیت اشتغال و وضعیت جمعیتی با توجه به میانگین زیر 3 و مقدار آماره و سطح معناداری P-value مورد تایید جامعه نمونه تحقیق قرار نگرفتهاند.
نتیجهگیری
بودن تردید مهمترین اثر مثبت یارانه نقدی در روستای مورد بررسی، «افزایش رضایت اجتماعی در بین مردم روستاها» است؛ چرا که مردم روستا مصرف کمتری خصوصا از حاملهای انرژی دارند و دارای بُعد خانوار بالاتری نیز هستند. و این عوامل باعث شده است که سطح رضایت اجتماعی در بین روستاییان افزایش پیدا کند. به نظر میرسد که پرداخت نقدی باعث وابسته شدن مردم به دولت و همچنین کاهش ساعتهای اختصاصیافته برای کار کردن از سوی مردم این روستا شده است. ولی باید این را نیز بدانیم که هرچند به هر فرد منابع جدیدی تعلق میگیرد، اما این منابع همراه خود اصلاح قیمتها را یدک میکشد و در نتیجه حتی قدرت خرید مردم ساکن روستاها را، چندان افزایش نخواهد داد و تاثیر آن بیشتر در دامنه انتخاب مردم خواهد بود. زیرا اولین و محتملترین نتیجه نقدی کردن یارانهها، افزایش یکباره سطح قیمتها یا همان مقوله آشنای تورم بوده و هست.
از طرف دیگر، در روستاها افراد کاملا بدون درآمدی وجود دارند که پرداخت یارانه نقدی باعث ایجاد درآمد مستمر برای آنها شده و عزت نفس آنها را نسبت به پیش از پرداخت یارانه نقدی، ارتقا داده است.
به این ترتیب، ممکن است در نگاه اول این طور استنباط شود که در روستاها، منافع پرداخت نقدی یارانهها بیشتر از اثرات منفی است. اما یک نکته منفی در این طرح ممکن است تمام نکات مثبت آن را از بین ببرد: پرداخت یارانه نقدی باعث شده تا حداقل نیاز درآمدی کاهش یافته و انگیزه کار در بین روستانشین کم شود و بعضی از روستاییان بیکاری اختیاری را انتخاب کردهاند و روستا که یک بنگاه اقتصادی و تولیدی محسوب میشود در کمبود نیروی کار قرار گرفته است.
توجیهی که برای پرداخت این یارانهها ارائه میشود، حمایت از اقشار کم درآمد و مبارزه با فقر است. اما، این یارانهها یک یا چند گروه اجتماعی معین، مثلا اقشار
کم درآمد را هدف قرار نمیدهند، بلکه غالبا تمام گروههای اجتماعی را در بر میگیرند. در واقع، هنوز هم حجم بالایی از این یارانه نقدی نصیب اقشار پر درآمد میشود. و دولت نباید این مبلغ را به همه دهکهای اقتصادی جامعه بپردازد.
ضمنا پرداخت نقدی یارانهها بر خلاف اهداف برنامه توسعه و سند چشم انداز و اصل ۴۴ بوده و دولت را به بزرگترین کارفرما و مالک و متصدی همه امور اجرایی کشور تبدیل کرده و جامعه را به مددجو و مزدور و اعانهبگیر دولت تبدیل کرده است. در حالیکه هدف از اصل ۴۴ کوچک کردن دولت و کاهش نقش آن در تصدیگری و بنگاهداری و کارفرمایی و تقویت بخش خصوصی و دادن نقش اصلی در اداره اقتصاد کشور به آن اعلام شده است.
در همین حال زمزمههایی هم به گوش میرسد که در مرحله دوم اجرای قانون هدفمندی یارانهها و با حذف اقشار پردرآمد جامعه از لیست دریافتکنندگان یارانه نقدی، سهم ماهانه قشر متوسط به پایین جامعه، از رقم کنونی تا حدود 60 هزار تومان برای هر نفر افزایش خواهد یافت. اگر این زمزمه رنگ واقعیت به خود بگیرد، معنای آن این است که مستمریبگیران دولت باز هم فربهتر میشوند و به طور طبیعی بیش از پیش استعداد کمکاری و تنپروری و تنبلی اجتماعی به آنان تزریق خواهدشد. چه این زمزمه درست باشد یا نه، در هر حال ماجرای یارانه نقدی در کنار هزار و یک فایده اثباتشدهای که برای اقتصاد کشور دارد، میتواند در حوزه اجتماعی باعث ایجاد اختلال در پویایی و تحرک اجتماعی جامعه در بلندمدت گردد و بخش اعظمی از نیروی کار ساده و ارزانقیمت جامعه را که لازمه پویایی تولید و کسب و کار در کشور است، خانهنشین کند. به عبارت دیگر دولت در کنار سایر مزایای اجرای هدفمندی یارانهها باید بیش از پیش مراقب باشد که در حاشیه گام اول طرح تحول اقتصادی و هدفمندسازی یارانهها در کشور بخشی از خانههای ایرانی به تنبلخانه تبدیل نشوند.
پیشنهادهای اجرایی
با توجه به نتایج حاصله از تحقیق حاضر، میتوان گفت که نقدی کردن یارانهها باید به گونهای اصلاح گردد که ضمن ادامه به پرداخت نقدی یارانهها به اقشار کمدرآمد و آسیبپذیر جامعه، موجب کاهش آثار منفی مورد اشاره در این تحقیق شود. به بیان دیگر از طریق پرداخت نقدی کردن یارانه به گروههای هدف و از روی اصول و برنامه مدون، میتوان گام بزرگی را در جهت مقابله با بیعدالتی و کاهش فاصله طبقاتی برداشت. اگر هدف از پرداخت یارانه نقدی، کاستن از شکاف طبقاتی شدیدی باشد که در اثر شرایط و سیاستهای اقتصادی نامناسب ایجاد شده است، توزیع یارانه به طور مساوی بین عموم مردم کمک اندکی به کاهش شکاف طبقاتی خواهد داشت و چارهای جز ایجاد تبعیض مثبت به نفع اقشار محروم نیست. به عبارت دیگر، باید یارانه به طور مشخص به سوی اقشار نیازمند هدفگیری شوند تا شاخصهای عدالت (برابری) بهبود یابد. همچنین با استفاده از نظر کارشناسان در امر اجرا و استفاده از تجربیات کشورهایی که به نوعی اقدام به این نوع برنامهها کردهاند تبعات احتمالی آن را به حداقل رساند.
و بالاخره اینکه ممکن است پرداخت یارانه به صورت نقدی، به خصوصی برای دهکهای درآمدی پایین، روش مناسبی نباشد و شاید جایگزینی پرداخت نقدی با ارائه خدمات آموزشی و بهداشتی، بتواند نتیجه بهتری در راستای توانمندسازی ساکنان مناطق محروم کشور به بار آورد.
*دانشجوی کارشناسی ارشد برنامهریزی روستایی _ دانشگاه خوارزمی تهران (asgharpashazadeh@yahoo.com)
منابع
تاثیر هدفمندی یارانهها بر مصرف خانوارهای مشهدی؛ حسین داروغه - پوریا اسدزاده؛ قابل دسترسی در آدرس اینترنتی زیر:
http://www.modiryar.com/index-management/mba/case/3940-1389-12-07-06-41-13.html
مصباحی مقدم، غلام رضا و حمیدرضا اسمعلی و مهدی رعایائی(۱۳۸۹)، بررسی و آسیب شناسی هدفمندسازی پرداخت یارانهها، فصلنامه پژوهشی اقتصاد اسلامی، سال نهم، شماره ۳۵،صص۱۶۱-۱۹۲
دینی ترکمانی، علی(1386)، اقتصاد یارانه، مجموعه مقالات همایش اقتصاد یارانه، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)
رحیمی، عباس(۱۳۷۵)، بررسی اقتصاد یارانه، موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، تهران. انتشارات پایگان، چاپ سوم
قادری، فرید و جعفر رزمی و عسگر صدیقی(1384)، بررسی تاثیر پرداخت یارانه مستقیم انرژی بر شاخصهای کلان اقتصادی با نگرش سیستمی، نشریه دانشکده فنی، شماره4
دینی ترکمانی، علی(۱۳۸۴)، یارانهها، رشد و فقر، فضلنامه پژوهشی رفاه اجتماعی، سال پنجم، شماره ۱۸، صص۱-۳۰
شریفزادگان، محمدحسین(1386)، اقتصاد یارانه، مجموعه مقالات همایش اقتصاد یارانه، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع).
Barr, Nicholas, (۲۰۰۴), Economics of the Welfare state, New York Oxford, University Press
ارسال نظر