دیدگاه موافق سیاستهای دولت- دکتر حبیبالله زنجانی استاد جمعیت شناسی دانشگاه علوم و تحقیقات:
برنامههای جمعیتی متفاوت برای هر منطقه ایران
تهیه و تنظیم: یاسر میرزایی
مهمترین عامل کاهش باروری، افزایش سطح تحصیلات زنان است
عکس: نگار متیننیا
تهیه و تنظیم: یاسر میرزایی
مهمترین عامل کاهش باروری، افزایش سطح تحصیلات زنان است اشاره: فروردینماه سال ۱۳۸۹ بود که، رییسجمهور برای اولین بار به طور رسمی اعلام کرد که سیاستهای کشور باید به سمت تشویق برای افزایش جمعیت سوق پیدا کند. او گفت که با شعار دو بچه کافی است، مخالف است چون این شعار فرمول انقراض یک ملت است نه بقای آن. بعد از این اظهار نظر، کارشناسان به میدان آمدند و بحثها در رابطه با درستی یا نادرستی این مساله در محافل علمی و خبرگزاریها و روزنامهها مورد بررسی قرار گرفت.
سیدرضا صالحی امیری، معاون پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات پژوهشهای استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در همان زمانها اعلام کرد که بر اساس تحقیقاتی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام شده، نباید شعار دو بچه کافی است کنار گذاشته شود و تئوری افزایش جمعیت در ایران با محاسبات دقیق علمی رد شده است.
حسن روحانی، رییس مرکز مطالعات استراتژیک هم گفت که دولت حق ندارد در رابطه با سیاستهای کشور در رابطه با افزایش جمعیت تصمیمگیری کند، حتی مجلس هم نمیتواند به این مساله وارد شود و تصمیمگیری در رابطه با سیاست جمعیتی کشور فرای مجلس هم محسوب میشود و تصمیمگیری در رابطه با اینکه نرخ رشد جمعیت در کشور باید چگونه باشد جزو مواردی است که باید براساس سیاستهای کلی نظام تعیین شود، یعنی باید در مجمع تشخیص مصلحت نظام مورد بحث و بررسی قرار گیرد و در نهایت به عنوان پیشنویس خدمت مقام معظم رهبری تقدیم شود و بعد از امضای ایشان ابلاغ شود.
او بر این اعتقاد بود که با توجه به وضعیت کنونی جامعه و به ویژه مساله بیکاری تشویق جامعه به رشد جمعیت مفید نیست و فقط در صورتی که مساله بیکاری به طور کامل در کشور حل شود میتوان به مساله افزایش جمعیت فکر کرد و در حال حاضر این مساله اصلا به صلاح نیست.
برخی جمعیتشناسان هم مخالفت خود را با این دیدگاه اعلام کردند. به اعتقاد محمدجلال عباسی شوازی، استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران، در شرایطی که در کشور ساخت سنی جمعیتی جوان دارد و به اصطلاح جمعیتشناسان، «پنجره جمعیتی» در ایران باز شده است و این فرصت طلایی نصیب ایران شده که بیشترین جمعیت در سن فعالیت باشند، و نیاز به اشتغال در کشور بسیار زیاد شده است باید نیازهای فعلی جمعیت جوان کشور در نظر گرفته شود. نیازهای جمعیتی حالحاضر کشور، اشتغال و مسکن است و به نظر میرسد دلیل کاهش باروری در کشور، تاخیر در ازدواج و افزایش فاصله ازدواج و تولد فرزند اول و افزایش فاصله
بین موالید است.
علت اصلی بسیاری از این مسائل نیز، مشکلات اقتصادی است زیرا افراد تا زمانی که مسکن، اشتغال مناسب و درآمد قابل قبولی نداشته باشند تمایلی برای ازدواج ندارند، بنابراین اگر نیازهای جمعیت فعلی مورد کمتوجهی قرار گیرد دولت هرگز به اهداف دیگرش که افزایش رشد جمعیت در ایران است نمیرسد. با این وجود برخی جمعیت شناسان نظری همگام با دولت دارند.
دکتر حبیبالله زنجانی، استاد جمعیت شناسی دانشگاه علوم و تحقیقات و مدیر بخش مطالعات جمعیتی مرکز مطالعات شهرسازی بر این اعتقاد است که جمعیت ایران به سمت سالخوردگی در حرکت بوده و به همین دلیل باید برای حل این معضل به فکر چاره بود. او میگوید که اکنون نرخ جایگزینی (Replacement Rate) در ایران کمتر از یک است. بر اساس سیاستهای اتخاذ شده قرار بود میزان رشد جمعیت در سال ۱۳۹۰ به ۳/۲ درصد برسد در حالی که هماکنون میزان رشد جمعیت در کشور ۳/۱ درصد است. این نشاندهنده آن است نرخ رشد جمعیت بیشتر از حد انتظار برنامههای کنترل جمعیت کاهش پیدا کرده است و به همین جهت دولت باید از کارشناسان حوزههای مرتبط کمک بگیرد و برنامه جامع، علمی و اصولی برای افزایش جمعیت در ایران
اتخاذ کند:
آقای دکتر زنجانی، دولت ایران در مقاطع مختلف تاریخی سیاستهای جمعیتی متفاوتی را در کشور به اجرا گذاشته است. لطفا در رابطه با این سیاستها و زمان اجرای آنها توضیح دهید. به نظر شما این سیاستها در کاهش نرخ رشد جمعیت تاثیر داشته یا اینکه تصمیم خود جوش خانوارها در کاهش نرخ رشد جمعیت موثر بوده است؟
دولت ایران تاکنون دو مرتبه سیاستهای جمعیتی در کشور اجرا کرده است. اولین سیاست جمعیتی مربوط به قبل از انقلاب یعنی سال ۱۳۴۶ است. در آن زمان نرخ رشد به طور متوسط سالانه ۲/۳ درصد بود که با اجرای سیاستهای کنترل جمعیت در دهه ۱۳۵۵-۱۳۴۵ با اندکی کاهش به ۷/۲ درصد رسید. در آن سالها سیاست کاهش جمعیت در شهرها تا حدودی موفق بود اما در روستاها تاثیر چندانی بر باروری نداشت، چون زمینههای فرهنگی و اجتماعی لازم برای کاهش باروری در روستاها وجود نداشت. در آن زمانها یک زن روستایی به طور میانگین از ابتدا دوران باروری تا پایان این دوره یعنی ۵۰ سالگی به طور میانگین ۷ فرزند به دنیا میآورد. اما به طور کلی به دلیل اینکه میزان باروری در شهرها کاهش یافت ما این سیاست را سیاست موفقی ارزیابی میکنیم. دومین سیاست جمعیتی ایران بعد از جنگ تحمیلی به اجرا گذاشته شد. هنگامی که در سال ۱۳۶۵ نتایج سرشماری منتشر و مشخص شد در سالهای بعد از انقلاب بیش از ۱۳ میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده شده است، دولت به فکر چاره افتاد. به همین جهت در شهریورماه سال۱۳۶۷ و پس از پایان جنگ، سازمان برنامه و بودجه وقت، اولین سمینار «جمعیت و توسعه در ایران» را درمشهد برگزارکرد وازتمام سیاستگذاران و دستگاه مرتبط دعوت کرد در این سمینار شرکت کنند و برای مشکل افزایش جمعیت چارهاندیشی کنند. صاحبنظران حاضر در این سمینار در نهایت به این جمع بندی رسیدند که آهنگ رشد جمعیت در ایران باید کاهش پیدا کند. سرانجام در تاریخ ۸ اسفند سال ۱۳۶۷ و یک ماه پیش از آنکه برنامه توسعه کشور در دستور کار مجلس قرار گیرد، این سیاستها به هیات دولت ارائه شد.
در این سیاست تعدیل موالید تا سقف ۳ فرزند به عنوان حد متناسب میانگین کودکان هر خانواده ایرانی و تضمینکننده ضریب جانشینی و تجدید نسل جمعیت ایران به عنوان هدف اصلی منظور شده بود. به این ترتیب سیاست تعدیل رشد جمعیت از سال ۱۳۶۸ عملا آغاز شد.
سیاستهای جمعیتی با هدف تعدیل رشد جمعیت تا چه زمانی ادامه پیدا کرد؟ آیا دومین سیاست جمعیتی ایران هم موفق بود؟
این سیاستها آنقدر ادامه پیدا کرد که براساس پیشبینیها [اگر وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند] تا چند سال آینده ما با مشکل ساختاری جمعیت مواجه خواهیم شد. هماکنون نرخ جایگزینی (Replacement Rate) در ایران کمتر از یک است. بر اساس سیاستهای اتخاذ شده قرار بود میزان رشد جمعیت در سال ۱۳۹۰ به ۳/۲ درصد برسد در حالی که هماکنون میزان رشد جمعیت در کشور ۳/۱ است.
این نشاندهنده آن است که دومین سیاست جمعیتی ایران که در جهت تعدیل جمعیت بود، نه تنها موثر بوده بلکه میزان نرخ رشد جمعیت را از حد انتظار هم بیشترکاهش داده است که این مساله در آینده کشور را با مشکل مواجه
خواهد کرد. من در سمیناری که با عنوان «آینده نگری در مورد مسائل ایران»که در ۱۲ دی ماه سال ۱۳۸۲ برگزار شد در مقالهای نسبت به این خطر هشدار دادم و اعلام کردم که اگر روال رشد جمعیت بر اساس سیاستهای سال ۱۳۶۸ ادامه پیدا کند ایران در آینده با مشکل مواجه خواهد شد و کشور ما در آیندهای نزدیک با پدیدهای به نام سالخوردگی جمعیت مواجه میشود که این مساله تمام گروههای سنی را تحت تاثیر قرار میدهد و خطری جمعیتی برای کشور محسوب میشود.
رییسجمهوری هم دو سال قبل، مخالفت خود را با شعار «دوبچه کافی است» اعلام کرد و گفت که سیاستهای کشور باید به سمت تشویق برای افزایش جمعیت سوق پیداکند. آقای دکتر با این توضیحاتی که ارائه فرمودید شما با این دیدگاه موافق هستید؟
خدمت شما گفتم که این بحث که رییسجمهوری دو سال پیش مطرح کرده است من ۱۰ سال پیش به صورت علمی و با ادله و استدلال در مجامع علمی مطرح کرده بودم. به نظر من اصل فکر درست است و باید سیاستهای تشویق جمعیتی در کشور داشته باشیم، اما توجه به این نکته هم مهم است که چنین اقدامی در کوتاهمدت به نتیجه نمیرسد و باید برنامهریزیهای درستی در این زمینه انجام شود. با دادن امتیازات در کوتاه مدت به خانوادهها این مشکل حل شدنی نیست و کارشناسان مربوطه باید برای حل این مشکل چارهاندیشی
علمی کنند. اکنون مسوولان کشوری به دنبال برنامهریزی برای حل این معضل جمعیتشناسی هستند و این مساله در مجامع تصمیمگیر، هیات دولت، شورای عالی فرهنگی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، سازمان برنامه و بودجه و دیگر سازمانهای مرتبط در حال پیگیری است. در آخرین جلسهای هم که روز ۱۸ تیرماه در این زمینه در مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد، به این نتیجه رسیدیم که باید برنامهریزیها به گونهای باشد که حداقل در استانهایی که نرخ جایگزینی کمتر از ۱/۲ درصد است اقداماتی انجام شود که تا سال ۱۴۰۵حد باروری در این مناطق به ۱/۲ درصد برسد؛ یعنی هر مادر به طور میانگین یک دختر را برای باروری
جایگزین خود کند.
آقای دکتر به نظر شما اصلیترین عامل کاهش باروری در ایران چیست؟ آیا میتوان به گونهای سیاست گذاری کرد که گروه هدف تشویق به افزایش جمعیت فقط استانهایی با نرخ باروری پایین و یا گروههای پردرآمد اقتصادی که از سطح رفاه بالایی برخوردار هستند و معمولا هم نرخ باروری در آنها پایین است، باشد؟ آیا چنین چیزی امکانپذیر است؟
با وجود اینکه در خانوادههایی با سطح رفاه مناسب و وضعیت اقتصادی خوب معمولا میزان باروری پایین است اما مهمترین عامل در کاهش میزان باروری در چند سال گذشته افزایش سطح تحصیلات زنان و دختران بوده. در حال حاضر بیش از نیمی از ورودیهای دانشگاهها را دختران تشکیل میدهند و همین مساله افزایش سن ازدواج و کاهش فرزندآوری را به دنبال داشته است. بسیاری از دختران پس از پایان دوره تحصیل به دنبال یافتن شغل و فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی میروند و این مساله منجر به ازدواجهای دیرهنگام و به تاخیر افتادن زادولدها میشود و به طور طبیعی تعداد فرزندان این زنان کاهش مییابد. پیشبینیها این است که تا چند سال آینده افزایش حضور زنان در دانشگاهها و فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی افزایش خواهد داشت و امکان کنترل این متغیر وجود ندارد چون ما نمیتوانیم و نباید به زنان بگوییم که تحصیلات عالی دانشگاهی نداشته باشند یا به دنبال ارتقای جایگاه شغلی خود نباشند؛ بنابراین باید تصمیماتی اتخاذ شود که همه زنان جامعه اعم از دارای تحصیلات دانشگاهی یا بدون تحصیلات عالی تشویق به فرزندآوری شوند زیرا وقتی این کاهش در بین زنان دارای تحصیلات اتفاق میافتد طبق قانون اشاعه علوم اجتماعی به قشرهای دیگر هم تسری پیدا میکند. اکنون زنان کمسوادتر هم معتقدند که دو بچه کافی است و علاقهای به فرزندآوری بیشتر ندارند. اکنون در برخی نقاط روستایی میزان باروری زنان از مناطق شهری هم کمتر است. به طور مثال سطح باروری در استانی مثل گیلان از فرانسه، ایتالیا و آلمان پایینتر است. البته ما استانهایی مانند سیستان و بلوچستان را هم داریم که هر زن به طور متوسط ۳/۳ فرزند به دنیا میآورد ولی ۲۰ سال پیش همین زن ۹ تا۱۰ بچه میآورد؛ بنابراین در آنجا هم توسعه اقتصادی، اجتماعی و مخصوصا توسعه فرهنگی باعث شده است که تعداد فرزندان زنان کاهش پیدا کند. اما با این وجود هم به نظر من برای اینکه میزان فرزندآوری در برخی اقشار و استانهای کشور افزایش پیدا کند، هدفمندی یارانهها [البته به گونهای دیگر] میتواند موثر باشد. دولت باید به گونهای برنامهریزی کند که دختران و پسران جوانی که در سن مناسب یعنی مثلا ۲۵ سالگی قرار دارند به ازدواج ترغیب شوند به این صورت که سوبسیدها و یارانههایی را برای تهیه مسکن ارزانقیمت در اختیار آنها قرار دهد یا امکان اشتغال مناسب با درآمد کافی را برای آنها فراهم کند تا جوانان در سن مناسب ازدواج کنند و زنان در طول مدت باروری خود تعداد فرزند بیشتری به دنیا بیاورند و مشکلات اقتصادی مانع از کاهش باروری در میان جوانان نباشد.
یعنی پیشنهاد شما این است که برای تشویق جوانهایی که مستعد فرزندآوری هستند ولی شرایط مالی و اقتصادی مناسبی ندارند، امکانات اولیه زندگی در اختیار آنها قرار داده شود تا به طور طبیعی میزان فرزندآوری در کشور افزایش یابد؟
بله یکی از این راهها این است. یکی از راهها هدفمند کردن یارانهها در این زمینه و برنامهریزی برای تشکیل و استحکام خانوادهها است. البته باید در زمینه فرهنگی در کشور هم برنامهریزیهایی انجام شود. متاسفانه در حال حاضر میزان طلاق در کشور به ویژه در دو استان پرجمعیت کشور یعنی تهران و البرز به شدت افزایش یافته است. وقتی میزان طلاق بالا باشد یعنی خانوادهها معمولا برای فرزندآوری برنامهریزی نمیکنند و این هم خود به خود به کاهش میزان موالید منجر میشود. باید با برنامهریزیهای فرهنگی از میزان طلاق در کشور هم کاسته شود.
شما میفرمایید که برای جلوگیری از پدیده سالمندی جمعیت باید برنامهریزیهای درستی در جهت تشویق به افزایش فرزندآوری در کشور صورت گیرد اما در حال حاضر و با همین میزان جمعیت هم بسیاری از مردم مشکل اقتصادی دارند. جوانان مشکل تامین شغل و مسکن دارند و به همین جهت تمایلی به ازدواج ندارند و از پس هزینههای زندگی بر نمیآیند، با افزایش میزان جمعیت که این مشکلات در کشور تشدید میشود. به نظر شما بهتر نیست به جای سیاستگذاری برای افزایش جمعیت در آینده دولتمردان به دنبال راهکاری برای بهبود کیفیت زندگی همین میزان از جمعیت باشند؟
در گذشته دو مرتبه سیاستهای تعدیل جمعیت در کشور اجرا شده است، اما بعد از اجرای هیچ کدام از این سیاستها نرخ بیکاری در کشور کاهش نیافته است. میزان رشد جمعیت کاهش یافته اما نرخ بیکاری کم نشده است. باید به این نکته توجه کنیم که مسائل علوم اجتماعی یک جهتی نیستند و عوامل مختلفی در ایجاد و شکلگیری مسائل اجتماعی دخالت میکنند، بنابراین برای حل مسائل و معضلات اجتماعی هم باید برنامهریزیهای چند بعدی و همه جانبه توسط کارشناسان مربوطه انجام شود. اگر برای افزایش جمعیت کشور برنامهریزی انجام شود اما برای بهبود کیفیت زندگی این جمعیتی که قرار است به کشور اضافه شود برنامهریزی و سیاست گذاری انجام نشود به طور قطع در آینده میزان بیکاری و مشکلات اقتصادی افزایش خواهد یافت. برنامهریزیها باید هماهنگ با هم صورت گیرد.
من به عنوان یک جمعیتشناس میدانم که اگر نرخ فرزندآوری در کشور به همین صورت ادامه پیدا کند تا چند سال آینده با معضل سالمندی جمعیت روبه رو خواهیم شد، این مشکل را مطرح میکنم و از مسوولان میخواهم که برای حل این مشکل برنامهریزی کنند، کارشناسان حوزههای دیگر علوم اجتماعی هم باید به میدان بیایند و برنامههایی برای بهبود کیفیت زندگی و افزایش رفاه این جمعیتی که قرار است در آینده اضافه شود، ارائه کنند. دولت هم باید با یک سیاستگذاری درست، همزمان و هماهنگ برای آینده کشور داشته باشد تا مشکلات
تشدید نشود.
ارسال نظر