پروندهای برای «انرژیهای دوستدار محیط زیست»
انرژیهای سبز؛ آسمان آبی - ۲۹ آذر ۹۱
تعطیلی اخیر شهرهای بزرگ کشور به دلیل وضعیت بحرانی آلودگی هوا، میتواند بهانهای باشد برای پرداختن بیشتر و عمیقتر به مباحث زیستمحیطی:
میثمهاشمخانی *
تعطیلی اخیر شهرهای بزرگ کشور به دلیل وضعیت بحرانی آلودگی هوا، میتواند بهانهای باشد برای پرداختن بیشتر و عمیقتر به مباحث زیستمحیطی: از مصرف بالای بنزین اتومبیلها در کشور گرفته تا استفاده انبوه از ماشینآلات صنعتی دارای مصرف انرژی بالا در صنایع؛ و از بحث تخریب جنگلها و مراتع در گوشه کنار کشور گرفته تا مباحث مربوط به توسعه انواع «انرژیهای سبز» در دو دهه اخیر و در کنار توجه روزافزون به جنبههای متنوع مباحث زیستمحیطی، دغدغههای جهانی در مورد پدیده «گرمایش زمین» (Global Warming) نیز رو به افزایش است. نتیجه آنکه «دولتهای ملی» به اجرای طرحهایی مانند افزایش مالیات بر مصرف بنزین و نیز دریافت «مالیات بر آلودگی» از صنایع دارای آلایندگی زیاد پرداختهاند تا زمینه لازم برای تقویت و تشویق تولید خودروهای کممصرف و نیز ماشینآلات صنعتی کممصرف فراهم شود. «دولتهای محلی و شهرداریها» هم برنامههایی مانند دریافت عوارض برای تردد خودروهای شخصی، تسهیل سرمایهگذاری بخش خصوصی در زمینه حملونقل عمومی و نیز تولید انرژی برق پاک از طریق سوزاندن زبالههای شهری (به جای سوزاندن سوختهای فسیلی) را اجرا کردهاند. «مراکز پژوهشی» هم علاوه بر اجرای طرحهای پژوهشی برای تولید مصالح ساختمانی کاهشدهنده مصرف انرژی خانگی، به توسعه راهکارهایی برای کاهش قیمت تمامشده انواع انرژیهای دوستدار محیط زیست پرداختهاند تا بتوانند به تدریج قیمت تمامشده تولید انرژیهای پاک مانند «برق بادی» و «برق خورشیدی» را به سطحی قابل رقابت با برق تولیدی از منابع فسیلی
برسانند.
اما، در این میان، وضعیت ما چگونه است؟
چرا در شرایطی که ایران دهمین کشور تولیدکننده گازهای گلخانهای در جهان است (با تولید سالانه ۵۱۱ میلیون تن دی اکسید کربن خالص)، پرداختن به موضوعاتی همچون «آلودگی آب»، «آلودگی هوا»، «تخریب جنگلها و منابع طبیعی» و بالاخره بحث کلیدی توسعه «انرژیهای سبز»، هنوز در کشور ما جزو موضوعات لوکس و نهچندان ضروری تلقی میشود؟
چرا برنامه ویژهای برای توسعه استفاده از «انرژی باد» در کشور نداریم؟ چرا بحث انتقال آب از دریای خزر به کویر لوت و ایجاد کشاورزی در این منطقه (حتی در حد مزاح) مطرح میشود، اما برنامهای برای استفاده از ظرفیت عظیم تولید برق خورشیدی در کویرهای پهناور کشور نداریم؟ چرا موارد مختلف استفاده از انرژی «زیستتوده» (Biomass) و به طور ویژه تولید برق از طریق سوزاندن زباله، در ایران بسیار نادر است؟
در شرایطی که شاهد سرمایهگذاری گستردهای در زمینه انرژیهای دوستدار محیط زیست در مناطق مختلف جهان هستیم، به نحویکه تخمین زده میشود در سال جاری حدود ۵ میلیون نفر در سراسر جهان در صنایع مرتبط با تولید انواع «انرژیهای سبز» اشتغال دارند، چرا تقریبا هیچ ردپایی از سرمایهگذاری بخش خصوصی ایران در این صنایع در ایران دیده نمیشود؟
اینها، نمونههایی از پرسشهایی هستند که پرونده ویژه این هفته «دنیای اقتصاد»، میکوشد گام کوچکی برای تشویق به پاسخگویی به آنها باشد.
* m.hashemkhany@gmail.com
ارسال نظر