جزییات بزرگترین طرح فولادسازی بخش خصوصی
دنیای اقتصاد - فاز اول بزرگترین فولادسازی بخشخصوصی به ظرفیت ۴/۲میلیون تن سال آینده در ازنا واقع در استان لرستان به بهرهبرداری میرسد.هدف از این طرح تولید یکمیلیون و دویست هزار تن ورق گرم و یکمیلیون و دویست هزار تن چدن است و پیشرفت فیزیکی پروژه تاکنون ۳۰درصد بوده است.به گفته مدیر عامل این طرح بزرگ فولاد سازی که بزرگترین طرح بخش خصوصی در این حوزه از فعالیتهای اقتصادی است، بخش دولتی یا خصوصی در صورتی میتواند یک مجتمع ۴میلیونتنی را اداره کند که ابتدا یک کارخانه فولاد ۸۰۰ هزار تنی را مدیریت کرده باشد. به گفته وی دلیلی ندارد دولت به فولاد سازان یارانه بدهد، کجای دنیا به فولادسازان یارانه میدهند؟ مثلا شما فکر کنید در مصر دو تا کارخانه تولید ورق است با آخرین استانداردهای جهانی، دولت میآید به آنها میگوید لطفا بیایید این ۲۰میلیارد را بگیرید تا کم نیاورید؟!
دنیای اقتصاد - فاز اول بزرگترین فولادسازی بخشخصوصی به ظرفیت ۴/۲میلیون تن سال آینده در ازنا واقع در استان لرستان به بهرهبرداری میرسد.هدف از این طرح تولید یکمیلیون و دویست هزار تن ورق گرم و یکمیلیون و دویست هزار تن چدن است و پیشرفت فیزیکی پروژه تاکنون ۳۰درصد بوده است.به گفته مدیر عامل این طرح بزرگ فولاد سازی که بزرگترین طرح بخش خصوصی در این حوزه از فعالیتهای اقتصادی است، بخش دولتی یا خصوصی در صورتی میتواند یک مجتمع ۴میلیونتنی را اداره کند که ابتدا یک کارخانه فولاد ۸۰۰ هزار تنی را مدیریت کرده باشد. به گفته وی دلیلی ندارد دولت به فولاد سازان یارانه بدهد، کجای دنیا به فولادسازان یارانه میدهند؟ مثلا شما فکر کنید در مصر دو تا کارخانه تولید ورق است با آخرین استانداردهای جهانی، دولت میآید به آنها میگوید لطفا بیایید این ۲۰میلیارد را بگیرید تا کم نیاورید؟!
عکس: محمدعلی نمایشی
گفتوگو با مدیر عامل فولاد ازنا
بهرهبرداری از بزرگترین فولادسازی بخشخصوصی در سال ۸۶
صنعت فولاد همواره در اختیار دولت بوده است. به بخش خصوصی اجازه دخالت داده نمیشد ولی در دوران ریاستجمهوری آقای خاتمی این امر جا افتاد که با بالارفتن قیمت نفت بخش خصوصی بتواند از حساب ذخیره ارزی برای سرمایهگذاری در صنعت استفاده بکند
دنیای اقتصاد- فاز اول بزرگترین فولادسازی بخشخصوصی به ظرفیت ۴/۲میلیون تن سال آینده در ازنا واقع در استان لرستان به بهرهبرداری میرسد. سهیل اسدیکنی مدیر عامل فولاد ازنا میگوید: کل سرمایهگذاری صورت گرفته در این طرح ۱۵۵ میلیارد تومان و ۱۸۵ میلیون دلار است.
هدف از این طرح تولید یکمیلیون و دویست هزار تن ورق گرم و یکمیلیون و دویست هزار تن چدن است و پیشرفت فیزیکی پروژه تاکنون 30درصد بوده است. مشروح گفتوگوی روزنامه دنیای اقتصاد با مدیر عامل بزرگترین فولادسازی بخشخصوصی را در مورد چالشهای توسعه صنعت فولاد و نواقص طرح جامع فولاد را بخوانید:
شرکت شما در مجموع چند پروژه فولاد در دست اجرا دارد؟ و در چه مکانهایی و با چه ظرفیتی؟
شرکت دو پروژه فولاد یکی در ازنا و دیگری در اردستان را اجرا میکند. پروژه ازنا به خاطر این به جریان افتاد که دسترسی و تولید ورقهای (API)، (X80)، (X70)، در کشور یک مقدار با مشکل روبهرو بود و به خاطر بالا رفتن قیمت نفت، انتقال نفت و گاز با لولههای اسپیرال با صرفهتر است و در حال حاضر به دلیل برگشت سریع سرمایه کشورهای اروپایی و آمریکا و روسیه همگی برای حمل مواد به دنبال انتقال خط لوله هستند و بهترین و سریعترین روش استفاده از لوله اسپیرال است. در صنعت نفت و گاز اگر از لوله اسپیرال استفاده کنید مجبورید از ورقهای (API) نیز استفاده کنید، زیرا ورقهای نرمال (کربن استیل) جوابگو نخواهد بود. به همین دلیل چون ما با این مشکل مواجه شدیم ترجیح دادیم این ورقها را خودمان در داخل تولید بکنیم. ما در پروژه ازنا بیشتر ورقهای (X70) و (X80) میزنیم.
با چه ظرفیتی؟ با ظرفیت یکمیلیون و دویستهزار تن.
در پروژه ازنا شما چه مقدار فولاد تولید خواهید کرد؟
دومیلیون و دویستهزار تن.
چه مقدار از آن شمش است؟
یکمیلیون و دویستهزار تن آن شمش است و یکمیلیون و دویستهزار تن محصول نهایی که همان ورق است.
حدودا چقدر سرمایهگذاری میشود؟
در این پروژه قسمت ارزی آن صد و هشتاد و پنجمیلیون دلار و بخش دیگر آن حدود صد و پنجاه و پنجمیلیارد تومان است.
در مورد پروژههای دیگرتان صحبت کنید؟
ما در اردستان که ۹۰کیلومتری اصفهان است یک پروژه تولید لوله اسپیرال داریم. ظرفیت آن بیش از دویستهزار تن است.
کلا در اردستان چقدر فولاد تولید خواهید کرد؟
در اردستان محصول نهایی تولید میکنیم. یعنی ما در ازنا فولاد خام تولید میکنیم و در اردستان محصول نهایی. پس در اردستان محصول نهایی تولید میکنید؟
بله، محصول نهایی در اردستان تولید خواهد شد.
پس شرکت در حال حاضر ۲پروژه مهم دارد که یکی ازنا است با ظرفیت دومیلیون و چهارصد هزار تن و دیگری اردستان است؟
البته ما در پروژه ازنا متعهد هستیم یکمیلیون و دویستهزار تن ورق گرم و 700هزار تن اسلب تولید بکنیم. البته ما تدارکاتی دیدهایم که بتوانیم 700هزار تن را به یکمیلیون و دویستهزار تن برسانیم و حدود دویستهزار تن لوله اسپیرال در اردستان تولید خواهیم کرد.
پیشرفت فیزیکی طرح اردستان چقدر است؟
نزدیک 70درصداست.
پیشرفت فیزیکی ازنا چقدر است؟
در ازنا حدود 25 تا 30درصد، پیشرفت فیزیکی داشتهایم.
پروژهای که در اردستان ایجاد میشود، آن هم بزرگترین پروژه بخش خصوصی است؟ خیر. پس فقط ازنا بزرگترین پروژه بخش خصوصی در صنعت فولاد است؟
بله.
پروژه ازنا چه زمانی راهاندازی میشود؟
سال آینده.
پروژه اردستان چطور؟
پروژه اردستان به طور آزمایشی به بهرهبرداری رسید.
روند سرمایهگذاری در صنعت فولاد ایران از این پس تغییر خواهد کرد. با توجه به تفسیر جدیدی که در شورای اقتصادی صورت گرفته هدف این است که بخش خصوصی وارد صحنه شود، به نظر شما آیا فولادسازان بخش خصوصی ما با شرایط فعلی میتوانند وارد سرمایهگذاری شوند یا اینکه دچار مشکل میشوند؟
خیر، نمیتوانند.
چرا؟
زیرا اولین قدمی که باید بردارند این است که طرحشان را به بانک ارائه دهند و در نتیجه بانک عامل طرح را بررسی میکند و تشخیص میدهد که آیا اقتصادی است یا خیر؟ و متاسفانه کارشناسانی که این طرح را بررسی میکنند در این زمینه تخصص کافی ندارند. در این مورد ما با مشکل کارشناسی مواجه هستیم و مشکل دیگر تهیه سرمایه از طریق حساب ذخیره ارزی است. الان 6ماه از سال میگذرد و هنوز هیچ طرحی از سوی این حساب پذیرفته نشده است.
پس در حقیقت عدم حضور بخش خصوصی به اعتقاد شما برمیگردد به بحث سرمایهگذاری و ضعف فنی؟
بله.
آقای مهندس، چرا بعد از انقلاب این روند شکل نگرفته؟ در حقیقت چرا بخش خصوصی نیامده به طور جدی در صنعت فولاد سرمایهگذاری بکند؟ آیا زیرساختهایش نبوده یا اینکه ما نخواستیم در این رابطه سرمایهگذاری صورت بگیرد؟
برای اینکه تا چند سال بعد از انقلاب صنعت فولاد اصلا در اختیار بخش خصوصی نبود، کارخانه لولهسازی را نمیتوان گفت صنعت فولاد، کارخانه لولهسازی یک کارخانه تبدیلی است.
منظور من از کارخانه فولاد بیشتر شمش است و نورد؟
بله، صنعت فولاد در اختیار دولت بود. به بخش خصوصی اجازه دخالت داده نمیشد و این در دوران ریاستجمهوری آقای خاتمی جا افتاد که با بالارفتن قیمت نفت، بخش خصوصی بتواند از حساب ذخیره ارزی برای سرمایهگذاری در صنعت استفاده بکند. میگفتند برفرض کسی که میخواهد 2میلیون تن فولاد تولید بکند باید بتواند 20میلیون دلار در بانک بلوکه بکند. این روند ادامه داشت، ولی بعد از انتخابات ریاست جمهوری به هر حال سیاست دولت عوض شد تا یک مدتی که ما حتی هیات چهار نفره حساب ذخیره ارزی را نداشتیم، شما در روزنامه خودتان هم نوشته بودید تا دو ماه پیش فکر کنم، چهار نفر اعلام شدند ولی مشکل این است که با این تغییراتی که در سیستم بانکی به وجود آمده پروندهای را که به بانک ارائه میدهیم، اصلا از دست کارشناس به مراجع ذیصلاح داده نمیشود که کسی بپذیرد یا نپذیرد و سرمایهگذار وقت ندارد تا 6ماه با کارشناس بانک درباره طرحش بحث و گفتوگو کند، شما فقط طرحتان را مینویسید و کارشناس خودش درباره طرحتان تصمیمگیری میکند و در نهایت طرح در بانک رد میشود. من فکر میکنم سیاست فعلی این نیست که به بخشخصوصی این امکان را بدهند که در صنعت فولاد
سرمایهگذاریهای حجیم بکند، البته این نظر شخصی من است.
حالا با توجه به این دیدگاهی که دولت از صنعت فولاد دارد، چرا تصمیم گرفته شده در دولت آقای احمدینژاد این سیاست تغییر پیدا بکند که دیگر بخش دولتی نیاید وارد بخش فولاد بشود و بخش خصوصی بیشتر در این صنعت سرمایهگذاری کند؟
چیزی که گفته میشود تا چیزی که به عمل برسد به نظر من خیلی فرق میکند، من فکر میکنم دولت نمیخواهد که فولاد به بخش خصوصی واگذار شود، بیشتر راغب هستند که بخش دولتی در صنعت فولاد قوی شود. بر فرض شما پروژه هرمزگان را ببینید، من فکر میکنم این پروژه با این رقمی که در آن سرمایهگذاری شده به پایان نمیرسد و اصلا امکانپذیر نیست و با این رقم بازدهی ندارد. من یک نمونه ساده برایتان میگویم، من به یکی از بانکهای معتبر کشور پروژهای ارائه دادم، گفتم میخواهیم با این پروژه ورق مخصوص تولید کنیم که حالا اسم ورق را نمیگویم، تولیدی که داریم دویست و پنجاههزار تن است، از این دویست و پنجاه هزار تن، صد و پنجاه هزار تن آن را قرارداد بایبک داریم که این قرارداد بایبکمان با یکی از شرکتهای معتبر اروپایی است و صدهزار تنش را هم میخواهیم در داخل مصرف کنیم. از سوی کارشناسان مربوطه به من اعلام شد اگر به جای تولید ورق (X) به تولید کربن استیل بپردازید پروژه سودده خواهد شد. ما انتظار داریم که کارشناس مربوط شرایط را برای سرمایهگذاری فراهم کند.
با توجه به تفسیر جدیدی که از سوی مقام معظم رهبری درباره سیاستهای اصل ۴۴ صورت گرفته است قطعا زمینههای واگذاری صنایع فولاد فراهم خواهد شد. حالا با توجه به این موضع آیا بخشخصوصی برای سرمایهگذاری میآید مثلا بخشی از سهام شرکت فولاد مبارکه را خریداری کند؟
اصل 44 واقعا یک اصل جالبی است و خیلی خوب است اگر اجرا شود ولی تا بیاید به اجرا برسد با مشکلاتی مواجه میشود شما ببینید به عنوان مثال بخش خصوصی میخواهد فولاد مبارکه را بخرد، آقای میتال گفت، من 6میلیارددلار فولاد مبارکه را میخرم. بخشخصوصی در صورتی سهام شرکتهای فولادی را میخرد که اکثریت سهام را در اختیار داشته باشد کدام بخش خصوصی یا سرمایهگذاری خارجی قادر است در ایران این کار را بکند؟ هیچ بخش خصوصی حاضر نیست تا فولاد اهواز یا ذوبآهن اصفهان را بخرد، مگر اینکه سهام مدیریتی را در اختیار داشته باشد.
در حقیقت اعتقادتان این است که بخش خصوصی وجود ندارد که بیاید و سهام غولهای فولادی را بخرد؟
خیر، من این اعتقاد را ندارم، بخش خصوصی ممکن است بتواند کارخانه ریسندگی را بخرد که قیمت آن بر فرض 10میلیون دلار است ولی بخش خصوصی ایران نمیتواند فولاد مبارکه، ذوبآهن یا اهواز را بخرد. بخش خصوصی نمیتواند پول بدهد پس نمیتواند بخرد، حداکثر بتواند 5 الی 10درصد سهام از آن را بخرد که به درد ما نمیخورد برای اینکه خط مشی ما دیگر پیش نمیرود، با خط مشی دولتی پیش میرود، ولی من فکر نمیکنم بخش خصوصی قدرت خرید، ایرانخودرو یا سایپا یا صنایع مادر را داشته باشد حالا ممکن است یک سندیکایی درست بکنند که بیایند و این را اداره کنند ولی شما میدانید که کار جمعی در ایران جواب نمیدهد.
تشکیل یک شرکت مشترک از بخش خصوصی آیا میتواند در قالب یک شرکت سهامی مثلا در بورس بیاید خودش را معرفی بکند و نسبت به جذب سرمایه و خرید فولاد مبارکه اقدام بکند؟
خیر، به نظر من تنها چارهای که وجود دارد این است که بخشخصوصی یک شریک خارجی پیدا بکند و کل سهام فولاد مبارکه را بخرد و خودش آن را اداره بکند.
آیا پیشنهادی به تازگی از آقای میتال برای خرید صنایع فولاد کشور و سرمایهگذاری در آن صورت گرفته است؟
تا آنجایی که من اطلاع دارم هنوز پیشنهادی صورت نگرفته است.
بعضیها اعتقاد دارند که سرمایهگذاری در صنعت فولاد ایران چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی پایینتر از ۴میلیونتن توجیه اقتصادی ندارد. نظر شما در این خصوص چیست؟
بخش دولتی یا خصوصی در صورتی میتواند یک مجتمع 4میلیونتنی را اداره کند که ابتدا یک کارخانه فولاد 800 هزار تنی را مدیریت کرده باشد. ما به هر حال در یک مرحلهای هستیم که از یک دوران میخواهیم برویم به یک دوران دیگر. ما مثلا میخواهیم بیاییم در خاورمیانه یا در دنیا 10میلیون تن فولاد تولید بکنیم، 10میلیون تن مقدار خیلی کمی است و خب حالا ما اگر بخواهیم 10میلیون تن فولاد تولید بکنیم باید تجربه این را داشته باشیم که اگر یکمیلیون تن فولاد تولید بکنیم چه مشکلاتی را دارد و در چه بازارهایی میتوانیم بفروشیم، ما که نمیتوانیم همه را در بازارهای داخلی بفروشیم. شرکت در طرح ازنابه بهدنبال چارهجویی است. بیاییم ورق (X70) و (X80) را تا جایی که شرکت گاز یا شرکت نفت از ما نخرد صادر کنیم، مشتری آن را هم داریم صحبت من این است که ما اول باید بیاییم به عنوان بخش خصوصی، نه به عنوان بخش دولتی، برای اینکه بخش دولتی یک حمایت دولتی دارد. حالا ما میگوییم ممکن است یک حمایت 20درصدی دولتی به دنبال بخش خصوصی در صنعت فولاد باشد ما باید بیاییم یک مجتمع یکمیلیون و دویست هزار تنی داشته باشیم، سپس آن را گسترش دهیم.
پس شما اعتقاد دارید احداث کارخانه فولاد زیر ۴میلیون تن اقتصادی است.
به نفع بخش خصوصی است که از کوچک شروع بکند تا رشد پیدا بکند.
در شرایط فعلی چالشهای صنعت فولاد ایران را به چند دسته تقسیم میکنید؟
ما اصلا مشکل نداریم، ما تنها مشکلی که داریم برنامهریزیمان در صنعت فولاد مشکل دارد، یعنی ما از لحاظ انرژی، نیروی متخصص، امکانات جغرافیایی مشکل نداریم برای اینکه ما کل خلیجفارس را داریم و یک اسکله داریم 100هزارتن و یک اسکله داریم 45هزار تنی است. راهآهن را داریم، به لطف خدا بعد از انقلاب کلی جاده در این مملکت ساخته شده که امکانات حمل و نقلیمان فراهم شده، منتهی برنامهریزی نداریم.
واحدهای نورد با یک مشکل جدی روبهرو هستند، آنها اعتقاد دارند که فولاد مبارکه شمش را براساس قیمت جهانی میفروشد و این باعث ضرردهی ما شده است در صورتی که با این یارانهای که فولاد مبارکه یا ذوبآهن اصفهان میگیرد میتوانند شمش را خیلی پایینتر از بازار جهانی بفروشند. آیا شما با نظر فولادسازان بخش خصوصی موافق هستید؟
بخش خصوصی برود خودش وارد کند. کارخانههای روسیه که نزدیک هستند حملونقلش هم که راحتتر است، یکی در میانه داریم و دیگری در خراسان که بیلت مصرف میکنند چرا از آنها فولاد خام وارد نمیکند؟ اگر شما کار تولیدی میکنید باید اقتصادی باشد. اگر دولت بیاید به شما یارانه بدهد مثل بنزین میشود این طور که فایده ندارد، پس اگر کاری اقتصادی نیست، تعطیلش کنیم بهتر است.
شما اعتقاد دارید دولت نباید به فولادسازان یارانه بدهد؟
خیر، دلیلی ندارد یارانه بدهد کجای دنیا به فولادسازان یارانه میدهند؟ مثلا شما فکر کنید در مصر دو تا کارخانه تولید ورق است آخرین استانداردهای جهانی، دولت میآید به آنها میگوید لطفا بیایید این 20میلیارد را بگیرید تا کم نیاورید؟! دلیلی ندارد، با این کار ما نازپرورده شدهایم، فکر میکنیم چون نفت داریم هر جا که کم میآوریم باید از پول نفت به ما بدهند چه دلیلی دارد؟ آن ارزش خودش را دارد، این هم ارزش خودش را. شما میخواهید میلگرد بزنید باید طوری باشد که بتوانید صادرش کنید وقتی که نمیتوانی صادر بکنی یعنی این که میلگرد تولیدی شما استاندارد نیست، اگر بتوانی صادر بکنی، پس بیلت هم میتوانی وارد بکنی و تبدیلش بکنی به آن چیزی که میخواهی. شما از اینجا یک مسیری را در نظر بگیرید هر جا میروید نوشته، فولاد A. من نمیفهمم همه جا کارخانه فولاد را نام مجتمع گذاشتند پس فرق واحدهای کوچک با مبارکه چیست، بالاخره این اسمی که میگذارند باید یک مناسبتی داشته باشد.
با توجه به موقعیتهایی که شما اشاره فرمودید، براساس مصوبه شورای اقتصاد، ۸ استان برای کارخانه فولاد انتخاب شده یعنی توسعه صنعت فولاد از تمرکزگرایی خارج شده که این غیرمتمرکز کردن توسعه صنایع فولاد کار اصولی بوده است یا خیر؟
خیر، ما در ازنا هم با این مشکل مواجه شدیم، منتها یک قوانینی وجود دارد که ما باید با این قوانین پیش برویم. شما وقتی که میخواهید یک مجتمع فولاد بزنید حتما باید کنار آب باشد یا حتما باید امکان دسترسیتان به آب خوب باشد، ازنا خوشبختانه راهآهن کنارش است، اما سیستم ریلی مثل کشور اروپایی نداریم. متاسفانه بیشتر کارمان روی سیستم جادهای است. روی سیستم جادهای حمل فولاد جواب نمیدهد یا شما باید از سیستم ریلی استفاده کنید یا از سیستم آبی استفاده کنید. اما ما این پهنای خلیج فارس را داریم، از اقیانوس هند امکان دسترسی داریم تا رودخانه الوند، پس اینکه کارخانه ازنا در لرستان احداث کردهایم یک پرسش اساسی ایجاد میکند، در لرستان مبنای ورودی و خروجی فولاد کجا است؟ شما اگر میخواهید مثلا در کردستان تولید کار بکنید، باید دنبال صنایع کشاورزی و دامپروری بروید و در احداث کارخانه فولاد باید تجدیدنظر کرد. البته این نظر من است هر کس یک نظری دارد، من میگویم که 2هزار کیلومتر مرز آبی داریم، تمام دنیا آرزویشان است، چنین چیزی داشته باشند ما که داریم چرا حداکثر استفاده را از آن نمیکنیم.
یعنی شما اعتقاد دارید توسعه صنایع فولاد بیشتر باید در نواحی جنوبی کشور صورت بگیرد؟
بله، یا حتی نواحی شمالی کشور که دسترسی به آب داشته باشیم ما از ولگا میتوانیم مواد اولیه را در 6 ماه سال به راحتی به انزلی یا مناطق شمالی کشور برسانیم.
ما در مناطق شمالی کشور مشکل انرژی داریم، در حال حاضر انرژی که در مناطق جنوبی کشور وجود دارد مانند گاز در مناطق شمالی کشور وجود ندارد.
بنابراین حملونقل انرژی به شمال کشور یا حداقل دستیابی به انرژی یک مقدار مشکل است. آن مساله را هم باید حل بکنند، اگر میخواهند صنعت فولاد را توسعه دهند. باید این انرژی را هم تامین بکنند ولی این دلیل نمیشود که شما میخواهید بیکاری را در کردستان از بین ببرید، بروید آنجا کارخانه فولاد بزنید، از آن طرف سرمایهگذار کارخانه فولاد به شما میگوید به من یارانه بدهید برای اینکه کارم اقتصادی نیست. ما افغانستان نیستم که مرز دریایی نداشته باشیم، ما دو هزار کیلومتر جنوب کشور مرز داریم. قطر تمام امکانات زندگیاش در دوحه است یا عمان درسوهار است؟
تولید ذوب آهن در ایران براساس آهن قراضه اقتصادیتر است یا سنگ آهن؟
سنگ آهن.
پس چرا بعضی از فولاسازان بخش خصوصی از قراضه استفاده میکنند؟
ما خودمان هم از قراضه استفاده میکنیم، برای اینکه کارمان سریعتر راه میافتد و برگشت سرمایهمان سریعتر میشود، اگر ما بخواهیم سنگ آهن مصرف بکنیم سرمایه نیازمند سرمایهگذاری زیاد است.
یعنی اینکه تولید فولاد با سنگ آهن اقتصادیتر میشود؟
بله.
یعنی بیشتر به خاطر میزان سرمایهگذاری است که بخش خصوصی این کار را میکند؟
بله، برای اینکه بخش خصوصی، دولت نیست که بتواند 10 سال صبر کند،
آیا سنگ آهن وارداتی اقتصادی نخواهد بود؟
در حال حاضر ما برای ذوبآهن از استرالیا سنگ آهن وارد میکنیم و در مقابل تیرآهن صادر میکنیم پس واردات آن اقتصادی است.
ارسال نظر