مشروطه و اصلاح دستگاه حکمرانی

دکتر موسی غنی‌نژاد

ایرانیان عمدتا از طریق زورآزمایی جنگی با قدرت‌ مادی دنیای مدرن آشنا شدند. شکست ایران در جنگ‌های ایران و روس در نیمه اول قرن ۱۹ میلادی برخی از دولتمردان هشیار دربار قاجاری را به فکر اصلاح دستگاه حکمرانی انداخت. تجربه شکست در واقع نشان می‌داد که مشکل صرفا منحصر به عقب ماندگی مادی (علمی - فنی) در عرصه نظامی‌گری و تامین مالی جنگ نیست بلکه ریشه در معضل بزرگ‌تری دارد که کل دستگاه حکومتی را شامل می‌شود.

اصلاح‌طلبان پس از کوتاه مدتی به این نتیجه رسیدند تا زمانی که نظام حکومتی اصلاح نشود پیش بردن اصلاحات در سایر زمینه‌ها بسیار دشوار خواهد بود. تلاش اصلاح‌طلبان آن زمان برای قانع کردن سلاطین قاجار و درباریان به لزوم تغییر در نگرش به وظایف حکومتی بخش مهمی از تاریخ پرفراز و نشیب این دوران را تشکیل می‌دهد. اما آنچه که امروز پس از گذشت بیش از یک صد سال از انقلاب مشروطه برای ما جالب و در عین حال هشداردهنده است این است که هنوز برخی از اندیشه‌های اصلاحی آن زمان که گمان می‌رفت با پیروزی نهضت مشروطه تحقق یابد هنوز در دستور کار ایران امروز است.

نزدیک به نیم قرن پیش از مشروطه میرزا ملکم‌خان در رساله «دفتر قانون» هشدار می‌داد که وظیفه دولت تاسیس کارخانه، کندن کوه یا استخراج معدن نیست.

یک صد سال پس از انقلاب مشروطه و ربع قرن پس از انقلاب اسلامی ما هنوز گرفتار کارخانه‌داری و تصدیگری دولتی هستیم و در حال برنامه‌ریزی برای ۲۰ سال آینده که چگونه این بار سنگین اقتصاد دولتی را سبک‌تر کنیم.

در کتاب درسی اقتصاد یک صد سال پیش که ذکاءالملک برای دانشجویان مدرسه علوم سیاسی ترجمه کرده ضرورت عدم مداخله دولت در قیمت‌گذاری کالاها از جمله «تحدید نرخ مرابحه» (نرخ بهره پول) مورد تاکید قرار گرفته است. اما دولت ما هنوز در این ششمین سال هزاره سوم میلادی به شدت بر کنترل قیمت کالاها حتی کالاهای تولیدی بخش خصوصی و نیز تعیین نرخ بهره پول اصرار می‌ورزد.

به راستی چه رازی در این واقعیت نهفته است که برخی از پرسش‌های اصلاح‌طلبان دوره قاجاریه هنوز برای ما بحث روز است. به نظر می‌رسد که ما هنوز در یافتن پاسخی به این پرسش اساسی که «مقصود از استقرار دستگاه حکمرانی چیست؟» نتوانسته‌ایم به اجماع برسیم و شاید هنوز ضرورت طرح عقلایی این پرسش را در نیافته‌ایم.