بررسی رفتار جمعی سهامداران در بورس
مجتبی شهبازی کارشناس بازار سهام بخش اول انسانها تمایل دارند هنگام خرید سهام، ظرفیت و توان تعقل انفرادی را از دست بدهند. حداقل میتوان گفت توانایی آنان در تصمیمگیری انفرادی تا حد زیادی تحت فشار عقیده جمع کاهش مییابد. بسیار بجا گفتهاند که انسان جمعی میاندیشد. دیده میشود که بهصورت جمعی احساسی میشوند در حالیکه بسیار به آهستگی و تک تک عقل خود را باز مییابند. بسیاری از ناظران اینطور میپندارند که رفتار جمعی یا گروهی ذاتا چیزی منفی در خود دارد اما آیا این مساله درستی است؟ گوستاو لوبون همین عقیده را دارد.
مجتبی شهبازی کارشناس بازار سهام بخش اول انسانها تمایل دارند هنگام خرید سهام، ظرفیت و توان تعقل انفرادی را از دست بدهند. حداقل میتوان گفت توانایی آنان در تصمیمگیری انفرادی تا حد زیادی تحت فشار عقیده جمع کاهش مییابد. بسیار بجا گفتهاند که انسان جمعی میاندیشد. دیده میشود که بهصورت جمعی احساسی میشوند در حالیکه بسیار به آهستگی و تک تک عقل خود را باز مییابند.بسیاری از ناظران اینطور میپندارند که رفتار جمعی یا گروهی ذاتا چیزی منفی در خود دارد اما آیا این مساله درستی است؟ گوستاو لوبون همین عقیده را دارد. هیچکس ادعا نمیکند که رفتار جمعی در بورس، سرمایهداران را به خطاکار تبدیل میکند، اما همانطور که دیدیم در هنگام سرخوشی و افسردگی بازار فعالیتهای خطاکارانه که خود را با عملکرد بازار مرتبط میسازند، رشد سریعی را تجربه میکنند. به هر حال، چنین چیزی یک موضوع حاشیهای است، مساله مهم این است که آیا رفتار جمعی باعث تشدید عنصر بیمنطقی در عملکرد بازار میشود یا خیر و آیا هراس بازار را شعلهورتر میسازد یا نه.تودهها به وضوح از سوی لوبون خطرناک تلقی میشوند، چراکه مینویسد:از نظر روانشناسی، غریبترین موضوع قابل مشاهده در تودهها این است که اهمیتی ندارد جمع از چه افرادی تشکیل یافته باشد، شیوه زندگیشان چه مقدار با هم شباهت یا تفاوت داشته باشد، شغل آنان و شخصیتشان چه باشد یا هوششان چه اندازه باشد، همین که به یک جمع تبدیل شدهاند باعث میشود به شیوهای احساس، فکر یا رفتار کنند که اگر تنها بودند با شیوه انفرادی تفکر و احساس آنها کاملا متفاوت بود. به نظر میرسد آثار و کتابهای زیادی که در این زمینه نوشته شدهاند مشخصا به رگه بارزی از بیمنطقی در رفتار تودهای یا جمعی اشاره دارند. در آزمایش مشهوری که توسط مظفر شریف در سال ۱۹۳۷ انجام گرفت ثبت شد که چه رخ داد وقتی که از عدهای خواسته شد در اتاقی تاریک نشسته و از یک روزنه، نقطهای از نور را مشاهده کنند.به آنها گفته شده بود نور حرکت خواهد کرد و از آنان خواسته شد که میزان این حرکت را تخمین بزنند. نور اصلا حرکت داده نشده بود، اما وقتی این عده در بحثهای گروهی قرار داده شدهاند همگی بر سر حرکتکردن نور توافق داشتند و تنها بر سر مقدار این حرکت مجادله کردند.
بعد که مورد سوال قرار گرفتند ظاهرا هیچکدام از تاثیر گروهی آگاهی نداشتند. آگاه بودهاند یا نه، ظاهرا تاثیر گروهی آنقدر قدرتمند بوده است که هر کس [در مورد حرکت نور] شکی داشته است را با خود همراه کند. واضح است که وقتی تاثیر گروهی از در وارد شده است قضاوت منطقی از پنجره بیرون رفته است.سرمایهگذاران از خاستگاههای مختلفی هستند، سطح هوشی متفاوتی دارند و از بسیاری جهات نقاط مشترک اندکی با یکدیگر دارند. با وجود این، شگفتانگیز است که در موارد بسیار این افراد در اتخاذ دیدگاه نسبت به بازار و میزان تغییر این دیدگاه به هم نزدیک میشوند و دیدگاهشان همراه با هم تغییر میکند.رفتار جمعی غالبا موضوع ناخوشایندی پنداشته میشود، اما ممکن است دلایل کاملا منطقی پشت این نوع رفتار وجود داشته باشد. پیروی از جمع بهعنوان راهی برای اتصال سرمایهگذار به شتاب بازار در نظر گرفته میشود. تا زمانی که این شتاب در یک جهت است و با گامبرداشتن در این جهت پول به دست میآید، دلایل کمی برای استنباط عدم منطق وجود دارد. مشکل زمانی به وجود میآید که جمعی رفتارکردن بیمنطقی پنداشته میشود. زمانی که فشار جمع باعث میشود قیمتها بسیار بیشتر از چیزی که مرتبط با فعالیتهای شرکتهای قرار گرفته در لیست خرید و فروش بورس باشد، اوج گرفته یا سقوط کند.
ارسال نظر